رهجویان راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم) در مورد دستورجلسه «صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است.» در مشارکت خود گفتند:
همسفر زهرا :
وادی دهم به انسان امید میدهد. امید؛ یعنی زندگی و ناامیدی مرگ خاموش است. در هر نقطه نور و تاریکی وجود دارد و انسان میتواند جوهر وجودی خود را به سمت نور یا تاریکی سوق بدهد. این تفکر که من بدترین آدم روی زمین هستم یا از من گذشته اشتباه است. حتی اگر کسی در اعماق تاریکی و جهنم باشد با حرکت میتواند به تعادل و ارتقاء برسد. همچنین به افراد نیکوکار که در بالاترین نقطه بهشت قرار داشته باشند، نیز هشدار میدهد که امکان لغزش در هر نقطهای وجود دارد و اگر مسیر و افکارشان تغییر کند در اعماق تاریکیها و جهنم فرو خواهند رفت.
جاری بودن متعلق به همه جهان هستی و ابعاد آفرینش است؛ زیرا هیچ چیزی در هستی را نمیتوانیم، پیدا کنیم که ثابت باشد و تغییر نکند. مسیر تکامل و زندگی، تغییر، تبدیل و در نهایت ترخیص است. جهانزمینی شامل سه بُعد «فضا، مکان و زمان» مشخصی است که هرچیزی که ساعتش برسد تمام ابعاد خود را از دست خواهد داد؛ اما این وادی از سه مولفه دیگر «نور، صوت و حس» تبعیت میکند که در ساختار جهانها نقش مهم و کلیدی را بر عهده دارند.
در انسان چشم جایگاه نور، گوش جایگاه صوت و قلب جایگاه حس مرکزی است. وادی دهم به ما میگوید: «اگر صفتهای گذشته خود را تغییر ندهیم به نتیجه نمیرسیم و برای این که صفتی در ما تغییر کند بایستی ابتدا حس ما درست شود و از افکار و ضدارزشها دوری کنیم.» حال بایستی مثلث «تفکر سالم، عمل سالم و ایمان سالم» را اجرا کنیم تا تزکیه انجام و حس پالایش شود که نیازمند زمان و صبر است.
با توجه به آموزشهای کنگره که با تفکر ساختارها آغاز میشود و اکنون در این وادی «صفت گذشته در انسان صادق نیست و انسان جاری است» با تلاش و کوشش میتواند تغییر کند، تاثیر آن بر روی من این است که بایستی آگاهانه در مسیر نور قدم بگذارم و آموزشهای کنگره۶۰ را اجرا کنم. اگر اتفاقی برای من پیش آمد و هر برداشتی از آن داشته باشم؛ یعنی همان ویژگی درون من وجود دارد. تا زمانی که به وقایع مثبت و خوب فکر کنم؛ یعنی درونم به آرامش و پالایش رسیده و نور درون من خالص است؛ اما اگر حس منفی القاء شود؛ یعنی تاریکی بر من غلبه کرده و دچار ناخالصی هستم.
با انجام عمل سالم، تزکیه و پالایش کارهای ارزشی میتوانم بر روی حواس درون و برون کارکرده و آنها را تقویت کنم. بنابراین بایستی در جریان هستی و نور و در مسیر قدرت مطلق ثابت قدم باشم، از ضدارزشها دوری کنم و هیچگاه ناامید نشوم؛ زیرا ناامیدی پایانی مرگبار دارد، باعث تخریب حس و با شکست پالایش مواجه میشود و در نتیجه به اعماق جهنم سقوط خواهم کرد و بایستی توجه کنم. با توجه به سخنان استاد همه ما انسانها جاری و درحال حرکت هستیم تا از حلقهای به حلقه دیگر راه بیابیم.
همسفر شهرزاد:
صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است. در آموزشهای کنگره۶۰ تأکید میشود انسان موجودی جاری و در حال حرکت که هر لحظه در حال تغییر، تبدیل و بازسازی است. در کتاب «۱۴ وادی برای به خود رسیدن» و جزوه «جهانبینی۱» بیان شده، انسان هیچگاه در یک نقطه ثابت نمیماند و دائماً در مسیر رشد یا سقوط قرار میگیرد. همین جاری بودن سبب میشود که صفات گذشته نتوانند حقیقت امروز انسان را بیان کنند.
