سلام دوستان محمد هستم یک مسافر:
کنگره ۶۰ برای من مثل یک سفر آموزشی و معنوی بوده. هر سیدی یک بخش از این مسیر را روشن میکنه، گاهی دربارهی جسم و روش درمان DST صحبت میشود، گاهی دربارهی روان و حس،گاهی دربارهی جهانبینی و نگاه ما به زندگی. کنار هم گذاشتن این آموزشها مثل کنار هم چیدن آجرهایی است که در نهایت یک ساختمان محکم و زیبا ساخته میشود؛ ساختمانی به نام رهایی و تعادل.
در این سیدیها یاد گرفتم که اعتیاد فقط یک مشکل مصرف مواد نیست، بلکه بیماریای است که جسم، روان و جهانبینی انسان را درگیر میکند. فهمیدم که اگر فقط جسم درمان شود ولی جهانبینی تغییر نکند، باز هم خطر سقوط وجود دارد. آموزشها به من نشان دادند که باید آرامآرام و با صبر، جسمم بازسازی شود، روانم به آرامش برسد و جهانبینیام تغییر کند تا بتوانم در مسیر درست حرکت کنم.
هر سیدی برای من یک درس داشت: شناخت نیروهای منفی و مثبت، اهمیت همسفرها در کنار مسافر، ارزش خدمت و آموزش، و یادآوری اصول انسانی مثل عشق، عدالت، قناعت و صبر. بعضی سیدیها نگاه فلسفی داشتند و به من یاد دادند که قوانین هستی و طبیعت را بشناسم و با آنها هماهنگ شوم. بعضی دیگر تجربههای اعضا را منتقل میکردند و نشان میدادند که رهایی، یک مسیر واقعی و قابل دسترس است.
جمعبندی این مجموعه برای من این بود که کنگره ۶۰ فقط یک روش درمان نیست، بلکه یک مدرسهی بزرگ برای زندگی است. اینجا یاد گرفتم که رهایی یعنی ساختن دوبارهی خودم در سه بعد جسم، روان و جهانبینی. امروز وقتی به گذشته نگاه میکنم، میبینم که این آموزشها مثل چراغی بودند که تاریکی را روشن کردند و راه را نشان دادند. برای همین میگویم که ۴۰ سیدی کنگره ۶۰ نه فقط درسهای درمان اعتیاد، بلکه درسهای زندگی هستند؛ درسهایی که هر روز میتوانم در عمل به کار بگیرم و به سمت تعادل حرکت کنم.»
تنظیم و ارسال : گروه سایت نمایندگی دماوند
- تعداد بازدید از این مطلب :
79