نهمین جلسه از دوره چهل و یکم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی صائب تبریزی با استادی دیده بان محترم مسافر علی خدامی، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر آرش با دستور جلسه « بنیان کنگره ۶۰» روز سهشنبه ۱۸ آذر ماه 1404 ساعت ۱۷ برگزار شد.

سخنان استاد:
دستور جلسه این هفته، هفتهی بنیان است. من این هفته را به آقای مهندس دژاکام و خانوادهی محترم ایشان تبریک میگویم و از صمیم قلب قدردان تلاشهای بیوقفهی ایشان هستم. ۲۸ سال پیش، در پانزدهم آذرماه سال ۱۳۷۶، آقای مهندس پس از یازده ماه سفر درمانی که به روش تدریجی انجام داده بودند و آن را «DST» نامگذاری کردند، توانستند پروندهی اعتیاد را برای همیشه در زندگی خود ببندند. ایشان که ۱۷ سال گرفتار اعتیاد بودند، تمامی روشهای ترک را تجربه کرده بودند؛ فردی تحصیلکرده، کارخانهدار و مهندس الکتروتکنیک فارغالتحصیل دانشگاه علم و صنعت تهران بودند. با بهترین روانشناسان و پزشکان مشورت کردند، اما هیچکدام نتیجهبخش نبود. در نهایت با الهام از ماه مبارک رمضان، روشی نوین را ابداع کردند که امروز آن را «متد DST» میشناسیم. تمام تجربیات این سفر در کتاب ارزشمند «عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر» ثبت شد. سپس در ۳۰ شهریور ۱۳۷۸، نخستین جلسهی کنگره ۶۰ در اتاقی کوچک با حضور تنها هشت نفر برگزار شد. امروز، پس از ۲۶ سال، آن اتاق کوچک به ۱۵۲ شعبه در سراسر کشور تبدیل شده و آن جمع کوچک به بیش از ۲۰۰ هزار نفر رسیده است. اکنون نزدیک به ۱۴ هزار نفر در سفر اول هستند و حدود یکصد هزار نفر در این سالها به درمان قطعی دست یافتهاند. آوازهی کنگره ۶۰ تا معتبرترین دانشگاهها و مجامع علمی جهان رسیده و تفاهمنامههای علمی با مراکز بینالمللی برقرار شده است.
آقای مهندس و خانوادهی ایشان در این ۲۸ سال لطفی بزرگ به اعضای کنگره ۶۰ کردهاند؛ چرا که نمونهای از درمان قطعی اعتیاد در هیچ کشور پیشرفتهای مشاهده نمیشود. برای نمونه، پروفسور ویلیام وایت، نویسندهی ۱۴ کتاب و بیش از ۳۰۰ مقاله علمی در حوزهی اعتیاد و رئیس پیشین سازمان «نایدا» در آمریکا، با شگفتی از پیشرفتهای ایران در زمینهی درمان اعتیاد یاد کرده و اذعان داشته است که جهان نیازمند دانش و تجربهی کنگره ۶۰ است. کشورهای بسیاری در عرصههای مختلف از ما پیشرفتهترند، اما در حوزهی درمان اعتیاد از ایران عقب ماندهاند. این دستاوردها نتیجهی تلاش و کوشش بنیانگذار کنگره ۶۰ است. ما به همین دلیل این هفته را گرامی میداریم و به آقای مهندس ادای احترام میکنیم. اگر ایشان پس از درمان به زندگی شخصی و کارخانهی خود بازمیگشتند، شاید امروز هیچکدام از ما جایی برای نجات نداشتیم. اما ایشان ماندند و به خلق خدمت کردند. همهی ما زمانی وارد این سیستم شدیم که زندگیمان درهمریخته بود و آیندهای تاریک پیش رو داشتیم. اعتیاد بخش بزرگی از زندگیمان را نابود کرده بود. اما در کنگره ۶۰ درمان شدیم، عزت و آبرو یافتیم و دوباره به زندگی بازگشتیم. دیدبانها در هفتهی بنیان اجازه دارند پاکت و دلنوشتهای به آقای مهندس تقدیم کنند، چرا که شاگردان مستقیم ایشان هستند. من در دلنوشتهی خود نوشتم: «بنیان به من زندگی داد، همانگونه که روزهای نخست مدرسه یاد گرفتیم بابا آب داد؛ کنگره ۶۰ و بنیانگذار به من زندگی بخشیدند.» مهمترین اصل برای موجودات زنده، زنده ماندن است. ما این زنده بودن را از دست داده بودیم، اما آقای مهندس دوباره زندگی را به ما هدیه دادند.
