English Version
This Site Is Available In English

دیگران کاشتند ما خوردیم ما باید بکاریم تا دیگران استفاده کنند

دیگران کاشتند ما خوردیم ما باید بکاریم تا دیگران استفاده کنند

جلسه سیزدهم از دوره چهاردهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی دکتر علیرضا به استادی اسیستانت همسفر آرزو، نگهبانی همسفر اکرم و دبیری همسفر هاجر با دستور جلسه «بنیان کنگره60» روز دوشنبه ۱۷ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

از ایجنت نمایندگی، مرزبانان، نگهبان و دبیر جلسه سپاسگزارم که به من اجازه دادند در این جایگاه باشم، آموزش دریافت کنم و خدمت کنم. هفته بنیان را خدمت آقای مهندس دژاکام، خانم آنی بزرگ، استاد امین، خانم آنی کماندار و خانم شانی تبریک عرض می‌نمایم و این عزیزان با ایمان، استقامت و پایداری‌ باعث شکل‌گیری کنگره۶۰ شدند تا تک‌تک ما بتوانیم بر روی این صندلی‌ها نشسته و از علم و دانش کنگره۶۰ برای تغییر خود و زندگیمان استفاده کنیم. بسیار تشکر و سپاسگزارم از ایشان بابت تمام لحظه‌هایی که به من اجازه دادند به عنوان عضوی در کنگره۶۰ قرارگرفته، آموزش دریافت کنم و بتوانم حرکت لازم را نیز داشته باشم.

آقای مهندس دژاکام در سال ۱۳۷۵ تصمیم به درمان اعتیاد خود گرفتند و در ۱۵ آذرماه ۱۳۷۶ به درمان رسیدند؛ بخشش و گذشت بزرگی که انجام دادند در قبال تک‌تک ما این بود که این روش را برای خودشان نگه نداشتند و به ما انتقال دادند تا بتوانیم شرایط سخت را پشت سر گذاشته و به رهایی برسیم. آقای مهندس زمانی درمان اعتیاد را مطرح نمودند که هیچ‌ کس اعتقادی به درمان اعتیاد نداشت و مصرف‌کننده، مجرم و اعتیاد یک جرم محسوب می‌‌شد، ایشان در چنین شرایطی کنگره۶۰ را پایه‌گذاری کردند و پس از مدتی کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر را با توجه به تجربیاتشان به رشته تحریر در آوردند.

اولین نمایندگی کنگره۶۰ در سال ۱۳۷۸ با ۸ نفر عضو شروع به کار کرد و کم‌کم تعداد زیادی از افراد وارد کنگره۶۰ شدند. دیده‌بان محترم مسافر علی، مسافر جمال، مسافر مهدی و همسفر سودابه از افرادی بودند که در سال ۱۳۸۴ کنگره۶۰ نمایندگی اصفهان را در ساختمان بهزیستی تشکیل دادند. همسفر طاهره و مسافرشان اولین کسانی بودند که وارد کنگره۶۰ نمایندگی اصفهان شدند. مدتی بعد ساختمان بهزیستی از بچه‌های کنگره۶۰ گرفته شد و اعضاء وارد کتابخانه ابر شده فعالیت خود را در مکان جدید ادامه دادند؛ پس از مدتی مجدداً کتابخانه ابر توسط شهرداری از کنگره۶۰ گرفته شد و شعبه به کارگاهی واقع در ارغوانیه متعلق به آقای کردگاری از اعضاء کنگره۶۰ انتقال یافت و فعالیت خود را مجدداً شروع کردند.

همزمان با استقرار در این ساختمان بسیاری از بچه‌هایی که به درمان رسیده بودند و عزیزان نام برده اصفهانی به همراه دیده‌بان محترم مسافر علی و همراهان ایشان که از تهران آمده بودند، با تلاش بسیار توانستند زمینی خریداری کنند که با تلاش و کوشش‌ افرادی که کنگره۶۰ را در اصفهان راه‌اندازی کردند و نیز با کمک دیده‌بان محترم مسافر علی، مسافر جمال و همسفر سودابه که از تهران تشریف می‌آوردند نمایندگی سلمان فارسی راه‌اندازی شد.

اکنون 17 نمایندگی از کنگره۶۰ در استان اصفهان وجود دارد که نمایندگی دکتر علیرضا مبارکه یکی از آن‌ها است که این شعبه در سال ۱۳۹۹ با تلاش دیده‌بان محترم مسافر مهدی و تعدادی از مسافرانی که در شعب اصفهان حضور داشتند لژیون مبارکه تشکیل شد. در این راستا دیده‌بان مسافر احمد دیده‌بان رابط شعب شهرستان‌ها، روی این قضیه نظارت می‌کردند، همچنین دیده‌بان محترم مسافر اصغر هم حضور داشتند. شعبه دکتر علیرضا مبارکه در 24 آبان‌ماه 1399 با حضور دیده‌بان محترم مسافر مهدی و تعدادی از مسافرانی که از اصفهان تشریف آورده بودند شروع به کار نمود.

ابتدا لژیون فقط در بخش مسافران تشکیل می‌شد و پس از آن در روز شنبه 25 بهمن‌ماه 1399 اولین جلسه عمومی با حضور همسفران شروع به کار و پس از آن در تاریخ 8 تیرماه 1400 اولین کارگاه آموزشی خصوصی همسفران با حضور تعداد زیادی از عزیزانی که هم‌ اکنون در این جلسه حضور دارند و پیشکسوت محسوب می‌شوند کمک کردند که شعبه علیرضا تشکیل گردد. من به خاطر این‌که اسامی این بزرگواران به درستی در خاطرم نیست ترجیح می‌دهم که بعداً خودشان در زمان مشارکت صحبت کنند. قطعاً شما با زحمات و تلاش‌های این عزیزان و دیده‌بان محترم مسافر مهدی آشنایی دارید. راه‌های زیادی طی شد تا امروز من به عنوان یک همسفر، زیر سقفی گرم و راحت بدون هیچ ناراحتی در کمال آرامش با حس خوب بتوانم آموزش‌ها را از راهنما و دیگر اعضا دریافت نمایم.

