جلسه ششم از دوره چهارم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی کیش به استادی ایجنت همسفر ساناز، نگهبانی همسفر بهاره و دبیری همسفر زینب با دستور جلسه «بنیان کنگره۶۰» روز دوشنبه ۱۷ آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدای خودم را شاکرم که بار دیگر این توفیق به من داده شد تا روی این صندلی نشسته و این حس خوب را دوباره تجربه کنم. از این بابت، به خاطر نعمتهایش سپاسگزارم. این هفته، هفتهای بسیار با ارزش برای ما بچههای کنگره ۶۰ است؛ هفته بنیان کنگره ۶۰ مردی که سالها با مواد مخدر درگیر بود و راههای مختلفی را برای درمان خود امتحان کرد. او بارها تلاش کرده بود، اما ترکهای ناموفق و کوهی از مشکلات و سختیها را تجربه کرد. تا اینکه در بهمن ۱۳۷۵، در ماه مبارک رمضان، نقطه تفکری در او ایجاد شد.و تصمیم میگیرد که مقدار مواد مصرفیاش را تحت نظم و برنامهریزی قرار دهد به طوری که میزان و زمان مصرف مشخص شود. آقای مهندس شروع به تنظیم مصرف مواد خود میکند، و سرانجام، در ۱۵ آذر ۱۳۷۶، به طور کامل قطع مصرف میشود. جالب است که تا روزهای بعد نیز در حالت ناباوری به سر میبرد و به خود میگفت: آیا واقعاً این اتفاق افتاده است
این اتفاق نه تنها برای خود آقای مهندس، بلکه برای خانوادهاش نیز بسیار مهم بود. آنها تأکید میکنند که پیدا شدن روش Dst در واقع فراتر از تصور بود و بر اساس یک برنامه خاص نبود. زمانی که ایشان به درمان رسیدند، توانستند پروتکل و متد Dst را کشف کنند؛ پس از رسیدن به درمان، رسالتی بر دوش آقای مهندس نهاده شد، و با وجود تمام مشکلاتی که وجود داشت، به تلاش خود ادامه دادند. ما در سالهای ۷۶ و ۷۸ در ایران صحبت میکنیم، دورانی که نگاه جامعه به مصرفکنندگان مواد بسیار خطرناک و منفی بود. بسیاری از این افراد از جامعه طرد میشدند و در مواردی به کمپهای اجباری منتقل میشدند که طی آن آسیبهای فراوانی به آنها وارد میشد.
این افراد غالباً از خانواده، مدرسه و محیط کار خود طرد میشدند و رفتارهای ناجوری با آنها صورت میگرفت. در چنین شرایطی، آقای مهندس تصمیم میگیرند که کنگره ۶۰ را تأسیس کنند؛ یعنی دو سال پس از رهایی . این آغاز راهی جدید برای کمک به دیگران بود تا بتوانند از دام اعتیاد رهایی یابند و زندگی جدیدی را آغاز کنند.
این نهاد مردمی از همان ابتدا با چالشهای بزرگی رو بهرو بود و آقای مهندس در خاطرات خود بارها به مشکلات اقتصادی و موانع موجود در سیستم پزشکی و ستاد مبارزه با مواد مخدر اشاره کردهاند. یکی از بزرگترین مشکلات این بود که آنها میخواستند برای درمان افرادی که دچار اعتیاد بودند، از ماده مخدر به عنوان بخشی از روند درمان استفاده کنند.
این موضوع بسیار حساسی بود، زیرا در آن زمان، هر کسی که مواد مخدر مصرف میکرد یا مادهای نظیر تریاک را به همراه داشت، به زندان میافتاد و حتی در مواردی مجازات اعدام برای آنان اعمال میشد. در چنین شرایطی، آقای مهندس به جامعه اعلام کردند که برای درمان یک فرد مصرفکننده، باید از خود همان ماده استفاده شود. شاید در باور امروزی ما این موضوع ساده به نظر برسد، اما در آن زمان اعتقاد به چنین روشی به شدت دشوار بود.
آنها باید به گروهی از پزشکان و مسئولانی که در قسمت های مختلف فعالیت داشتند، اثبات میکردند که این روش به درمان مؤثر منجر میشود، نه اینکه تعداد معتادان را بیشتر کند. این کار نیاز به شجاعت و ارادهای بسیار بالا داشت و آقای مهندس با عزم راسخ به دنبال تحقق این هدف رفتند ما شاهد بودیم که آقای مهندس با قاطعیت در سمینارها شرکت می کردندو از روش دی اس تی دفاع می کردند، مقاله های که ارائه دادند، کتاب های را که نوشتند، بسیار راهگشا بود. وتوانستند به افراد بسیاری کمک کنندوامتد Dst را اجرا کنند و نتایج بسیار خوبی را مشاهده کردند . آمار رهایی از اعتیاد و درمان بسیار مثبت و امیدوارکننده بود. یکی از ویژگیهای بارز کنگره ۶۰ این است که به هیچ نهادی وابسته نیست و هیچ باری روی دوش دولت نمیگذارد. به واسطهی سیستمی که آقای مهندس طراحی کردند، تمام منابع انسانی و مالی از درون جمعیت انسانی تأمین میشود، بدون نیاز به کمکهای بیرونی.
ما شاهد هستیم که تاکنون حدود ۱۰۰ هزار نفر بهطور قطعی درمان شدهاند، که رقم بسیار بالایی است. تصور کنید، این تعداد معادل یک استادیوم بزرگ با ظرفیت صد هزار نفر است که به رهایی از اعتیاد دست یافتهاند. همچنین، این موفقیتها به معنای آزادی ۱۰۰ هزار خانواده است که به دلیل ماجراهای اعتیاد درگیر مشکلات بودند. ما به عنوان همسفران این مسیر، به خوبی درک میکنیم که این روند چه تأثیر مثبتی روی زندگیها داشته باشیم تخریبهای ناشی از اعتیاد بر روی مسافران و آسیبهایی که به همسفران وارد میکند، بسیار بیشتر است. در اینجا، از صحبتهای خانم آنی عزیز یاد میکنم که در روز چهارشنبه به زیبایی بیان کردند: خانوادههاتان را به هم نریزید؛ بنیان خانوادهتان را سست نکنید. اگر میخواهید به درمان برسید، باید به خانوادهتان توجه کنید. ترک خانواده و یکی دیگر از مشکلاتی که بر سر راه درمان است، میتواند منجر به چالشهای بیشتری شود.
این نکته برای عزیزانی که واقعاً پای کار ایستادهاند و همسفرانی که تلاش کردهاند، بسیار مهم است. آنها بنیان خانواده را حفظ کردند و به ثمر نشستن این تلاشها را در درمان و رهایی مسافرهایشان مشاهده کردند. آقای مهندس همیشه به ما امید میدهند و نوید میدهند که حتی خطرناکترین مصرفکنندگان نیز اگر اراده به درمان داشته باشند، میتوانند در کنگره ۶۰ به کمک بیایند، بدون هیچگونه توقعی و بدون نیاز به پرداخت هزینه، چه از نظر مالی و چه از جنبههای دیگر.
در اینجا، مسافران میتوانند به راحتی از تجربیات راهنماهای خود که خود این مسیر را طی کردهاند، بهرهمند شوند. وقتی بهصورت جمعی به این موضوع نگاه میکنیم، میبینیم که آقای مهندس چطور این سیستم کنگره ۶۰ را طراحی کردهاند. سیستم به گونهای است که حتی در شرایط سخت نیز میتواند به درمان و رهایی افراد کمک کند.
سیستم کنگره ۶۰ به گونهای طراحی شده است که حتی اگر سالهای آینده هیچیک از ما یا کارگزاران کنگره در آنجا حضور نداشته باشند، این سیستم با نظم خاص خود به کار ادامه میدهد و به آیندگانی که ممکن است با مشکلات مواد مخدر مواجه شوند، کمک خواهد کرد.
این مسیر که خداوند برای ما تعیین کرده، راه کنگره ۶۰ است. مهمترین نکته این است که باید ببینیم و باور کنیم که این راه حقیقتاً هدایت خداوند است و ما باید با هم بر روی این مسیر ادامه دهیم.
چون هم من و هم مسافرم وقتی وارد مسیر کنگره ۶۰ میشویم، به مرور زمان تغییرات را در خود مشاهده میکنیم. این تغییرات ناگهان در جهانبینی ما آغاز میشود و سیستم ایکس درون ما به طور مؤثری شکل میگیرد. در واقع، خواب من بهبود مییابد، غذا خوردنم به نظم درمیآید و نوع پوششم اصلاح میشود. این تغییرات برای مسافران نیز به همین گونه است؛ اگر فرمانبردار راهنمای خود باشند، این تحولات را در خود میبینند.
کجا میخواستیم این تغییرات را تجربه کنیم؟ کجا میخواستیم آموزشها را از بیرون از کنگره کسب کنیم؟ شاید بسیاری از شما تحصیلات بالایی داشته باشید و حتی در دانشگاهها این اطلاعات به ما منتقل نشده باشد. واقعاً همه ما باید شکرگزار آقای مهندس باشیم که این امکانات و دانش را در اختیار ما قرار دادند.
به همین مناسبت، این هفته زیبا را به بنیانگذاران کنگره ۶۰، آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان که همیشه در کنار ایشان بودهاند، تبریک میگویم. همچنین به دیدهبانهای محترم و تمام اعضای کنگره ۶۰، به ویژه همسفران لژیون کیش.
انشاءالله که بتوانیم در کنار یکدیگر، رسالتی را که به عهده ما نهاده شده است، به بهترین نحو انجام دهیم.
من همیشه میگویم هر صندلی که در کنگره ۶۰ وجود دارد، نام فردی را بر دوش دارد و برای مسؤولیت و مأموری انتخاب شده است. حالا ما که جزو اولینها هستیم، انشاءالله بتوانیم این رسالت را به خوبی انجام دهیم و به انسانهای دیگری خدمت کنیم. وقتی انسان میتواند دل دیگران را شاد کند، در واقع به شادی خود نیز کمک میکند. لبخند بر لبهای دیگران، به ویژه نزدیکان، دوستان و میتواند حس خوشحالی را در ما ایجاد کند.
در کنگره دروازهای به روی ما باز شده است تا این رسالت را از کنگره به بیرون منتقل کنیم.
این فرایند شامل رساندن پیام کنگره به عزیزان و دوستانمان، آشناها و حتی غریبههاست. همین که بخواهیم دستی برای کمک به کسی دراز کنیم و حال او را خوب کنیم، بزرگترین رسالت فعلی ما است. هر یک از ما میتوانیم پیام کنگره را به دیگران برسانیم. اگر همسفری وجود دارد که میخواهد به کنگره ۶۰ بیاید یا مسافری دارد که برای مشاوره نیازمند است، باید به او کمک کنیم تا این مسیر را بپیماید
راهی که خداوند برای ما گذاشته، مسیر کنگره ۶۰ است و مهم این است که ما باور کنیم این راه حقیقتاً در مسیر زندگی ما قرار داده شده است. وقتی که هم من و هم مسافرم وارد کنگره ۶۰ میشویم، به مرور زمان تغییرات را در خود مشاهده میکنیم. تغییرات برای مسافران نیز بسته به فرمانبرداری از راهنماهایشان اتفاق میافتد. ما این تغییرات را در خود و در مسافران میبینیم و باید دربارهی کجا میخواستیم این آموزشها را دریابیم تأمل کنیم. .
مسافتهای بسیار زیادی طی شده و سختیهای زیادی کشیده شده تا این سقف و ستون بالای سر من قرار بگیرد..پس از سه سال تلاش، اکنون ما اینجا هستیم. پس وظیفه من این است که نه تنها در کلام، بلکه در عمل نیز ثابت کنم که قدردان این محیط و این مکان هستم. من میتوانم آموزشها را بگیرم و آنها را منتقل کنم. اندیشه من که اینجا شکل میگیرد باید به سمت مثبت تغییر کند و کمک کنم تا آن را به بیرون ببریم و کاربردی کنیم.
همین رفتوآمدها و خدمتهایی که در اینجا انجام میدهیم، همچنین حفظ نظم و آرامش در کنگره، بزرگترین کمکی است که میتوانیم به تأمین امنیت این مکان کنیم. انشاءالله که بتوانیم با همکاری و تلاش مشترکمان، این رسالت را به خوبی انجام دهیم
امیدوارم کسانی که مسیر را پیدا نکرده اند انشاءالله که راه آنها باز شود و بتوانند به کنگره ۶۰ بیایند و حداقل یک یا دو ساعت آرامش داشته باشند تا بتوانند تفکر صحیحی داشته باشند و مشکلاتشان را حل کنند. هدف بزرگ کنگره ۶۰ همین است که انسانهای زیادی به درمان برسند و این محبتی که در کنگره ۶۰ وجود دارد، هر روز بیشتر گسترش یابد
آن زنجیر محبت است که تکتک ما را امروز به اینجا میآورد و بر روی این صندلیها مینشاند، زیرا دلمان برای یکدیگر، برای این مکان و برای راهنمامان تنگ میشود. انشاءالله که از ته دل، برای هر یک از شما آرزو میکنم که حال دلتان خوب باشد.
میخواهم دعایی برای آقای مهندس بکنم. انشاءالله که همیشه سلامت باشند، زیرا اگر ایشان نبودند، شخصاً زندگیام را مدیون آقای مهندس و خانواده بزرگوارشان میدانم. دیشب من و مسافرم صحبت میکردیم و او گفت: "اگر آقای مهندس نبود، من مرده بودم." واقعاً هم همینطور است. من خود به شخصه از طرف خودم میگویم که مدیون آقای مهندس هستم و تا زمانی که ایشان اجازه بدهند، در کنگره ۶۰ میمانم و خدمت میکنم.
انشاءالله که این خدمتها مورد قبول خداوند باشد. برای هر کدام از شما آرزو میکنم که تجربه خدمت به خلق را داشته باشید، زیرا خداوند به هر کسی این فرصت را نمیدهد.

ویراستاری و ارسال : همسفر بهاره نگهبان سایت رهجوی راهنما ساناز لژیون یکم کیش
همسفران نمایندگی کیش
- تعداد بازدید از این مطلب :
48