English Version
This Site Is Available In English

اولین قدم در تغییر، پذیرش است

اولین قدم در تغییر، پذیرش است

چهارمین جلسه از دوره دوازدهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰؛ نمایندگی جهان‌بین شهرکرد؛ به استادی راهنما مسافر جمال، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر صابر، با دستور جلسه «وادي دهم؛ صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است» و «تولد اولین سال رهایی مسافر یحیی» پنج‌شنبه ۱۳ آذر ماه ۱۴۰۴ ساعت ١۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان، جمال هستم یک مسافر.  

خدا را شکر می‌کنم که در جمع شما عزیزان حضور دارم و از تک‌تک شما انرژی و آموزش می‌گیرم. بسیار ممنونم از نگهبان و ایجنت محترم که اجازه دادند امروز این جایگاه را تجربه کنم. این اولین تجربه‌ی تولد من است و امیدوارم بتوانم حق مطلب را ادا کنم. امروز دو دستور جلسه داریم؛ یکی وادی دهم و دیگری تولد اولین سال رهایی مسافر عزیز، آقا یحیی.  

وادی دهم با عنوان «صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است» بیان می‌شود. صفت همان ویژگی هر شخص یا هر شیء است و هر چیزی ویژگی خاص خود را دارد. جناب مهندس در سی‌دی وادی دهم می‌فرمایند: ویژگی زغال سیاهی است و زغال سفید نداریم؛ ویژگی آب دریا شوری است و دریای شیرین نداریم. ویژگی در همه موجودات صادق است، جز انسان. تنها در انسان است که ویژگی‌ها قابل تغییر هستند. هر شخص ویژگی‌های متفاوتی دارد؛ این ویژگی‌ها می‌توانند مثبت یا منفی باشند و هر دو قابل تغییرند. برای شخص مصرف‌کننده هیچ الزامی وجود ندارد که تا آخر عمر مصرف‌کننده باقی بماند. همین‌طور برای مصرف‌کننده‌ی سیگار الزامی نیست که تا پایان عمر ناچار به مصرف باشد. این موضوع در زمینه‌ی ویژگی‌های اخلاقی نیز صادق است. اولین پله برای تغییر ویژگی منفی، پذیرش آن است. کسانی هستند که مصرف‌ کننده‌اند اما قبول ندارند و می‌گویند تفننی یا گاهی مصرف می‌کنند. یا کسی که چاق شده، می‌گوید من چاق نیستم، فقط استخوان‌بندی درشتی دارم. فردی که مشکل را نپذیرد، هرچقدر هم مسیر درست برایش توضیح داده شود، قبول نخواهد کرد و به راه خود ادامه می‌دهد.  

پس اولین قدم در تغییر، پذیرش مشکل است. بعد از آن باید از ضد ارزش‌ها برگشت. ضد ارزش‌ها برای افراد مختلف متفاوت‌اند؛ برای یکی مصرف مواد، برای دیگری سیگار، برای دیگری غیبت یا دروغ. هرکس خودش بهتر می‌داند ضد ارزشش چیست. باید بتواند از ضد ارزش‌ها برگشت کند، وادی پنجم را اجرا کند، تزکیه و پالایش نماید و به مرور تغییر را وارد زندگی کند. در کنگره هرگز به مصرف‌ کنندگان نمی‌گوییم یکباره مصرف را قطع کنند، چون نتیجه مثبت ندارد. روش DST به‌صورت پله‌پله و در مدت ۱۰ تا ۱۱ ماه مواد مصرفی را کاهش می‌دهد تا به صفر برسد. درمان سیگار و چاقی هم به همین صورت است. حتی دروغ و غیبت هم باید پله‌پله کاهش یابد تا به صفر برسد. هیچ‌کس نمی‌تواند با قطعیت بگوید از فردا دیگر دروغ نمی‌گوید؛ ممکن است دروغ بگوید اما خود را سرزنش خواهد کرد.  

