پنجمین جلسه از دوره دوازدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی جهانبین شهرکرد؛ به استادی راهنما مسافر کامران، نگهبانی مسافر مجتبی و دبیری مسافر کاظم، با دستور جلسه «هفته بنیان کنگره۶۰» در تاریخ ۱۸ آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان، کامران هستم یک مسافر.
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که در کنار هم هستیم و اجازه داد آموزش بگیریم. هفتهی بنیان است و تبریک میگویم این هفته را در رأس خدمت جناب آقای مهندس حسین دژاکام، خانوادهی محترمشان؛. استاد امین، خانم آنی، خانم کماندار، خانم شانی. خداوند سایهی این خانوادهی بزرگوار را سالیان سال مستدام بدارد تا ما بتوانیم از آموزشهای این مرد بزرگ و بیهمتا بهرهمند شویم. بیست و هشتمین سال رهایی آقای مهندس است و این رهایی و تولد در کنگره به نام هفتهی بنیان نامگذاری شده است.
بنیان یعنی ریشه، یعنی پایهی همه چیز. چرا بنیان نامگذاری شد؟ چون پیش از آن چیزی وجود نداشت؛ آقای مهندس همه چیز را از صفر آغاز کردند. به قول خودشان: «یکی بود، یکی نبود، غیر از خدا هیچکس نبود.» مجبور بودند چرخ را از نو اختراع کنند. این روز را به همهی اعضای کنگره ۶۰ در سراسر کشور و بهویژه عزیزان نمایندگیهای شهرکرد تبریک عرض میکنم. این تبریک برای ما مبارک است چون حرکت اولیه، پایه و بنیان بود که ریشههایش در سراسر کشور و استان ما دوانده شد و باعث شد نمایندگیهای کنگره پایهگذاری شوند.
آقای مهندس در ۱۵ آذر ۱۳۷۶ به رهایی رسیدند و این تاریخ آغاز کنگره است. دو سال در NGO دیگری فعالیت کردند و سپس در ۳۰ آذر ۱۳۷۸ اولین جلسهی کنگره در تهران، کوچهی مهدیزاده، ساعت ۴:۳۰ بعدازظهر با ۸ نفر آغاز شد. از آن زمان، ساختار کنگره شکل گرفت. تمام سیستم امروز، از کارگاهها، نوشتارها، قوانین، حرمتها و پیامها، همه توسط بنیان یعنی شخص آقای مهندس پایهگذاری شد.
در آن شرایط سخت، نگاه جامعه به مصرفکنندگان بسیار منفی بود. معتاد مجرم محسوب میشد، طرحهای مختلف برای دستگیری وجود داشت و آگاهی کمی از بیماری اعتیاد بود. آقای مهندس در چنین فضایی حرکت کنگره را آغاز کردند و نگرش را تغییر دادند؛ اینکه معتاد بیمار است، نه مجرم. پیش از آن همه جا صحبت از ترک اعتیاد بود. وقتی کنگره از درمان اعتیاد گفت، بسیاری مخالفت کردند. روشهای مرسوم مانند سمزدایی و سقوط آزاد را به چالش کشیدند. حتی در برابر پزشکان ایستادند و گفتند کار شما بیهوده است. اینها از علم بینقص و ایمان و اعتقاد ایشان بود. سختیها کشیده شد، کنگره تعطیل شد، اما نه به خاطر مشکل کنگره بلکه به دلیل مکان استیجاری. سپس آکادمی تأسیس شد، دو شعبه شد و به مرور زمان شعب دیگر اضافه شدند.
چرا دربارهی هفتهی بنیان صحبت میکنیم؟ چون رهایی همهی ما در این روز رقم خورده است. آقای مهندس همیشه میگویند «ما کردیم»، نه «من کردم». یعنی همه در این اتفاق بزرگ سهیم بودهایم. بنیان یک نقطهی تفکر است. باید بدانیم کسانی از زندگی، خانواده، درآمد و وقت خود گذشتند تا امروز ما زیر این سقف بنشینیم و به درمان برسیم. کسانی که فهمیدند اگر بنیان نبود، هیچکدام از ما نبودیم. آنان احساس مسئولیت کردند، راهنما شدند، مرزبان شدند، ایجنت شدند، زمین خریدند، ساختمان ساختند.
وقتی اعلام میشود ایلام نیاز به راهنما دارد و کسانی با خواستهی قلبی از اصفهان میروند تا شعبهای راهاندازی کنند، این همان عشق و گذشت است. این نقطهی تفکر است که انسانها میتوانند در کنگره بزرگ شوند و از خود بگذرند تا دیگران را به ستاره تبدیل کنند. گفته میشود: اگر میتوانی بگذری، یعنی عاشقی. آقای مهندس به ما آموختند که اگر میخواهیم درست زندگی کنیم و نقش زیبایی ایفا کنیم، باید پا جای پای ایشان بگذاریم. کنگره به ما امانتداری، عشق ورزیدن و محبت بلاعوض را میآموزد. دیگران کاشتند و ما خوردیم؛ ما بکاریم تا دیگران بخورند.
خدا را شکر که آقای مهندس راه و رسم بزرگ شدن را از معرفت و افتادگی به ما آموزش میدهند.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، از همه شما سپاسگزارم.

نگارنده: مسافر سعید لژیون ۶
عکاس: مسافر عارف لژیون ۱۰
تنظیم: مسافر مهدی لژیون۶
ارسال: مرزبان خبری مسافر وحید
نمایندگی جهانبین شهرکرد/مسافران
- تعداد بازدید از این مطلب :
679