بنام قدرت مطلق
جلسه پنجم از دوره ی سوم کارگاه های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی لواسان به استادی دستیار دیده بان مسافر حسام، نگهبانی مسافر مجتبی و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه ی از فرمانبرداری تا فرماندهی مورخ8/6/1404 راس ساعت 17 آغاز بکار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسام هستم یک مسافر. بنام خدا خیلی خوشحالم که در خدمت شما عزیزان هستم و امیدوارم بهره کافی از این جلسه را ببریم. در ابتدا تبریک می گم به تمامی اعضا که زحمت کشیدند و این نمایندگی را به این خوبی بنا کردند.بهتون تبریک می میگویم. من دستیار دیده بان انظباطی آقای محمد صادق صداقت هستم. لژیون های مختلف در نمایندگی های مختلف داشتم مانند صالحی 1 صالحی 2 شهر ری و به این واسطه دوستانی را در این نمایندگی میبینم که با هم خاطره های قشنگی داشتیم. می دانم که کار سختی است که یک نمایندگی جدید را تاسیس بکنید،کار بسیار بزرگ و بسیار با ارزش است و آیندگان قطعا در مورد آن صحبت خواهند کرد و امیدوارم مالکیت این ملک را هم بدست بیاورید و می دانم که بسیار حس متفاوتی دارد وقتی خودتان مالک باشید و همچنان می دانیم که پتانسیل افراد حاضر در این نمایندگی بسیار بالاست .در خصوص دستور جلسه فرمانبرداری تا فرماندهی ، همانطور که جناب مهندس برای ما مشخص کردند ما در کنگره نیروی قضایی و انتظامی نداریم. این دستور جلسه صوبر آشکار و صور پنهان دارد. در صور آشکار باید همگی سلسله مراتب را یاد بگیریم و به خدمتگذاران احترام بگذاریم و قوانین را رعایت بکنیم. به نظر من فرمانبرداری یک مراتبی داره و باید همه آن مراتب را بشت سر بگذارند و این در هر مکانی صادق است. افرادی که بازاری هستند خوب می دانند که ؛ یک فردی می آمد و کار در بازار را شروع می کرد، شاگردی می کرد و مراتب دانایی اش رشد می کرد و مراتب فرمانبرداری را به اجرا می گذش و بعد از چند سال می توانست برای خودش کار کند، بعد از چند سال به او امکانات داده می شد و می توانست به جایی برسد که خودش بتواند فرماندهی آن سیستم را به عهده بگیرد. در سفر اول نیز ما یک مراتب فرمانبرداری داریم که باید آنرا اجرا کنیم، و هیچ بهانه ای در این مسیر پذیرفته نیست. مراتب فرمانبرداری در سفر اول پوشیدن لباس مناسب است، نوشتن دروس و مطالب است، خوردن دارو به صورت مناسب طبق فرمان راهنما است حضور به موقع در کارگاه آموزشی و لژیون است و مراتبی از این قبیل...
اما در سفر دوم نیز ما این مراتب فرمانبرداری را داریم ، برای مثال : نوشتن سی دی ، بدست آوردن خدمت های مختلف، تلاش برای حفظ و نگهداری شعبه، و باید شرایط خودمان را به گونه ای حفظ بکنیم که پیام رهایی به افراد خارج از کنگره برسد و حضور سفر دومی ها قوت قلبی است برای تازه واردین و سفر اولی ها که دارند الگو های بی نقص را مشاهده می کنند.
.jpg)
در مراتب بالاتر که افراد مرزبان می شوند و یا ایجنت می شوند. مرزبان ها دژبان های کنگره هستند و ممکن است به راهنمایی که آن نرزبان را یک روز مشاوره کرده بود به همان راهنما تذکری بدهد و همه افراد باید مطیق قوانینی باشند که کنگره از طریق مرزبان ها ، به ما انتقال می دهند. این ها همه صور آشکار هستند و تمام اینها برای این است که ما در صور پنهان بفهمیم فرمانبرداری چیست. برای چیست که هفته پیش دستور جلسه ی کنگره دانایی و دانایی موثر بود؟ برای چه هفته ی قبل اش دستور جلسه کنگره وادی ششم و فرمان عقل بود؟همه شان به این دستور جلسه می رسد و با هم در ارتباط هستند و باید با تمرین و تلاش بتوانیم این مطالب را به نقطه ی انجام برسانیم.
به نظر من فرمانبرداری توانایی کنترل خواسته ها و نفس است. چه زمانی می توان این کار را انجام داد؟ در سفر اول در تلاش هستیم که به این نقطه برسیم اما فقط تلاش است. در سفر دوم هم ممکن است به این مرحله به صورت کامل نرسیم اما اگر خارج از کنگره باشیم شاید هرگز نرسیم زیرا ما در خارج از کنگره خواسته هایمان از جنس افیونی بود و نفس مان تحت کنترل نیروی اهریمن و حس های منفی که وجود داشت بود. همه این بازی ها را انجام می دهیم که به درجه ای برسیم که فرماندهی عقل و جسم مان را بر عهده بگیریم .
همه ی خدمت ها و نمایندگی ها برای این ساخته می شوند و انجام میگیرند که من بتوانم سر بزنگاه از اتفاق های بد زندگی ام جلوگیری کنم و از شرایط پر خطر جلوگیری کنم. من خیلی به راهنمایی که داشتم ایمان داشتم. راهنما ام به من گفت تا سیبیل هایت را نزنی بهت رهایی نمی دهم و من هم ریش و سیبیل زیادی داشتم، من هم شش ماه تیپر کردم و شش تیغ به پیش جناب مهندس رفتیم برای رهایی. سیزده سال از ورود من به کنگره میگذرد و من هنوز هم فرمانبرده راهنما خودم هستم و او فرمانده و او خودش فرمانبردار است. اگر من این را یاد نمی گرفتم از یک نعمت بزرگ و غیر قابل وصف محروم می شدم. من یک دختر چهار ساله دارم از بچه دار شدن خیلی می ترسیدم اما طبق فرمان بچه دار شدم و شب ها خداوند را شکر میکنم که زندگی شیرین امروز را مدیون فرمانبرداری هایی هستم که کرده ام. تمام مناقشات و اتفاقاتی که در سراسر دنیا و مجلس ها می افتد بر سر این است که یکسری از افراد زیاده خواهی می کنند و می خواهند زیاد تر فرماندهی کنند و یا می خواهد که دیگران بیش از حد از آنها فرمانبرداری کنند ما برای اینکه خشونت و جنگ و اتفاقاتی برایمان پیش نیاید مجبوریم وارد هر مکان و هر جغرافیایی که می شویم به قوانین آنجا مطیع باشیم.الگوی نورانی ما جناب آقای مهندس حسین دژاکام است و ما هیچ وقت ضرر نمی کنیم اگر سلیقه مان را وارد قوانین نکنیم، و سعی کنیم قوانین را به بهترین شکل خودشان که وجود دارند اجرا بکنیم تا خودمان به مراحل فراندهی نیز برسیم. از اینکه به سخنان من گوش دادید از همه شما سپاسگذارم .
با احترام مسافر علیرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
292