دستور جلسهی این هفته برای آن است که بدانیم ایشان در این سالها چه کارهای بزرگی انجام دادهاند. آقای مهندس با آموزشهای ناب، ریشههای ما را تغذیهی علمی کردهاند. کنگره ۶۰ از سرچشمهی عشق، محبت، علم و دانش که همان بنیان است، تغذیه میشود. کنگره ۶۰ در این ۲۶ سال تغییرات شگرفی داشته است و امروز به درختی تنومند تبدیل شده که سایهی آن بر سر هزاران انسان گسترده است همین شالی که امروز بر دوش راهنماها دیده میشود، در روزگاری که من وارد کنگره شدم وجود نداشت. آن زمان هر فردی که از بند اعتیاد رها میشد،
تنها دو سه ماه بعد بدون هیچ آزمونی به عنوان راهنما انتخاب میگردید. در همان دوران، کنگره پذیرش روش «سقوط آزاد» را نیز داشت؛ یعنی کسانی که نمیخواستند سفر درمانی را طی کنند، باز هم پذیرفته میشدند. همین موضوع باعث میشد آمار بازگشت بسیار بالا باشد، زیرا در روش سقوط آزاد سیستم ایکس فعال نمیشود و فرد دچار خماری مزمن شده و دوباره به مصرف مواد بازمیگردد. در مقابل، روش DST با کمتر از ۱۵ درصد بازگشت، روشی بینظیر در جهان به شمار میرود. در آن روزها هیچ آزمونی برای کمکراهنمایی وجود نداشت. نخستین امتحان در تاریخ ۱۳۸۰/۷/۲۶ برگزار شد؛ آقای مهندس از راهنماهای فعال آزمون گرفت. دومین امتحان در ۱۳۸۰/۱۱/۲۲ برگزار شد که سی نفر شرکت کردند و تنها یک نفر پذیرفته شد؛ آن یک نفر من بودم، زیرا نمره کامل ۲۰ کسب کرده بودم.
آقای مهندس اعتقاد داشتند که راهنما باید نمره کامل داشته باشد. آن زمان هیچکس در کنگره شال نداشت و تنها اتیکتهایی استفاده میشد که روی آن نوشته بود «راهنمای تریاک» یا «راهنمای هروئین». من که مصرفکننده تریاک بودم، راهنمای تریاک شدم؛ کسی که هروئین مصرف کرده بود، راهنمای هروئین میشد و فردی که قرص مصرف کرده بود، راهنمای قرص. در نتیجه هر لژیون یکدست بود؛ یا همه تریاکی، یا همه هروئینی، یا همه قرصی. این تجربه چندان خوشایند نبود، زیرا مثلاً اگر شاگردی قرصی بود، حضورش میتوانست خاطرات و آرشیو ذهنی راهنما را زنده کند.
حال تصور کنید یک لژیون بیست نفره که همه قرصی باشند! به همین دلیل آقای مهندس خیلی زود این روش را تغییر دادند. مسیر تکامل کنگره به این شکل ادامه یافت تا در سال ۱۳۸۲ برای نخستین بار شال راهنمایی میان راهنماها توزیع شد. در سال ۱۳۸۳ شال آبی برای راهنماها در نظر گرفته شد. راهنما کسی بود که پنج نفر از شاگردانش به کمکراهنمایی میرسیدند و سپس پایاننامهای ـ که در کنگره «آغازنامه» نام دارد ـ مینوشتند. این آغازنامه بر پایه یک موضوع پژوهشی تدوین میشد و پس از آن فرد شال آبی دریافت میکرد. شال آبی تا همین اواخر ادامه داشت،
اما در تغییرات جدید، شال آبی به شال اسیستانت تبدیل شد و شال نارنجی جایگزین شال راهنمایی گردید. این روایت تنها بخشی از تغییرات جایگاه راهنمایی است. در بخش مرزبانی نیز در ابتدا هیچ ساختاری وجود نداشت. وقتی میگوییم آقای مهندس به تنهایی آغاز کردند، واقعاً نه مرزبانی بود، نه ایجنتی و نه حتی راهنمایی به شکل امروزی.
در سال ۱۳۸۰ که ما وارد کنگره شدیم، نگهبانهای جلسه نقش بسیار مهمی داشتند. در هر شعبه اگر سه نگهبان حضور داشتند، جلسه تشکیل میشد و قوانین توسط آنان وضع میگردید. تنها چند دیدهبان وجود داشتند و همین نگهبانها ستونهای اصلی جلسات بودند. اولین گروه مرزبانان در آذرماه سال ۱۳۸۱ معرفی شد. واژهی «مرزبان» ابتکار خود آقای مهندس بود. وظیفهی مرزبانان این بود که اگر کسی اصول و حرمتهای کنگره را نادیده بگیرد، لژیون مرزبانی وارد عمل شود و نظم را برقرار کند. پس از آن، سایر شعب نیز مرزبانیهای خود را تشکیل دادند.

تا سال ۱۳۸۹، ایجنتها در شعبات وجود نداشتند. در آن زمان تنها مرزبانها بودند و هر شعبه یک دیدهبان به عنوان ناظر بر عملکرد مرزبانها داشت. در سال ۱۳۸۹، ایجنتها رسماً معرفی شدند و ساختار مدیریتی شعبات تکامل بیشتری یافت. در بخش پروتکل سفر نیز تغییرات بزرگی رخ داد. زمانی که ما وارد کنگره شدیم، شربت OT وجود نداشت و سفر با تریاک انجام میشد؛ هم به صورت کشیدنی و هم خوراکی. روش دودی، روشی ناکارآمد بود و نتیجهای نداشت. پس از آن، روش خوراکی جایگزین شد؛ رهجو تریاک را خرد میکرد، با ترازو وزن میکرد و سپس مصرف مینمود. این روش نیز مشکلات خاص خود را داشت و به مرور زمان کنار گذاشته شد تا در نهایت شربت OT به عنوان پروتکل اصلی سفر معرفی شد و مسیر درمان شکل علمیتر و دقیقتری به خود گرفت. در بخش پروتکل درمان نیز، زمانی که ما وارد کنگره شدیم، شربت OT وجود نداشت و سفرها با تریاک انجام میشد؛ هم بهصورت تدخینی و هم خوراکی. روش دودی، روش کارآمدی نبود و بهتدریج کنار گذاشته شد. در روش خوراکی نیز رهجو تریاک را خرد میکرد،
با ترازو وزن میکرد و مصرف مینمود.در سال ۱۳۸۶ شربت تریاک وارد پروتکل شد. آقای مهندس بارها به مسئولین تأکید کردند تا آنها را راضی کنند این شربت را تولید کنند؛ آن هم در زمانی که حتی بیان نام «تریاک» جرم محسوب میشد و فرد مصرفکننده، مجرم به حساب میآمد. حتی به یاد دارم روزنامهی «امید جوان» با تیتر بزرگی نوشته بود: «قرص تریاک، بهترین داروی درمان»؛ یعنی پیش از تولید شربت، صحبت بر سر ساخت قرص تریاک بود که البته بعداً کنار گذاشته شد و شربت جایگزین آن گردید. در مرکز ملی مطالعات، آقای دکتر آزبخش ـ یکی از روانشناسان برجسته ـ برای نخستین بار قصد رونمایی از شربت تریاک را داشتند.
یک شیشه شربت به آقای مهندس تحویل دادند و ایشان نیز چند نفر از اعضای کنگره را برای تست شربت بردند. دکتر پیشنهاد داد که میتواند طعم و رنگ شربت را تغییر دهد تا طعم و بوی تریاک نداشته باشد؛ مانند متادون که مزهای شیرین دارد. اما آقای مهندس تأکید کردند که شربت باید همان بوی تریاک و همان مزهی تریاک را داشته باشد؛ زیرا تنها در این صورت است که فردِ سفر اولی میتواند از نظر روانی و حسی اقناع شود که همچنان در حال مصرف تریاک است. اگر شربت شیرین بود یا بوی تریاک نمیداد، تربیت نفس برای سفر اولی ممکن نبود. این نگاه و اندیشهی دقیق بنیانگذار کنگره بود. از سال ۱۳۸۶ شربت تریاک وارد کنگره شد و پس از آن، روش دودی و روش سقوط آزاد حذف شدند و همهچیز در قالب روش DST سامان یافت؛ روشی که امروز نیز مورد استفاده قرار میگیرد. کنگره ۶۰ در سال ۱۳۸۳ نخستین انجویی بود که موفق شد از وزارت کشور مجوز رسمی دریافت کند؛ با عنوان «جمعیت احیای انسانی کنگره ۶۰». اکنون نیز با ۱۵۲ شعبه فعال، هیچ انجوی دیگری چه در ایران و چه در سایر کشورها در این سطح بهصورت تخصصی در حوزه درمان اعتیاد فعالیت نمیکند. تمام آنچه امروز در کنگره میبینیم، حاصل تدابیر و اندیشههای بنیانگذار محترم، آقای مهندس، و زحمات کسانی است که پیش از ما خدمت کردهاند. اگر امروز بهراحتی شال میاندازیم، راهنما داریم، مرزبان داریم و ساختار منظم و کارآمدی پیش روی ماست، نتیجهی سالها کوشش، تفکر و تلاش است. بنابراین، شایسته است قدردان و سپاسگزار آقای مهندس و همه خدمتگزارانی باشیم که این مسیر را هموار کردهاند.
مراسم اهدای شال و پیمان مرزبانی:


.jpg)


.jpg)


- تعداد بازدید از این مطلب :
107