جلسه پنجم از دوره سوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی سنایی به استادی همسفر سمیه، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر معصومه با دستور جلسه «از فرمانبرداری تا فرماندهی» روز یکشنبه ۹ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا تشکر میکنم از همسفر طیبه و همسفر فاطمه نگهبان جلسه که اجازه خدمت کردن به من در این جایگاه را دادند. دستور جلسه امروز از فرمانبرداری تا فرماندهی است. شاید در ظاهر این جمله خیلی ساده به نظر برسد و در ذهن همه ما نقش ببندد که فقط باید بگوییم چشم؛ اما خوب است یک لحظه تفکر کنیم که این عبارت به چه معناست و در کجا جایگاه دارد و اصلاً فرماندهی یعنی چه؟ فرمانبرداری تا فرماندهی یک مسیر است که من را هدایت میکند. این مسیر از ابتدای فرمانبرداری شروع میشود و در انتها به فرماندهی میرسد. یک طیف است که من باید آن را طی کنم هدفی که برای من بهعنوان یک انسان قرار داده شده است.
اگر یک نوزاد را در نظر بگیرید از نشستن شروع میکند، کمکم رشد میکند، قدم برمیدارد و با اولین قدم چهقدر خوشحال میشود. پدر و مادر چهقدر ذوق میکنند. اینها همه نشانههایی است که نشان میدهد انسان کمکم جسم خود را میشناسد و به تواناییهایی که خداوند در درونش قرار داده مسلط میشود. این قسمت مربوط به جسم است که همچنان در طول عمر ادامه دارد؛ یعنی من باید در زندگی همچنان به تواناییها و توانمندیهای درون جسم خود پی ببرم و سعی کنم خودم را کشف و بشناسم.
آقای مهندس همیشه در سیدیهایشان میگویند: «خیلی تواناییها در وجود انسان گذاشته شده که خود انسان باید به دنبال آنها برود و آنها را کشف کند»؛ در همه زمینهها هنر، ورزش، موسیقی یا هر حرفهای که مد نظر داریم. انسان میتواند اگر بخواهد خودش را کشف کند؛ اما بعد دیگری هم هست ما نگاه عمیقتری داریم اینکه فرمانبرداری باید از درون انسان شروع شود؛ زیرا درون من بسیار مهمتر از ظاهر من است. درون من همیشه غوغا، گفتگو و مجادلههای ذهنی دارد؛ نیروهای اهریمنی در مقابل نیروهای الهی در حال نبرد هستند و منتظرند ببینند من چه انتخابی میکنم.
خوشبختانه خداوند نیروی بسیار خوبی به من داده که قدرت انتخاب است؛ من میتوانم تشخیص دهم و درست انتخاب کنم؛ بنابراین از صور پنهان همه تغییرات آغاز میشود. اگر بخواهم تغییر کنم چه در باطن و چه در ظاهر، یعنی میخواهم از فرمانبرداری عبور کنم و به فرماندهی برسم؛ باید از درون خودم شروع کنم؛ از نفس خودم که مقابل عقل قرار دارد بفهمم فرمان عقل من چیست و به آن جامه عمل بپوشانم.
حالا فهمیدهام که باید آشوبهای درونی خودم را بشناسم و به درستی آنها را مدیریت کنم. چهطور؟ با آموزشهایی که دریافت میکنم باید سعی کنم این آشفتگیها را کنترل کنم. آموزشها معمولاً من را به فرمان عقل میرسانند. این آموزشها از طریق راهنمایان عزیزمان منتقل میشود؛ ما بهعنوان رهجو در شعبات حضور داریم وقتی رهجو هستم باید بدانم دنبال چه آمدهام.
وقتی بتوانم آموزشها را دریافت کنم تأثیر آن را در خودم ببینم و در زندگیام به کار ببرم؛ یعنی سرسپرده شدهام؛ اینجاست که معنی فرمانبرداری برای من شکل میگیرد. من رهجو باید سرسپرده، مطیع و فرمانبردار باشم و چشم بگویم. وقتی به این نقطه برسم درک میکنم که چرا در کنگره۶۰ سفر میکنم؛ این سفر برای این است که ابتدا بپذیرم من دارای جهل و نادانی هستم و آمدهام این نادانی را برطرف کنم. این نادانی در سایه آموزشها و راهنماییهای راهنمایان به سرانجام میرسد.
پس وقتی به من میگویند آموزشها را جدی بگیرم واقعاً باید برای آن وقت بگذارم. وقتی راهنمای من توصیهای میکند و مسیری نشان میدهد که در راستای آموزشهای کنگره است چند نکته باید رعایت کنم نباید در مقابل راهنمای خود جبهه بگیرم. وظیفه من بهعنوان رهجو این است که بگویم «چشم» و سرسپرده باشم. راهنمای خود را نقد نکنم، حتی در ذهن خودم قضاوت و قیاس نکنم و اجازه ندهم نیروهای منفی بر من غلبه کنند.
اگر در سفر اول یا دوم لحظهای این موارد به سراغم آمد بدانم آن نقطه سقوط من است؛ چرا که راهنما کسی است که فرماندهی میکند و دقیقاً تجربه آن مسیر را دارد و مطمئن است که میتواند به من کمک کند؛ پس هرگاه شک و تردید آمد بدانم که اینها نیروهای منفی هستند که قصد دارند من را از مسیر بازدارند؛ بنابراین سعی کنم سرسپرده و فرمانبردار خوبی باشم. موضوع «فرمانبرداری تا فرماندهی» نسبی است؛ یعنی در جایگاه فعلی خودم هم فرمانبردارم و هم فرمانده.
راهنمایان عزیز همیشه الگوی ما بودهاند؛ در حالی که فرماندهی را در دست دارند خودشان نیز فرمانبردار خوبی هستند. آنها در جایگاههای مختلف مثل مرزبان، ایجنت، دیدهبان و اسیستانت همیشه فرمانبردار خوبی بودهاند. اگر میدانم که نادانم و آمدهام که بدانم و باور دارم که این آموزشها من را به فرماندهی خواهد رساند دیگر جای هیچ شک و تردیدی نیست. انشاءالله همه ما بتوانیم فرمانبرداران خوبی باشیم.

مرزبانان کشیک: همسفر مریم و مسافر حسین
تایپیست: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون دوم)
عکاس: همسفر زری رهجوی راهنما همسفر طیبه (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سنایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
133