درخت بسیار عظیم کنگره در سراسر کشور گسترش یافته است

جلسه هشتم از دور سیزدهم سری کارگاه های آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی امام قلی خان با استادی دیده بان محترم، آقای مهدی صدیقی، نگهبانی مسافر علی و دبیری مسافر مهدی؛ با دستورجلسه : «بنیان کنگره60» در روز پنجشنبه تاریخ 20 آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان مهدی یکی مسافر. خداوند را شاکر و سپاسگزارم که به بنده این توفیق را داد امروز در خدمت شما عزیزان در نمایندگی امام قلی خان باشم؛ از ایجنت محترم، آقای اعتباریان و گروه مرزبانی بسیار سپاسپگزارم که از حدود یک ماه پیش برای استادی امروز دعوت نمودند. به شخصه برایم فرقی نمی کند، درکدام شهر و نمایندگی باشم؛ زیرا وارد هر نمایندگی می شوم، با دیدن اعضای کنگره60، شور و شعف خاصی به بنده دست می دهد. ان شا الله، خداوند حافظ و نگهبان همه ی شما عزیزان باشد و بتوانیم درمسیری که خداوند در اختیار ما قرار داده است، به بهترین نحو ممکن عمل نمائیم و به گونه ای عمل کنیم که بتوانیم اثری از خودمان از در سیستم هستی، به جای بگذاریم. واقعا این نعمت بزرگی است که خداوند در اختیار تک تک اعضای کنگره60 قرار داده است.
هفته ی عزیزِ بنیان کنگره60 را به تمامی اعضا در سراسر کشور تبریک می گویم. اگر بخواهم از خوبی های کنگره60 و بنیان کنگره60 که در اختیار ما قرار داده است بگویم، واقعا نمی توانم حتی به اندازه سر سوزنی از این خوبی ها صحبت کنم؛ لذا قدردان جایگاه خودتان در کنگره60 باشید و این را بدانید مسیر برای همگی کاملا روشن و مشخص شده می باشد و این مسیر ما را به تعادل و سعادت می رساند.
بنیان کنگره 60 آنقدر انسان بزرگی هستند که صحبت در مورد ایشان اصلا کار من نیست؛ بنده فقط می توانم بگویم مکانی که در آن قرار داریم دارای یک ریشه است که توسط بنیان کنگره 60 کاشته شده است. این درخت، یک درخت بسیار عظیم و بزرگی می باشد که در سراسر کشور گسترش یافته است.
امروز آنقدر عظمت کنگره 60 در خارج کشور دیده شده است که خودتان هم شاهد هستید هر روزه مجامع علمی مختلفی، دست یاری به طرف کنگره 60 دراز می کنند که کنگره 60 با آنها همکاری کند.
عزیزان این هاکه برای شما می گویم داستان نیستند؛ اگر اندکی دقت کنید متوجه می شوید بزرگترین محققین و پزشکان متخصص در دانشگاه های بزرگ دنیا لحظه شماری می کنند تا کنگره60 با ایشان همکاری کند؛ بنابراین تفکر کنید ما در چه جایگاه بزرگی قرار داریم.
سالهاست پرونده اعتیاد در کنگره60 بسته شده است؛ اما هنوز هم مشاهده می کنیم بسیاری از پزشکان، از داروی او.تی به عنوان شربت تریاک یاد می کنند و آن را ماده مخدر می شناسند و می گویند انسان را معتاد می کند و افراد می بایست از متادون استفاده کنند؛ چرا که یک داروی نگهدارنده است. در عجبم از کسانی که دم از علم می زنند!. اما همه ی شما می دانید که مسیر خروج از درمان اعتیاد با بهره گیری از داروی او.تی می باشد. زیاد نمی خواهم وارد بحث بشوم، فقط خواستم شما به عظمت کار کنگره60 پی ببرید. اگر کنگره60 نبود، بنده این حال خوش را نداشتم و در خوش بینانه ترین حالت، بایستی روزانه 50 الی 100سی سی شربت متادون مصرف می کردم؛ این نهایت علمی است که اکنون وجود دارد! اما در حال حاضر، در کجا قرار دارم؟ چقدرخداوند مرا دوست داشت که به واسطه برکت آقای مهندس، کنگره60 را بر سر راهم قرار داد تا بتوانم از سیستم اعتیاد خارج بشوم و هنگامی که از اعتیاد خارج شدم، مشاهده نمودم چه قدم های بزرگی را می شود در مسیر یادگیری برداشت. ان شا الله که سایه ی آقای مهندس، سالیان دراز بر سر همه ی ما باشد.
اگر بخواهم از خودم سخن بگویم؛ زمانی که وارد کنگره60 شدم، خیلی از سختی هایی که در گذشته بود را شاهدش نبودم؛ اما به واسطه حدود 15 سالی که در کنگره60 حضور دارم، بسیاری از فراز و نشیب ها را با چشم مشاهده کرده ام.
دغدغه شما عزیزان، اکنون این است که این نمایندگی کوچک می باشد؛ اما اگر از قدیمی تر ها بپرسید به شما می گویند که دغدغه ایشان اصلا مکان کوچک و بزرگ نبوده است؛ چرا که سختی های زیادی را تحمل نمودند تا کنگره60، اکنون به این ناو عظیم تبدیل گردیده است که همه ی ما، سوار بر آن می باشیم و هیچ طوفانی نیز نمی تواند ما را در داخل این ناو، تکان بدهد.
آقای اعتباریان که اکنون ایجنت این نمایندگی می باشند، راهنمای سفر اول بنده بودند و بنده، خودم را تا ابد مدیون ایشان می دانم؛ اگر همت این عزیز نبود، اکنون مهدی صدیقی که دیده بان است، در این جایگاه قرار نداشت و نهایتش این بود: مهدی صدیقی درحال مصرف 100 سی سی شربت متادون بود!.
خاطرم هست، تولد 14 سال رهایی آقای مهندس بود که به نمایندگی کردگاری آمدند. فرمودند: می خواهیم زمینی برای کنگره60 در اصفهان خریداری کنیم و اگر اشتباه نکنم، آن زمان اعلام نمودند قیمت این زمین 23 میلیون تومان است. بایستی خودتان همت کنید و این مبلغ را جمع آوری نمائید تا بتوانیم این زمین را خریداری کنیم و برای شما، بسازیم. در آن زمان، بنده و اشخاص دیگری، مبلغ را جمع آوری کردیم و آن زمین، خریداری شد و اولین نمایندگی اصفهان به نام سلمان فارسی، بعد از نمایندگی علی کردگاری که استیجاری بود، احداث گردید؛ جا دارد همین جا از آقای علی کردگاری یاد کنیم، ان شا الله هرکجا قرار دارند در صحت و سلامت باشند؛ چرا که ایشان نیز برای ما سختی های زیادی را کشیده اند و در حدود 3سال در مکان ایشان بودیم.
هنوز یک سالی از حضورمان در نمایندگی سلمان فارسی نگذشته بود که آنقدر با ازدحام ورودی مواجه شدیم که مجوز احداث دومین نمایندگی را از آقای مهندس دریافت نمودیم. آن زمان، نمایندگی سلمان فارسی در مکان نمایندگی یاسِ کنونی قرار داشت. به واسطه کمبود فضا، لژیون ما روی پشت بام، برگزار شده بود و بنده خدمتگزار بودم. آقای اعتباریان گفتند: با کمبود فضا مواجه هستیم و می خواهیم مکان دیگری را احداث کنیم؛ مکانی را برای این منظور مشاهده کرده ایم که 12میلیون تومان، اجاره ی آن می باشد. آن زمان بنده و شخص دیگری به نام علی اعلام نمودیم، اجاره را پرداخت می کنیم؛ تصور می کردم، مکانی که اجاره کردیم یک سوله به مانند همین مکان می باشد، اما هنگامی که به آنجا رفتیم، دیدم وضعیت بسیار بدی دارد و هیچگونه امکاناتی وجود ندارد. به آقا مجید گفتم: اینجا که خیلی وضعیتش وخیم است! ایشان فرموند: نگران نباش، خودمان اینجا را می سازیم!. همان نیز شد؛ بچه ها ایستادند و از آن مکان، یک بنای بسیار عالی با انواع امکانات را ساختند که نمایندگی دوم اصفهان و شیخ بهاییِ امروز شد.
