English Version
This Site Is Available In English

مطالب کنگره فقط حرف نیستند؛ بلکه یک حقیقت هستند

مطالب کنگره فقط حرف نیستند؛ بلکه یک حقیقت هستند

جلسه هفتم از دور شصت و سوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی پروین اعتصامی اراک با دستور جلسه « وادی دهم ( صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون انسان جاری است) و تاثیر آن روی من » با استادی ایجنت همسفر ژاله، نگهبانی راهنما همسفر شیما و دبیری همسفر سحر در روز دوشنبه ۱۰ آذر ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

ابتدا خدا را شکر می‌کنم که بالاخره توانستم در شعبه پروین اعتصامی باشم و یک بار دیگر این جایگاه را تجربه کنم، از همسفر شیما نگهبان جلسه تشکر می‌کنم که این فرصت را به من دادند، از مرزبان‌‌ها و ایجنت نمایندگی همسفر سمیرا تشکر می‌کنم. در ابتدا رهایی راهنما همسفر نسیم را از لژیون جونز (تغذیه سالم) را به خودش و راهنمای جونز همسفر سمیه تبریک می‌گویم، همسفر نسیم و امثال آن نمونه بارز دستور جلسه امروز هستند که در مورد تغییر صحبت می‌کند. مطالبی که در کنگره مطرح می‌شود همه آن‌ها بیان و حرف نیستند یک حقایق هستند که در داخل کنگره و بیرون کنگره بارها برای ما به اثبات رسیده‌اند، وادی دهم می‌گوید «صفت گذشته در انسان صادق نیست چون انسان جاری است» و این بارها و بارها برایمان به اثبات رسیده است.

ملموس‌ترین و پر تکرارترین آن مسافران هستند که با صفت گذشته اعتیاد وارد کنگره شدند ولی الان اثری از اعتیاد ندارند، یکی دیگر از ملموس‌ترین نمونه این وادی من همسفر هستم که قبل از کنگره یک مصرف کننده پول بودم برای همه چیز مصرف می‌کردم جز آن چیزی که باید؛ ولی ماه گذشته در جشن گلریزان، ثابت کردم که تغییر کردم و صفت من تبدیل شده به صفت بخشنده بودن، یا یکی دیگر از قابل لمس‌ترین چیزها من همسفر بودم که قبل از کنگره افسرده و ناامید بودم. دنبال یک نفر می‌گشتم که بیاید و زندگی من را نجات دهد؛ ولی الان من تبدیل شدم به یک انسان خدمتگزار که درمان درد دردمندان هستم و من دست دردمندان را می‌گیرم، حالا یا راهنمای تازه واردین، راهنمای Dst، ایجنت، مرزبان یا هر جایگاه خدمتی دیگر، این نشان می‌دهد که من هم می‌توانستم تغییر کنم، منتها آب نبوده وگرنه شنا گر ماهری بودم.

یک تازه وارد وقتی وارد کنگره می‌شود در ابتدا فرقی بین کنگره و NGO‌های دیگر در نگاه کلی قایل نمی‌شود؛ ولی وقتی وارد جزئیات می‌شود متوجه این تغییرات می‌شود. در سیستم‌های دیگر می‌آیند اعتیاد را از فرد می‌گیرند؛ اما فرهنگ اعتیاد در وجود فرد باقی می‌ماند، مثل بدخانه‌بودن، بی‌ادبی، خیانت و….؛ ولی درون مسافر‌های ما این صفات اگر خوب سفر کرده باشند به صفر رسیده است. همه ما مسافرهای با شخصیت، متین، موقری داریم، حالا ممکن است تنش داشته باشیم؛ اما این به خاطر این است که سطح توقع ما از مسافرها بالا رفته است؛ چون مسافر من اگر تغییر کرده من هم تغییر کرده‌ام. در کنگره اگر مسافرم این‌جا بوده من هم این جا بودم و آموزش گرفتم. اگر من دچار رکود بودم و کنگره نیامده و تغییر نکرده بودم، مسافرم همین که موادش را می‌گذاشت کنار برای من کافی بود.

