چهاردهمین جلسه از دوره سوم، سری کارگاه آموزشی - خصوصی کنگره ۶۰، ویژه خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی نسترن اصفهان، با استادی راهنما مسافر فاطمه، نگهبانی مسافر رؤیا، و دبیری مسافر سادات با دستور جلسه "هفته بنیان " در روز چهارشنبه ۱۹ آذرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۱:۳۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان، فاطمه هستم یک مسافر
خداوند را بسیار شکر میکنم. افتخار بزرگی است با این دستور جلسه مهم، در این جایگاه قرار بگیرم. قدیمیترها و پیشکسوتان در جلسه حضور دارند و من واقعاً از ایجنت و مرزبان محترم که اجازه حضور در این جایگاه را دادند، سپاسگزارم.دستور جلسه این هفته، یکی از دستور جلسات مهم و بسیار باارزش است. من هفته بنیان را خدمت بنیان کنگره ۶۰، آقای مهندس، خانواده محترمشان، خدمت دیدهبان محترم خانمهای مسافر خانم مونای عزیز، ایجنت و مرزبانان محترم و همچنین خدمت تکتک شما عزیزان تبریک و شادباش، عرض مینمایم.
طبق صحبت آقای مهندس، هفته بنیان فقط هفته آقای مهندس نیست، هفته تکتک اعضای کنگره ۶۰ است. چون ۲۸ سال پیش در تاریخ ۱۵ آذرماه که تاریخ رهایی و درمان آقای مهندس است، کنگره شکل گرفت.
روز سهشنبه، این سعادت را داشتیم که به همراه راهنمایان و خدمتگزاران در جلسه آقای مهندس، حضور داشته باشیم و جای همه عزیزان که نبودند خالی بود. خیلی حس و حال خوبی بود و من بشخصه هر سال سعادت این را داشتهام در این جلسه شرکت کنم، و باعث افتخار است.
در مورد هفته بنیان، آقای مهندس فرمودند؛ این هفته بنیان نامگذاری شد نه بهاینعلت که برای من جشن تولد گرفته شود، بلکه به این دلیل که همه اعضا و تازهواردین از تاریخچه کنگره اطلاعات کافی داشته باشند که چگونه کنگره به وجود آمد و اکنون به کجا رسیده است.
آقای مهندس ۲۸ سال پیش با تعداد کم و انگشتشمار، کنگره را راهاندازی کردند و مسیرهای سختی را گذراندند. در لایو چهارشنبه از مشکلات و سختیهای کنگره صحبت کردند که کنگره پلمب و برای مدتی بسته شد و هزاران مسائل دیگری که وجود آمد و این که در پیادهرو به بچهها برنامه میدادند و خیلیها پیشنهاد کمک به آقای مهندس دادند؛ ولی ایشان قبول نکردند.
ضربالمثلی که همیشه یادآوری میکنند؛ گاوی که نان گدایی بخورد، زمین خودش را شخم نمیزند. همینطور که در نوشتارها خوانده میشود، اینجا یک مکان مردمنهاد است و تمام هزینههای کنگره، توسط خود اعضا پرداخت میشود. اعضایی که به درمان رسیدند و چاهشان به آب رسیده و سلامتی خودشان را به دست آوردند، دنور، پهلوان و سردار میشوند، و زمین میبخشند.
خانواده محترم کردگاری برای شروع کنگره در اصفهان، ساختمانی در اختیار کنگره قرار دادند و یادم میآید حدوداً پانزده سال پیش، در شعبه کردگاری، جلسات برگزار میشد. در آن موقع شرایط و امکانات اینگونه نبود و امکانات، محدود بود.خانم فریبا و خانم مریم تعریف میکردند، جلسات کنگره، فقط با حضور نگهبان، استاد و دبیر و طبق قوانین کنگره و سر ساعت برگزار میگردید.
خدمت این عزیزان هم خداقوت و تشکر عرض میکنم. الان ما چه تعداد شدهایم؟ رشد و پیشرفت کردهایم و در حال حاضر، جلسات خانم مسافر اصفهان، در دو شعبه برگزار میشود و من موظف هستم به دیگران و رهجوهای خودم، تازهواردین عزیز که در کنگره حضور پیدا میکنند عرض نمایم که کنگره بهراحتی راهاندازی نشده است و باید قدر بدانند و سپاسگزار باشند. دیگران کاشتند و ما خوردیم و اکنون باید ما بکاریم تا دیگران بخورند.
این صحبت من خطاب به سفر دومیهای عزیز که به درمان میرسند، مخصوصاً رهجوهای خودم است، اینکه وقتی رها میشوم، باری به هر جهت حضور پیدا نکنم بلکه بمانم و خدمت کنم. خدمت در تمام جایگاهها ارزشمند است.
آقای مهندس در جلسه جهانبینی فرمودند؛ کنگره خیلی از بندها را از ما باز کرد؛ بند تریاک، بند الکل، بند سیگار، بند چاقی، بند تاریکی، جهل، خشم، کینه، نفرت و بهجای آنها بندهای دیگری به ما داد؛ مانند بند خدمت، راهنما شدن، مرزبان شدن، اسیستنت شدن و این جزو بندهایی است که خیلی خوب و عالی است و انرژی میدهد.
وظیفه من در قبال این دستور جلسه چیست؟ بمانم و خدمت کنم. کنگره نیاز به افراد بسیار قوی، قدرتمند، مردمدار و با دیپلماسی فراوان دارد اینکه؛ با یک کلمه حرف، فرد را در کنگره نگه دارم و یا با یک کلمه حرف و جمله، باعث بشوم آن شخص از کنگره طرد شود. امیدوارم شکرگزاری اینهمه نعمت باشیم.از تمام اعضا و قدیمیترها خواهش میکنم مشارکت کنند و صحبتهای من را کامل کنند. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید، سپاسگزارم.
تایپ: مسافر خاطره لژیون هفتم - نمایندگی نسترن اصفهان
ویرایش: مسافر هاجر لژیون هفتم - نمایندگی نسترن اصفهان
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
- تعداد بازدید از این مطلب :
50