همسفر مریم در مورد دستور جلسه «(وادی دهم: صفت گذشته در انسان؛ صادق نیست، چون جاری است.) و تاثیر آن روی من» دلنوشتهای ارائه کردند که در ادامه میخوانیم:
بر اساس وادی دهم که میگوید: «صفت گذشته در انسان، صادق نیست؛ چون جاری است» انسان؛ مانند رودخانه در حال جریان است و دنیایی که ما در آن زندگی میکنیم، دنیای اضداد است. من تا زمانیکه نتوانم حسهای خود را تغییر دهم، نمیتوانم صفات نادرست گذشتهام را تغییر بدهم. این حسها فقط و فقط با تزکیه و پالایش قابل تغییر هستند و تزکیه نیز تنها با تفکر درست امکانپذیر است. اگر تفکر من درست باشد، قطعاً عمل من نیز درست خواهد بود.
صفت گذشتهٔ مسافر من اعتیاد بود. امروز نام «معتاد» از او برداشته شده و «مسافر» جای آن را گرفته است. صفت گذشتهٔ من این بود که همیشه انگشت اتهامم به سمت مسافرم بود و مرتب به او میگفتم: تو معتادی، مشکل داری، بیارادهای، نمیتوانی ترک کنی، بیعرضهای، ارزش نداری و ...
با ورود به جمعیت احیای انسانی کنگره۶۰ و آموزشهایی که گرفتم، متوجه شدم اعتیاد یک بیماری است و باید درمان شود. وقتی نگاه خود را نسبت به مسافرم تغییر دادم و با دیدی مثبت به او نگاه کردم، پذیرفتم که خود من نیز دنیایی از مشکلات را به دوش میکشم؛ بنابراین تلاش کردم رفتارهای نادرست خود را اصلاح کنم. من باید تغییر میکردم تا به انسانی با حسهای خوب تبدیل شوم؛ انسانی که بتواند زیباییها را ببیند و از ضد ارزشها فاصله بگیرد.
اگر بخواهم از روزی که وارد کنگره شدم بگویم، چند دقیقهای چشمانم خیس میشود؛ از آن همه رنجی که در دل من بود. اما امیدی که راهنمای عزیزم در وجودم روشن کرد، باعث حرکت من شد. همیشه آرزو داشتم روزی بتوانم آن منبع نور در کنگره را ببینم؛ همان نوری که هر چه دارم پس از خداوند، از اوست.
خدا را شکر که ما هم به خط پایان رسیدیم و این پایان را با آغازی تازه ادامه خواهیم داد. این سفر، سفری ارزشمند و پربار بود؛ سفری بدون حتی یک قرص مسکن ساده. سفری از آتش ویرانگر به سوی نور، از اهریمن به سمت الله، از بیخودی به سوی خود. خوشحالم که اذن ورودم به کنگره صادر شد و در این مکان امن و پاک قرار گرفتم تا بتوانم با تزکیه و پالایش به سمت دانایی حرکت کنم. خدا را شکر با آموزشهایی که گرفتم، توانستم تا حدی نیروهای منفی و بازدارنده را بشناسم و با کاربردی کردن آموزشها به آرامشی نسبی برسم. اکنون در بهترین حال ممکن هستم.
امیدوارم بتوانم با خدمت کردن، روز به روز انرژی بیشتری کسب کنم و آن را در زندگی خرج کنم. از آقای مهندس دژاکام که این بستر را فراهم کردند تا من و مسافرم با آرامش کامل سفر کنیم، سپاسگزارم. همچنین از راهنمای عزیزم و راهنمای مسافرم که راه را به ما نشان دادند، قوت قلبمان بودند و با آموزشهایشان تفکر ما را تغییر دادند، تشکر میکنم.
در پایان، از درگاه خداوند برای همه مصرفکنندگان و خانوادههایشان آرزوی رهایی از دام اعتیاد را دارم.
نویسنده: همسفر مریم س رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون هشتم)
رابط خبری: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون هشتم)
ارسال: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چالوس
- تعداد بازدید از این مطلب :
47