نکته‌ی دیگر اینکه هرکس باید بداند خودش زندگی‌اش را می‌سازد. دیگران ممکن است کمک کنند، اما سازنده‌ی اصلی زندگی هرکس خودش است. اگر امروز کسی مشکل دارد، به این معناست که در گذشته اشتباه کرده و بذر نیکو نکاشته است. اکنون خار و خاشاک برداشت می‌کند. اگر امروز بذر نیکو بکارد، سال آینده آن را برداشت خواهد کرد. این قانون زندگی است. همان‌طور که جناب مهندس می‌فرمایند: تمامی وادی‌ها قانون هستند و باید در زندگی عملی شوند، وگرنه به مشکل خواهیم خورد. در ابتدای این وادی پیام مهمی آمده است: «آنانی که مجذوب رحمت قدرت مطلق می‌شوند، به ارتقا می‌رسند و آنانی که به سورچرانی مشغولند، نصیبی ندارند.» هرکس می‌تواند برداشت متفاوتی داشته باشد. برداشت من این است که اگر بخواهم در زندگی موفق باشم و به دیگران خسارت وارد نکنم، باید مجذوب رحمت قدرت مطلق شوم. این رحمت تنها زمانی شامل حال انسان می‌شود که از ضد ارزش‌ها دوری کند و به ارزش‌ها بپردازد.  

و اما دستور جلسه‌ی دوم: تولد یک‌سال رهایی مسافر عزیز، آقا یحیی. تولد ایشان را به خودشان، همسفرانشان، راهنمای محترم خانم ندا و همسرشان تبریک عرض می‌کنم. همچنین تبریک ویژه خدمت آقا محمد که امروز در جمع ما هستند. آقا یحیی سفر اولشان را در لژیون آقا محمد بودند و ایشان باعث رهایی آقا یحیی شدند. بعد از رهایی، در سفر دوم در لژیون من حضور دارند. وظیفه داشتم جشن رهایی ایشان را عنوان کنم، اما نباید از زحمات آقا محمد غافل شویم. ان‌شاءالله همیشه موفق و مؤید باشند.  

نکته‌ی قابل ذکر درباره‌ی آقا یحیی این است که با جان و دل سفر کردند؛ سفری شش‌دانگ با مصرف دارو دقیق و به‌موقع. بلافاصله بعد از پایان سفر اول، خدمت در کنگره را آغاز کردند. اکنون بعد از یک‌سال رهایی، در بخش OT خدمتگزار هستند و مبصر کلینیک‌اند. خدا را شکر که در کنار خانواده از زندگی لذت می‌برند. اگر نکته‌ای را فراموش کردم، ان‌شاءالله خودشان هنگام صحبت عنوان خواهند کرد.  

از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید، از همه شما سپاسگزارم.

سخنان مسافر یحیی:

سلام دوستان، یحیی هستم یک مسافر.

تشکر می‌کنم از حضور همه‌ی شما که در جشن ما شرکت کردید. وقتی از دام مواد رها شدم، در کنگره ماندم و برای رهایی از خصوصیت‌های بد اخلاقی شروع به خدمت کردم. پیامی که آقای جمال، راهنمای عزیزم، برای من نوشت، واقعاً شرح حال من است. امروز که تولد اولین سال رهایی من است، تازه مفاهیم کنگره را بهتر درک می‌کنم و خیلی خوشحال هستم که این حال و حس را تجربه می‌کنم. امیدوارم نصیب همه‌ی سفر اولی‌ها و عزیزانی که تاکنون این جایگاه را تجربه نکرده‌اند نیز بشود.  

من به همسفرم خیلی بدهکار هستم. وقتی ازدواج کردیم، بار سفر را بستیم و به استان کرمان رفتیم. در آن شهر غریب، همسفرم به دلیل مصرف مواد و اعتیاد من سختی‌ها و تنهایی‌های زیادی را تحمل کردند. بعد از مدتی دوباره به شهر خودمان برگشتیم و مشغول ساختن خانه شدم. اولین کاری که کردم، ساختن یک سوئیت ۷۰ متری برای مصرف بود و بعد شروع به ساختن خانه کردم. در آن سوئیت مصرف مواد من چند برابر شد و عاشق مواد بودم. برای من، وادی دهم تغییر در جهت منفی بود؛ تغییر به سمت ضد ارزش‌ها. سپس وارد کنگره شدم. اولین روز ورودم جشن همسفر بود، رهایی من جشن گلریزان بود و تولد یک‌سالگی‌ام مصادف با هفته‌ی بنیان شد. همه‌ی این‌ها را خوش‌یمنی و نعمت می‌دانم و باید قدر این جایگاه را بدانم.  

در پایان، از راهنمای عزیزم آقا جمال و راهنمای سفر اولم آقا محمد بسیار سپاسگزارم. همچنین از همه‌ی کسانی که در کنگره خدمت می‌کنند و از دوست عزیزم آقای آیت‌الله که پیام کنگره را به من داد، بسیار سپاسگزارم.

سخنان همسفر پوریا :

سلام دوستان، پوریا هستم یک همسفر.  