این ها فقط بخش کوچکی از زحمات عزیزانی بود که در گذشته حضور داشتند. یک بار استاد جلسه بودم و گفتم: ما حتی یک بار در ماه نیز دشنام ناموسی می شنیدیم. در ابتدای کوچه ای که نمایندگی شیخ بهایی قرار دارد، یک خانه ای بود که می گفتند متعلق به یک دکتر می باشد. آن زمان بنده مرزبان بودم؛ این شخص بسیار عصبی بود و حتی حاضر نمی شد با ما یک استکان چای بنوشد و فقط داد می زد که ماشین هایتان را جلوی خانه ی من پارک نکنید و می رفت. کاملا خاطرم هست، به واسطه ی شکلی که اتاق مرزبانی داشت، به محض اینکه این شخص می خواست وارد مرزبانی بشود، حضورش را تشخیص می دادم. با لگد به درب مرزبانی می کوبید، دشنام می داد و بعد هم آنجا را ترک می کرد؛ وقتی می گویم از طوفان ها گذشته ایم، این یکی از کوچکترینِ آنها می باشد که اکنون 16نمایندگی در استان اصفهان داریم. به گفته ی استاد عزیزم، آقای دکتر امین: هر کدام از ما، حکم یک ریشه را داریم؛ این جمله دارای مفهوم عمیقی است که باید روی آن، تفکر بسیاری انجام دهیم. در واقع هر کدام از ما، می توانیم از خودمان بذری بکاریم که در ادامه ی مسیر کنگره60 موثر باشد. اگر امروز می بینیم درخت کنگره60، یک درخت تنومند است، افرادی زحمت کشیده اند تا این درخت، انقدر تنومند بشود.
این وظیفه ی تک تک ماست که تنها به نمایندگی خودمان نگاه نکنیم. ما می گوییم: درخت کنگره60، نه فقط نمایندگی امام قلی خان! هر کدام از شما هرکمک مالی بکند، کاملا می بیند که در چه جایی هزینه شده است.
قبل از شروع جلسه، در مرزبانی با ایجنت محترم جلسه داشتیم که به ایشان گفتم چه ساختمان هایی با کمک اعضای کنگره60 خریداری کرده ایم. ما شهر خاصی مد نظرمان نیست؛ بلکه به کل کنگره60 می نگریم. آقای مهندس بارها به پهلوانان اعلام کرده اند، این پولی که شما کمک می کنید، انگار آن را درون جوی آب ریخته اید! در واقع نیت شما این نباشد پولی که به کنگره60 می دهید، فقط می بایست شهر خودتان آباد شود؛ اگر به این نیت دادید که کنگره60 آباد شود، آن موقع شاید شهر خودتان نیز آباد گشت.
دانشگاه کنگره60 در قشم، درمراحل پایانی راه اندازی قرار دارد؛ خیلی از شما عظمت آن را مشاهده کرده اید؛ فلذا عظیم تفکر نمودن همین است. ما نیز بایستی به گونه ای تفکر کنیم که کمک مالی ما در سطح دنیا کارایی داشته باشد؛ آن زمان است که اثر درست از خودمان به جای می گذاریم و بذر درستی را می کاریم.
در پایان؛ از خداوند می خواهم که به همه ی شما سلامتی بدهد و همگی بتوانیم در مسیر کنگره60، خدمتی انجام دهیم. گاهی اوقات افراد به ما می گویند چقدر شما انسان خوبی هستید، اما به آقای ترابخانی می گویم مردم خیال می کنند ما انسان های خوبی هستیم؛ چرا که آن میزانی که دریافت می کنیم در برابر کاری که انجام می دهیم، هیچ است. آقای مهندس که برای ما شبانه روز در حال تلاش هستند می فرمایند: من برای کنگره60 هیچ کاری نکرده ام؛ بنابراین کاری که در برابر ایشان انجام می دهیم، صفر است. انسان ذاتا فراموش کار است و در ذهنش نمی ماند چه خوبی هایی به او شده است؛ اما کنگره60 همواره به ما یادآوری می کند چه زندگی سختی داشتیم و اکنون در کجا قرار داریم و چه انسان هایی از خود گذشتگی کردند تا منِ مهدی امروز در این جایگاه باشم. وظیفه تک تک ماست که از این ریشه به خوبی حفاظت کنیم تا دیگران نیز بتوانند از این سیستم بهره مند بشوند. باز هم هفته ی بنیان را تبریک می گویم؛ در ضمن امروز، روز زن و روز مادر است، این روز به تمامی همسفران در نمایندگی امام قلی خان و تمام همسفران در سراسر کنگره60 تبریک می گویم. خودتان و آقای مهندس را تشویق نمائید.

____________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________

تصویر بردار: مسافر ناصر(لژیون شانزدهم)
نگارش، تنظیم و ارسال مطلب: مسافر اشکان(مسئول سایت نمایندگی امام قلی خان)