در وادی دوم بیان شده هیچ موجودی بیهوده و بیهدف آفریده نشده است. این سخن نشان میدهد که انسان ظرفیت خروج از گذشته و ساختن آینده را دارد. مقصد، زمانی معنا پیدا میکند که حرکت ممکن باشد و تا زمانی حرکت وجود دارد صفات گذشته نمیتوانند، تعیینکننده حقیقت فعلی انسان باشند.در جزوه «جهانبینی ۱ و ۲» توضیح داده میشود که ساختارهای ذهنی و روانی انسان دائماً در حال تغییر هستند.
ساختارهایی که در گذشته باعث اشتباه ما شدهاند با آموزش گرفتن رفتار انسان نیز تغییر مییابد. بنابراین، صفات منفی گذشته نتیجه ساختارهای قدیمیاند و با بازسازی آنها، انسان به موجودی تازه تبدیل میشود، در نتیجه گذشته نمیتواند امروز او را تعریف کند. در آموزشهای دکتر امین درباره حرکت و جاری بودن گفته میشود که انسان در هر لحظه با انتخابها و تفکرات جدید شکل میگیرد.
وقتی تفکر تغییر کند، انتخاب و رفتار نیز تغییر میکند. پس انسان یک موجود ثابت نیست؛ اگر ثابت بود، صفتهای گذشته ملاک باقی میماند؛ اما انسان در جریان است و دیگر صفت گذشته او صادق نیست. درکتاب «عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر» نیز اشاره میشود تاریکی و روشنایی نتیجه وضعیت فعلی انسان است، نه گذشته او؛ اگر ساختارهای امروز اصلاح شوند، آینده دگرگون میشود. پس آنچه انسان در گذشته بوده، برای تعیین هویت امروز او کافی نیست.
در سیدی «وادی دوم» نیز تأکید میشود که گذشته صرفاً بستری برای تجربه و آموزش است؛ باید از آن آموخت و گذشت، نه آن که در آن ماند و متوقف شد. انسان اگر بر اساس آموزش صحیح حرکت کند از گذشته فاصله میگیرد و به نقطهای تازه میرسد. جهانبینی در کنگره۶۰ انسان را موجودی در حال رشد میداند، موجودی که میتواند از پایینترین نقطه به جایگاههای ارزشمندی دست پیدا کند. این رشد نتیجه حرکت است و تا زمانی که حرکت وجود داشته باشد، توقفی وجود ندارد.
در جسم انسان نیز جاری بودن دیده میشود. سلولها مدام نوسازی میشوند و احساسات و اندیشهها تغییر میکنند. این نوسازیهای پیدرپی حقیقت امروز انسان را مشخص میکنند. انسان هر لحظه به شکل تازهای در میآید. همین تغییرات است که سبب میشود نتوان او را با یک دوره خاص از گذشته قضاوت کرد.
در تیراندازی نیز چنین است که یک تیر ممکن است در گذشته به هدف نخورده باشد؛ اما با اصلاح زاویه، تمرین پیوسته و تغییر روش، مسیر تازهای پدید میآید که تیر به هدف اصابت کند. تیر جدید به تیر قبلی وابسته نیست؛ آنچه اهمیت دارد وضعیت فعلی تیر و نحوه رها شدن آن است. این مثال، معنای جاری بودن انسان را قابل لمستر میکند. در نهایت نتیجه تمام این آموزشها این است که انسان موجودی است که هر لحظه در حال تغییر است. به همین علت صفت گذشته در او صادق نیست. آنچه امروز میاندیشد، تصمیم میگیرد و عمل میکند حقیقت کنونی او را میسازد، نه آنچه در گذشته بوده است.
منابع: کتاب ۱۴وادی عشق، کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر، جزوات جهانبینی ۱ و ۲، سیدی وادی دوم و سیدی حرکت
ویرایش و ارسال: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوم)، نگهبان سایت
سایت باشگاه تیراندازی با کمان کنگره۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
115