قصد من از مشارکت، قدردانی و تشکر از آقای مهندس و خانواده‌ی محترم‌شان است که این بستر و شرایط را برای مصرف‌ کنندگان مهیا کردند تا بتوانند به راحتی درمان شوند. از راهنمای مادرم سپاسگزاری می‌کنم و از راهنمای پدرم نیز سپاسگزارم.

سخنان راهنمای همسفر سرکار خانم ندا:

سلام دوستان، ندا هستم یک همسفر.  

خداوند را شاکر و سپاسگزارم که یک بار دیگر در این جایگاه قرار گرفتم، در کنار خانواده‌ای که باعث افتخار هستند؛ پدر و مادری که برای فرزندانشان مایه‌ی افتخارند و در کنگره خدمتگزارند. تبریک عرض می‌کنم خدمت جناب آقای مهندس و خانواده‌ی محترم‌شان، خدمت آقای جمال، خدمت آقای محمد، و همچنین خدمت آقای یحیی، پسرهای گل‌شان و خانم مریم عزیز. حرکت ایشان آهسته اما پیوسته بود؛ هیچ‌وقت کنگره را ترک نکردند. برای نیامدن به کنگره بهانه‌هایی داشتند، اما همیشه آرام و خزنده، برخلاف نیروهای بازدارنده حرکت کردند و آمدند. بعد از رهایی‌شان دنور شدند و با وجود عمل جراحی، همچنان در خانه سی‌دی هایشان را می‌نوشتند و برای من می‌فرستادند. دبیر لژیون هم بودند و حرکت‌شان بسیار خوب بوده است. ان‌شاءالله در ادامه با شال خدمتی ایشان و همچنین مسافرشان را ببینیم. برایشان آرزوی موفقیت دارم.  

سخنان همسفر خانم مریم:

سلام دوستان، مریم هستم یک همسفر.  

شاکر خداوند بزرگ هستم که لیاقت حضور در این جایگاه را پیدا کردم. از وقتی وارد کنگره شدم، در سفر اول همیشه این تصویر را در ذهن داشتم؛ با همه کسانی که تولد گرفتند آوای تولد را خواندم و خودم را در این جایگاه تجسم کردم. حس بسیار قشنگ و زیبایی است و امیدوارم همه کسانی که این خواسته را دارند، به آن برسند. در ابتدا تشکر می‌کنم از جناب آقای مهندس و خانواده‌ی محترم‌شان، از راهنمای سفر اول مسافرم آقای محمد و خیلی خوشحال هستم که دعوت ما را پذیرفتند. تبریک عرض می‌کنم خدمت راهنمای سفر دوم مسافرم آقای جمال و تبریک ویژه خدمت راهنمای خودم، خانم ندای عزیز. همچنین تبریک عرض می‌کنم خدمت همه خدمتگزاران کنگره. آقای محمد زحمات زیادی برای مسافر من کشیدند و ذره‌ذره با آموزش هایشان، مثل وادی دهم، مسافر من را تغییر دادند. این حال خوش و حس خوب را مدیون آقای مهندس و راهنماهای محترم هستم.

 از ایجنت محترم و مرزبانی تشکر می‌کنم و خدمت ایجنت قبلی شعبه، آقای محمدجواد، خدا قوت عرض می‌کنم؛ ایشان بسیار خوش درخشیدند و ان‌شاءالله همیشه موفق باشند. خدمت آقای اسکندر تبریک عرض می‌کنم بابت جایگاه‌شان و امیدوارم خوش بدرخشند. از خانم ندای عزیزم بسیار تشکر می‌کنم؛ همیشه یار و یاور من بودند و هر وقت با مشکلی خدمت ایشان می‌رسیدم، حالم خوش می‌شد و آرامش پیدا می‌کردم. واقعاً از ایشان سپاسگزارم. از ایجنت و مرزبانی قسمت همسفرها نیز تشکر می‌کنم. با خدمت این عزیزان توانستم آموزش بگیرم و به آرامش برسم. از همه کسانی که در جشن ما شرکت کردند و با مشارکت خود شادی و آرامش ما را دوچندان کردند، سپاسگزارم. همچنین از کسانی که با سکوت زیبا به حرف‌های ما گوش کردند، ممنونم.

نگارنده: مسافر حامد لژیون۱۱ و مسافر علی لژیون۷

عکاس: مسافر افشین لژیون۳

تنظیم: مسافر مهدی لژیون ۶

ارسال: مرزبان خبری مسافر وحید

نمایندگی جهانبین شهرکرد مسافران/همسفران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .