کنگره ۶۰ پلی است میان دوزخ و فردوس

جلسه چهاردهم از دوره پنجم کارگاه های آموزشی خصوصی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی آزادشهر با استادی راهنما همسفر رقیه نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه: «بنیان کنگره ۶۰» روز دوشنبه ۱۷آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

 کنگره ۶۰ پلی است میان دوزخ و فردوس که برای بنا شدن آن رنج‌های زیادی را متحمل شدند، خدا را شکر می‌کنم که خداوند توفیق داد در این روز عزیز در این جایگاه خدمت کنم هفته بنیان همانطور که آقای مهندس هم می‌گویند؛ چون آنقدر تفکر درستی پشت این قضیه بوده آنقدر درست انتخاب شده که این هفته را تولد همه اعضای کنگره می‌دانند و من فکر می‌کنم روزی که آقای مهندس در ۱۵ آذر سال ۷۶ به رهایی رسید تقدیر ما هم رقم خورد که ما بتوانیم وارد کنگره بشویم؛ بنیان به معنای ریشه است هر جایی هم که می بینید مسیرش خوب است و کار به درستی انجام می‌شود پس ریشه‌اش درست بوده و اینکه امروز کنگره ۶۰ بعد از طی ۲۸ سال به اینجا رسید از یک لژیون کوچک در سال ۷۸ شروع به کار کردند و خیلی از مخارج کنگره هم نداشتند؛ ولی امروز به جایی رسیده که نزدیک ۱۵۲ نمایندگی تعداد بسیار زیادی مرزبان تعداد بسیار زیادی خدمت گزار و راهنما و ایجنت دارد آقای مهندس رهایی گرفت ولی مسیر را قطع نکرد ادامه داد و کنگره رابه وجود آورد در زمانی که اگر کسی تریاک دستش بود را مجرم حساب می‌کردند آقای مهندس آمد و گفت من مصرف کننده بودم و اعتیاد فقط باید با تریاک درمان بشود و خیلی سخت بود و جامعه آن را نمی‌پذیرفت مقابل خیلی‌ها ایستاد تا ثابت کند الآن خیلی‌ جاها درخواست می‌کنند که به صورت رایگان در کنفرانس‌های آنها شرکت کند

 واقعا خیلی سختی کشیده شده که کنگره امروز به اینجا رسیده است و این سختی‌ها در همه نمایندگی‌ها وجوددارد ما از نمایندگی بهشهر شروع کردیم در ساختمان خیلی کوچک که شاید از این مرزبانی که بچه‌ها دارند خدمت می‌کنند یک مقداری بزرگتر بود و جلساتمان را آنجا برگزار می‌کردیم الحمدلله از دل نمایندگی بهشهر نمایندگی گرگان، قائمشهر بعد امروز هم که نمایندگی آزادشهر درست شد خب حالا وظیفه من چیه در قبال این ریشه‌ای که ایجاد شد و مستحکم است من که امروز اینجا هستم یک روز حالم بد بود و آنقدر تاریکی زندگیم زیاد بود که همیشه فکر می‌کردم آن اعتیاد لعنتی است که مرا به این مسیر می‌کشاند امروز که به اینجا رسیدم باید قدراین مکان را بدانم ما هیچ وقت نمی‌خواهیم گذشته را مرور کنیم؛ اما هر کداممان که برگردیم به عقب اصلاً راضی نیستیم آن تصاویر برای ما احیاءبشود امروز این مکان را در اختیار ما قرار دادند تا ما برسانیم به آیندگان باید نسل به نسل به افراد دیگر انتقال پیدا کند و چقدر خوب است من که در کنگره هستم قدراین مکان را بدانم ما در نمایندگی بهشهر وقتی شروع کردیم دو تا راهنما بودیم اصلاً استاد نداشتیم یک هفته ایشان می‌نشست یک هفته من می‌نشستم، به عنوان راهنما به بچه‌ها می‌گفتم که نوبت شماست مشارکت کنید الان تایم شما هست استفاده کنید الان آن‌ها رشد کردند بزرگ شدند خیلی موقع ها دوست دارند مشارکت کنند اما وقت نیست

 الان هم کسانی که به عنوان سفر اولی دارند سفر می‌کنند این زمان شماست که از این زمان استفاده کنید اگر در زمان خودش استفاده نکنید این به مسیر خودش ادامه می‌دهد اگر استفاده نکردی این به دست تو نمی‌رسد آقای مهندس یک فردی بود که وقتی توی تلویزیون نشست و گفت من یک فرد مصرف کننده بودم اصلاً هیچ ترسی نداشت ما هم باید پیام کنگره را به بیرون برسانیم، کارهایی که مهندس انجام دادند فقط در زمینه درمان بیماری اعتیاد نبود سیگار را درمان کردند الان هم درمان چاقی اتفاق می‌افتد این‌ها موضوعات بسیار مهمی است که جهان در مقابلش زانو زده الان متوجه نیستیم؛ ولی قطعا آیندگان از امروز خیلی بهتر می‌اندیشند که چه اتفاقاتی در کنگره افتاد چه کسانی بودند و خدمت کردند کار بزرگی که خانم آنی و آقای مهندس انجام دادند، سختی‌های زمان اعتیاد بود و در ادامه‌ که آمدند به کنگره قطعاً فرزندانشان از یک جایی از حق پدرشان گذشتند قطعاً خانم آنی بزرگ از حق همسری شان گذشتند که من و شما روی این صندلی بشینیم و خانواده‌ها حالشان خوب شود وقتی هدف اصلی کنگره احیای انسان بوده، هدف درمان اعتیاد یک موضوع کوچکی می‌شود من باید حال خودم را خوب کنم و این را به اطرافیان هم انتقال بدهم و به عنوان یک وظیفه است و یادمان نرود که کجا ایستادیم و در چه نقطه‌ای قرار گرفتیم و باز هم می‌گویم کنگره خیلی جای بزرگی است و خیلی کارهای بزرگی در کنگره انجام می‌شود الان درمان خیلی از بیماری‌ها در کنگره رقم می‌خورد و قطعاً زنگ کنگره در جهان به صدا در می‌آید و شمایی که در اینجا حضور دارید از این جا قشنگ استفاده کنید.

ودر ادامه همسفر زهرا (د) به عنوان نگهبان دوره جدید معرفی شدند.

مرزبانان کشیک: همسفر زهرا و مسافر امید
تایپ و عکس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون دوم)
ویراستاری وارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر ملیحه (لژیون اول) نگهبان سایت.

همسفران نمایندگی آزادشهر