نهمین جلسه از دوره ششم کارگاههای آموزشی کنگره ۶۰ نمایندگی الیگودرز با استادی راهنما مسافر وحید، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر حمید با دستور جلسه 《وادی دهم و تاثیر آن روی من 》پنجشنبه ۱۴۰۴/۹/۱۳ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان وحید هستم یک مسافر
در ابتدا هفته بنیان را خدمت جناب مهندس دژاکام و سرکار خانم آنی و خانواده محترم ایشان و تک تک اعضای کنگره ۶۰ تبریک میگویم؛ همچنین تولد یک سال رهایی مسافر اکبر را هم تبریک میگویم،سپاسگزارم خداوند هستم که اینجا حضور دارم و آموزش میگیرم و یک تولد دیگر را در کنگره ۶۰ کنار همدیگر جشن میگیریم.
دستور جلسه امروز《 صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است》طبق گفته آقای مهندس همه چیز مثل هستی جاری است؛ مانند انسان که او هم روز به روز در حال تغییر است که با قدرت اختیاری که دارد این تغییر میتواند در جهت مثبت و منفی باشد، آقای مهندس معتقد هستند برای رسیدن به خویش و خروج از تاریکی باید این وادیها یا آبادیها را پشت سر بگذاریم، باید بتوانیم تمام وادیها را عبور کنیم تا تغییر در ما اتفاق بیفتد، همانطور که بیرون از کنگره برای اینکه فلسفه را یاد بگیریم باید اول منطق را یاد گرفته باشیم، در کنگره هم لازمه تغییر، تفکر است.
تغییر یک حرکت درونی است؛ اما تغییری که ایجاد میشود در بیرون دیده میشود، لازمه تفکر ایمان است؛ مانند موضوع تولد امروز که ایمان در مورد مسافر اکبر اتفاق افتاده است، به اجرا درآوردن تفکر بدون ایمان غیر ممکن است و در انسان ایجاد ترس میکند و طبق گفته استاد امین، ترس تفکر را میخورد و انسانی که بترسد نمیتواند تفکر کند، همینطور که بچههای کنگره به اینجا میآیند تا از ترس خود عبور کنند و تفکر خود را تغییر دهند که اعتیاد درمان دارد، در پی تغییر تفکر و رفتار انسانها، احساسات تغییر میکند و به عمل سالم تبدیل میشود؛ مانند یک سفر اولی که وقتی به درستی تیپر داروهایش را انجام میدهد و طبق فرمان راهنما عمل میکند این یعنی عمل سالم، عمل سالم انجام کارهای خاصی نیست، همین درست سفر کردن و فرمانبرداری عمل سالم است، در پی این عمل سالم احساس شادی و شعف در سفر اولی پدیدار میشود، از آنجایی که احساسات اطلاعات را برای عقل میآورند شخص میتواند بنابر احساسات سالم تصمیمات بهتری بگیرد و این تغییر در بچههای کنگره در حال اتفاق افتادن است.
افراد در بیرون از کنگره به دنبال تغییر هستند اما چگونه؟ در کنگره ۶۰ این بستر را فراهم شد برای تغییر انسانها، همانطور که آقای مهندس فرمودند: در کنگره دیگر بحث ترک مواد نیست ما در کنگره استاد پرورش میدهیم و این یعنی تغییر انسانها، در کنگره
افراد از یک فرد تبدیل میشوند به انسانی که به دیگران خدمت میکند و باید بدانیم چرا بابت این عمل عظیم میگوییم شکر؟ گاهی این رفت و آمد به کنگره برای ما عادی میشود اما آموزشهایی که اینجا میگیریم در هیچ کجای دنیا نیست و افراد نمیتوانند یاد بگیرند چرا که در اختیار آنها نیست و خداوند ما را بسیار دوست داشته است که اجازه داده است که در این بستر قرار گرفته وآموزش بگیریم.