طبق صحبت‌های آقای مهندس دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما باید بکاریم تا دیگران استفاده کنند. حال کمی تفکر کرده، به عقب برگردیم؛ اگر آقای مهندس این روش را برای خود نگه داشته بودند آیا ما هم اکنون اینجا بودیم؟ آیا معلوم بود که هر یک از ما کجا باشیم؟ آیا زندگی داشتیم؟ آیا همسری بود؟ آیا بچه‌ای بود؟ آیا ... نمی‌دانم؛ واقعاٌ نمی‌توانم در مورد آن صحبت کنم. از ایشان ممنون و سپاسگزارم و به خود یادآور می‌شوم که حواسم باشد کجا قرار دارم و چه سختی‌‌هایی کشیده شده تا من بتوانم با خیال راحت بر روی این صندلی بنشینم و آموزش بگیرم. شعبه دکتر علیرضا مبارکه بعد از گذشت حدود ۵ سال از آغاز به کار هنوز زمین یا ساختمان مستقل متعلق به خود ندارد. آیا من به عنوان یک همسفر نباید تلاش و کمک کنم حتی یک آجر برای ساخت نمایندگی خریداری شود؟

امروز دوشنبه است و فقط همسفران حضور دارند. روزهای پنجشنبه آن‌قدر شعبه شلوغ می‌شود که جای کافی و صندلی برای نشستن نیست. آیا من در قبال دریافت این دانش عظیم نباید هیچ کاری انجام بدهم؟ در ابتدا عده‌ای ساختمان را تعمیر و رنگ کردند، صندلی خریداری شده و محیط را آماده نمودند تا امروز من بتوانم راحت اینجا بنشینم و آموزش بگیرم. آیا در قبال کارهای انجام شده من بایستی بی‌تفاوت باشم؟ آیا می‌شود بی‌تفاوت بود؟ آیا اعتیاد فقط مربوط به همین جمع حاضر است و دیگر کسی اعتیاد ندارد؟ قطعاً هستند انسان‌هایی که هنوز راه را پیدا نکرده‌اند و اکنون خوش به حال من که به عنوان یک همسفر اینجا قرار گرفته‌ام و می‌توانم آموزش را دریافت کنم و زندگی‌ام را تغییر بدهم.

آیا من نباید کاری انجام بدهم؟ قطعاً نباید بی‌تفاوت باشم؛ زیرا این صندلی و آموزش که روزی من شده، از من گرفته خواهد شد؛ پس نباید فراموش کنم که کجا بودم و هم‌ اکنون کجا هستم؛ بایستی تلاش کنم انسانی تأثیرگذار باشم و بتوانم از مال و ثروتم ببخشم. همان‌گونه که شعبه دکتر علیرضا توسط قدیمی‌ها راه‌اندازی شد، به این نقطه رسید و تعداد راهنماها و اعضاء زیاد شد، اعضاء جدید و تازه‌واردین هم بایستی کمک کنند تا دیگران نیز بتوانند وارد نمایندگی شده، از آموزش‌ها استفاده کنند و با تغییر خود، زندگیشان را تغییر بدهند.

نکته مهم این است که روشی که آقای مهندس برای درمان اعتیاد به کار گرفتند و در واقع کاشف این روش بودند، روش DST است که مثلثی‌ست شامل سه ضلع جسم، روان و جهان‌بینی. جسم یک مصرف کننده، با مصرف داروی OT، جهان‌بینی با آموزش گرفتن و عمل نمودن به آن‌ها، روان با به تعادل رسیدن جسم و جهان‌بینی بازسازی می‌شود. من به عنوان یک همسفر چه نقشی می‌توانم ایفا کنم؟ جسم من چه زمانی به تعادل می‌رسد؟ زمانی‌که در کارگاه‌‌های آموزشی خصوصی و عمومی به طور مرتب شرکت کنم و در پارک نیز حضور داشته باشم می‌توانم پازل درمانم را کامل کنم و در ادامه با آموزش جهان‌بینی و عمل کردن به آموزه‌ها خود را تغییر بدهم. زمانی‌که جسم و جهان‌بینی ذره‌ذره به تعادل برسد قطعاً روان هم به تعادل خواهد رسید.

بسیار سپاسگزارم از بنیان کنگره۶۰ آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان بابت عشق و محبتی که نسبت به انسان‌ها دارند و داشتند این روش درمانی را در اختیار ما قرار دادند. از همه عزیزانی که از ابتدا شروع به کار شعب اصفهان تلاش کردند و از پیشکسوتان نمایندگی دکتر علیرضا سپاسگزارم. امیدوارم که در ادامه مسیر بتوانند با استقامت و پایداری، شعبه‌ای از کنگره۶۰ برای نمایندگی دکتر علیرضا راه‌اندازی کنند که زمین و ساختمان آن متعلق به خود شعبه باشد.

مرزبان کشیک: همسفر ملیحه
تایپیست: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر صفورا (لژیون ششم)
عکاس: همسفر مائده رهجوی راهنما همسفر آیسان (لژیون نهم)
ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر نسرین (لژیون پنجم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر علیرضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .