اولین جلسه از دوره هفتادم سری کارگاههای آموزشی - خصوصی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی ارغوان تهران، با استادی مسافر رقیه، نگهبانی مسافر فریبا و دبیری همسفر آرمیناز، با دستور جلسه «وادی دهم و تأثیر آن روی من» در روز سهشنبه ۱۱ آذرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۱:۳۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان رقیه هستم مسافر
خدارا شاکرم که این فرصت را به من داد تا در جمع شما دوستان باشم و خدمت کنم .از راهنمای عزیزم خانم بنفشه و مرزبانی بابت اجازه خدمت تشکر می کنم.دستور جلسه این هفته؛ «وادی دهم و تاثیر آن روی من» است. این وادی یکی از مهمترین موضوعات در این سیستم است؛ چون به ما در مورد امید و تغییر و انسانیت آموزشدادهشده است.
این وادی میگوید که؛ انسان موجودی ثابت و بسته نیست بلکه؛ مانند رودخانهای است که هر لحظه در حال جاریشدن و دگرگونی در یک مسیر تازه است. اگر انسان را موجودی ثابت و اسیر درگذشته بدانیم، دیگر مسئلهای مثل درمان، رهایی و رشد معنایی نخواهد داشت. ما در این سیستم یاد گرفتیم که انسان دارای سه بخش است: جسم، روان و جهانبینی.
در کنگره یاد گرفتیم که؛ این سه بخش قابل تغییر هستند. زمانی که جسم اصلاح شود ،روان هم آرام می گیرد یا وقتی که جهانبینی تغییر کند، صفات هم تغییر می کنند ، یعنی هیچ صفت مثبت و منفی در انسان ثابت نمی ماند.
صفاتی که امروز در من هست، شاید درگذشتهٔ من وجود نداشتند؛ یعنی انسان با اختیار و آموزش میتواند صفات منفی خود را به صفات مثبت تغییر دهد. درواقع این وادی به ما هشدار میدهد که؛ نه خودمان را با گذشتهمان محدود کنیم و نه دیگران را با گذشتهشان قضاوت کنیم، اگر امروز من در مسیر آرامش، خدمت و آموزش قدم برمیدارم، نشاندهندهٔ این است که صفت من تغییر کرده و میکند و حتی اگر صفات گذشتهام با این مسیر همخوانی نداشتند؛ مهم حرکتِ امروز من است نه داستانِ دیروز من!
امروز تفکرم بر این است که؛ هر روز یکی از صفات منفی خودم را شناسایی کنم و از حرکتهای کوچک برای اصلاح آن قدم بردارم. این حرکت شاید امروز کوچک باشد؛ ولی درآینده تبدیل خواهد شد به شخصیت و انسانیت من.
اگر از تجربهٔ خودم بخواهم بگویم؛ من با یک حال بسیار بد وارد کنگره شدم و تقریبا ۸ سال طول کشید تا به اینجا ورود پیدا کنم ، حتی خانواده به من پیشنهاد کمپ را دادند ولی بخاطر اینکه تازه دخترم ازدواج کرده بود نمی توانستم به کمپ بروم ، در نهایت به کنگره آمدم و خوشحالی ام از این بابت بود که می توانستم با همان مواد مصرفی خودم درمان بشوم و به اینجا ایمان راسخ پیدا کردم، هرچند که در طول سفر اتفاقات بسیار سختی رو پشت سر گذاشتم.
من در طی سفرم، دوتا از عزیزانم را از دست دادم؛ ولی با کمک راهنمای عزیزم، توانستم عبور کنم و باایمان و عشق قوی ادامه دادم که این باعث شد وقتی وارد اینجا میشوم، تمام حالِ بد من تبدیل میشود به انرژی مثبت و همهٔ اینها نشان میدهد که صفت بد گذشتهام با خواست خودم تغییر کرد و به رهایی رسیدم.
تایپ: مسافر ارنواز - لژیون سوم - نمایندگی ارغوان تهران
ویرایش: مسافر الهام - لژیون یکم - نمایندگی ارغوان تهران
ارسال: همسفر فاطمه
- تعداد بازدید از این مطلب :
30