نکته دیگر این است که بعد از تغییر تبدیل اتفاق رخ میدهد، چرا که ما گاهی در مرحله تغییر اسیر میشویم، وقتی شخص از یک مصرف کننده تبدیل به یک مسافر میشود این ظاهر تغییر است، اگر این تغییر به تبدیل منجر نشود به نظر من هیچ اتفاقی نیفتاده است؛ چرا که بیرون از کنگره هم شخص میتواند مواد مصرف نکند؛ اما آن تبدیل برایش اتفاق نیفتاده است چرا که همان آدم قبل است با این تفاوت که فقط مواد مصرف نمیکند؛ اما در کنگره افراد تغییر میکنند و تبدیل میشوند به انسانی که دیگر نیاز ندارند مصرف کنند،بلکه به انسانی که عشق و محبت را دریافت کرده است تبدیل میشود و میل دارد که به دیگران خدمت کند.
چون قرار بر این است که در جشن تولدها بیشتر اعضا در مورد دستور جلسه تولد صحبت بکنند من هم درمورد قسمت دوم دستور جلسه که جشن تولد است صحبت میکنم، مسافر اکبر مانند تمام افرادی که به کنگره میآیند با کوله باری از ناامیدی با مصرف شیره خوراکی وارد کنگره شد، با ناامیدی و یاس زیاد، گویی که در این هستی نبود، و با حالی پریشان وارد کنگره شد، اما با اراده قوی آمد و گفت: قصد دارم که درمان شوم،من هم روز اول با او پیمان بستم که اگر قصد داری شرایط را تغییر دهی و به یک روشنایی و زندگی خوب برسی باید فرمانبردار کامل باشی و اکبر هم پذیرفت.
در ادامه سفرش متوجه یک بیماری در کبد خود شد، یاس و ناامیدی به سراغ او آمد و من با تمام توان به او روحیه دادم و با ایمان کاملی که خودش داشت در کنگره سفر خوبی کرد، در پایان سفرش بیماری او هم به طور معجزه آسایی درمان شده بود، در ادامه یکی از خدمتگزاران خوب بود و در بازسازی ساختمان جدید تلاش زیادی کرد، در بخش خدمت مالی نیز با پرداخت دو دوره دنوری الگوی خوبی برای دیگر مسافران بوده،ممنون از اینکه به صحبتهای من توجه کردید و به افتخار خودتان دست بزنید.
تولد یکمین سال رهایی مسافر اکبر:
.jpg)
آرزوی مسافر اکبر:
آرزو میکنم هیچ فرد درمانده و گرفتاری در زمین وجود نداشته باشد.

سلام دوستان اکبر هستم مسافر
بعد از سپاسگزاری و شکر خداوند، دوست دارم تلنگری به گذشته خود در زمان اعتیاد بزنم، اجازه ورود من به کنگره آن جایی بود که در هنگام مصرف مواد در جمعی از دوستان پیام کنگره به من رسید و اجازه برای من صادر شد، چرا که تا قبل از آن هیچگونه آشنایی با کنگره ۶۰ نداشتم.
طبق روال معمول بعد از سه جلسه مشاوره با حس خودم وارد لژیون آقای وحید شدم، من طی مدت سفرم غیبتی نداشتم و همیشه سر وقت میآمدم و گوش به فرمان بودم و برای من آموزش های کنگره تازگی داشت و این آموزش ها را جایی نشنیده بودم.
به نظره من وقتی مسیری را شروع میکنیم باید تا پایان راه ادامه بدهیم، وقتی سفر اول را شروع میکنی باید تلاش کرد، حرکت کرد تا به رهایی و درمان رسید، شرط رسیدن به رهایی شروع و ادامه دادن تا رسیدن به خط پایان در سفر اول است.
در ابتدا اعتقادی به درمان و کنگره نداشتم اما در ادامه متوجه شدم که جای خوبی آمدهام و با تلاش خودم و کمک راهنمای بزرگوارم به رهایی رسیدم،من درست زندگی کردن را بلد نبودم اما کنگره راه درست زندگی کردن را به من آموخت، کنگره برای من فراتر از درمان اعتیاد بود و من همیشه قدردان کنگره هستم و از آقای مهندس و از راهنمای خوبم تشکر میکنم و خداوند را بارها شاکر و سپاسگزارم، ممنونم از اینکه به صحبتهای من گوش کردید.


تایپ: مسافر امین
ویرایش: مسافر فاضل
عکس: مسافر حمید و عبدالرضا
تنظیم و ارائه: مسافر حجت
مسافران نمایندگی الیگودرز
- تعداد بازدید از این مطلب :
75