یک مسئله دیگر که دوست دارم بگویم، یک وقت‌هایی ما فریب تقدیر را می‌خوریم و حرکتی برای تغییر انجام نمی‌دهیم می‌پذیریم که این تقدیر من هست نمی‌توانم تغییرش بدم و هیچ حرکتی نمی‌کنم و وادی دهم خط بطلان روی این قضیه می‌کشد، من همسفر با خودم می‌گویم در خانه پدری، پدر و برادر‌م اعتیاد دارند و خانه خودم همسرم، پسرم یا دامادم همه اعتیاد دارند؛ پس فراری از اعتیاد ندارم، پذیرفته‌ام که سرنوشت من سیاه است؛ ولی این می‌شود فرار از قضیه و تا زمانی که فرار کنیم من بدو اعتیاد بدو باید یک جا ایست کنیم و یک راه حل برای درمانش پیدا کنیم. حالا من اعتیاد را مثال زدم در مورد همه قضایا همین است وقتی حلش کنیم آن تغییر درونت افتاده، باید آموزش بگیری چگونه تغییر را ایجاد کنی، قطعاً این اتفاق در زندگی ما برای همیشه حذف می‌شود.

در مورد تقدیر گفتم یاد یک مطلب از استاد الهی قمشه‌ای افتادم که؛ از ایشان سوال کردند، اگر تقدیر ما از قبل نوشته شده؛ پس دعا چه نقشی دارد؟ و ایشان گفتند؛ دعا از زمان و مکان خارج می‌شود چون خداوند زمان برایش مطرح نیست پس از زمان و مکان خارج می‌شود می‌رود به روز ازل که تقدیر ما را می‌نویسند و آنجا تقدیر ما را تغییر می‌دهد؛ ولی حتی یک سری همسفرها حاضر نیستیم دعا کنیم تا این حد نا‌امید شدیم که دست از دعا برداشتیم و حاضر نیستیم برای تغییر در زندگی دعا کنیم. خداوند در قرآن می‌فرماید؛ انسان اگر سراسر عمرش اشتباه کرده باشد ولی یک جا بایستد و متوجه بشود اشتباه کرده و توبه کند من او را می‌بخشم و از جهنم خارجش می‌کنم و وارد بهشت خودم می‌کنم؛ یعنی این تغییر در هر جای زندگی ما رخ دهد ما مورد موهبت قرار می‌گیریم؛ حتی اگر یک روز از عمر ما باقی مانده باشد؛ پس باید برای این تغییر در زندگی تلاش کنیم.

کلاً این‌ها را مثال زدم که بگویم هر انسانی هر بشری در مورد این تغییر صحبت کرده است تا ما را تشویق کنند که به سمت تغییر حرکت کنیم. من خودم قبل از کنگره چون پدرم آدم تندخو، عصبی و دهن‌بین بود، همه این خصلت‌ها را داشت و من هم دقیقاً شبیه پدرم بودم می‌گفتم، این صفت‌ها به من ارثی رسیده است و من هم آدم عصبی هستم و هیچ وقت تلاش نمی‌کردم این خصلت ها را از خودم دور کنم؛ چون فکر نمی‌کردم تغییر کنم، بنابراین وقتی عصبانی می‌شدم عذاب وجدان نمی‌گرفتم چون فکر نمی‌کردم  اکتسابی است، فکر می‌کردم با خودم از آن دنیا آورده‌ام؛ اما در کنگره نیامدم روی این خصلتم زوم کنم؛ چون آدم وقتی در مسیر کنگره باشد متوجه می‌شود یک سری تغییرات درونش رخ داده است، حالا ‌نمی‌گویم صددرصد؛ اما اگر یک درصد هم باشد باز مهم است؛ چون باعث آرامش در زندگی من شده است و امیدوارم در ادامه این تغییرات در زندگی من بیشتر اتفاق بیفتد تا بتوانم آرامش بیشتری را هم مهمان زندگی خودم و هم اطرافیان کنم.

در ادامه اعلام نفرات برتر آزمون آذر ماه

عکاس: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون‌ششم)

تایپیست: راهنمای تازه‌واردین همسفر زهرا

ارسال: راهنما همسفر حمیده نگهبان سایت

همسفران نمایندگی پروین اعتصامی اراک

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .