آقای مهندس در سیدی نقاش درباره خلقت انسان، نقش او در ساختن زندگی خویش و سه عامل مهم خواستن، چگونه خواستن و آگاهی کسب کردن از تمام عوامل زندگی و در نتیجه عمل نمودن به آنها سخن میگویند. انسان تنها در یکی از منظومههای بزرگ جهان به نام منظومه شمسی در حال زندگی است که از دو بعد، جسم و جان تشکیل شده است؛ جسم که همان کالبد فیزیکی و از جنس خاک است و جان نیز از نار، آنچه که از بین نمیرود و باقی میماند همان جان است.
انسان توسط خداوند نقاشی و خلق شد؛ نقاش ماهر، خداوند است که انسان را همانند یک چهارچوب و طراح اصلی خلق نمود؛ سپس وسایل اولیه همانند کاغذ، قلممو، رنگها و... را در اختیار انسان قرار داد و تکمیل این نقاشی را به خود انسان واگذار نمود تا زندگی خود را نقاشی نماید. برای اینکه انسان بتواند زندگی را درست و زیبا طراحی نماید پیامبران و قوانین هستی را قرار داد تا از آنها آموزش و به صراط مستقیم هدایت شود.
پس هرچه بر بوم نقاشی زندگی ما انسانها نقش میبندد، ظاهر و باطن اعمال ما که آراستگی و مراقبت از جسم و نفس نشان میدهد و این امر بر عهده خود ما است؛ بنابراین انسان وظیفه دارد چه از نظر ظاهری به جسم خود رسیدگی نماید و هم از نظر باطن نیز مراقب اعمال و رفتار خود باشد. در هستی تنها انسان این اختیار را دارد که میتواند زندگی خود را آنگونه که میخواهد نقاشی و خلق کند.
اکنون باید آگاه باشیم که زندگی خود را چگونه نقاشی میکنیم. آیا با فساد، دروغگویی، افسردگی و بیتوجهی به جسم، تابلویی زشت و ناپسند طراحی میکنیم، یا با ارزش نهادن به جسم، سلامتی و انجام کارهای درست، تابلویی زیبا و مورد پسند خلق میکنیم؟! انسان در طول مسیر زندگی خود همیشه بر سر یک دو راهی قرار میگیرد؛ راه منفی که ظاهری زیبا، باطنی سخت و در مقابل راه مثبت که به ظاهر سخت؛ اما باطنی جذاب که آسایش و راحتی را به همراه دارد. از آنجا که انسان موجود شریفی است اگر بدی یا راه منفی و ضدارزشها را انتخاب نماید از روی جهل و ناآگاهی او میباشد و در این مرحله اهمیت آگاهی، نوع نگاه ما به مسائل زندگی و تفکر بر آنچه نظاره و با آن روبهرو میشویم، معنا پیدا میکند.
مسیر زندگی و آگاهی همانند حلقههایی است تو در تو، که به هم متصل هستند. هر حلقه نشانه مرحلهای از رشد و آگاهی انسان است. زمانیکه انسان در حال حرکت در این حلقهها میباشد، بخشی از آن حلقهها یا همان حلقه را فقط میبیند؛ اما با حرکت به عمق و گسترده بودن آن پی میبرد. درست مانند مسافری که در سفری شبانه با صحنههایی شگفتانگیز روبهرو و با خود میگوید: چقدر زیبا بود! ما نیز باید حرکت نماییم و دست به عمل بزنیم؛ اما عمل دو گونه است حسابگرانه و عاقلانه. عمل حسابگرانه بر پایه سود و زیان ظاهری انجام میگردد که شاید در کوتاه مدت نتیجهای مطلوب در بر داشته باشد؛ اما در بلند مدت انسان را از مسیر دانایی دور میسازد.
در مقابل، عمل عاقلانه بر اصول، قوانین الهی و طبیعت استوار است، عملی که به رشد خود و دیگران یاری میرساند و برای انسان آرامش و تعادل به همراه دارد. بیشک، پیشرفت واقعی ثمره حرکتهای عاقلانه است. هرگاه حرکتهای انسان بر پایه عقل و آگاهی باشد، به نتایجی دست مییابد که فراتر از توان و تصور اولیه او است و راهها برایش روشنتر میشود و خوبیها به طور طبیعی به سویش باز میگردد. در زندگی، آنچه برای ما میماند همان بذری است که میکاریم و در هر کاری که استمرار وجود داشته باشد بیتردید به نتیجه خواهد رسید. جهان در پیوستگی و حرکت است؛ در این مسیر، توقف معنا ندارد.
نویسنده: همسفر مرجان رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون یازدهم)
رابط خبری: همسفر انسیه رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون یازدهم)
ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر نسرین (لژیون پنجم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر علیرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
162