English Version
This Site Is Available In English

تزکیه، تصفیه و پالایش

تزکیه، تصفیه و پالایش

عموم مردم تصور می‌کنند سواد یعنی توانایی خواندن و نوشتن؛ اما آیا فقط همین کافی است؟ شاید سواد دروازه ورود به آگاهی باشد؛ اما دانایی یک‌ قدم جلوتر است؛ یعنی فهمیدن و درک‌کردن آنچه می‌خوانیم و می‌شنویم. با این ‌حال باز هم چیزی کم است، مسأله‌ای که زندگی ما را دگرگون می‌کند همان دانایی مؤثر است؛ یعنی وقتی آنچه را می‌دانیم، در مسیر درمان و تغییر زندگی واقعی به کار ‌بگیریم. بارها دیده‌ایم که دانستن بدون عمل‌کردن هیچ نتیجه‌ای نمی‌دهد. ما باید یاد بگیریم چگونه دانش و تجربه را به تصمیم درست، رفتار درست و در نهایت به آرامش واقعی تبدیل کنیم. این همان پلی است که ما را از دانستن به زیستن می‌رساند.

قبل از هر چیز، لازم می‌دانم از زحمات همسفر زهرا که تا امروز با صبوری و دلسوزی در جایگاه مصاحبه‌کننده خدمت کردند تشکر کنم. همین‌طور به ایشان بابت انتخابشان به‌عنوان نگهبان جلسه تبریک می‌گویم و امیدوارم در این جایگاه هم منشأ خیر و برکت برای جمع باشند. همسفر زهرا به همراه مسافرشان با تخریب بیش از 19 سال وارد کنگره شدند، به مدت 11 ماه و 15 روز به روش DST با داروی OT با راهنمایی راهنما همسفر زینب و‌ راهنما مسافر شاهرخ سفر کردند و در حال حاضر 3سال و 3ماه است که آزاد و رها هستند. رشته ورزشی ایشان ایروبیک و والیبال است. همسفر زهرا در جایگاه‌های دبیری، ورزشبان دارت، مصاحبه‌کننده سایت، 4دوره عضو لژیون سردار و در حال حاضر در جایگاه نگهبان کارگاه خصوصی همسفران خدمت می‌کنند.

تفاوت سواد، دانایی و دانایی‌مؤثر را می‌توانید توضیح بدهید؟

ما در کنگره یاد گرفتیم که میزان دانایی به سواد نیست، به تمدن نیست، به لباس پوشیدن نیست، به انسان بودن و انسانی اندیشیدن است. حالا آیا سواد در دانایی و دانایی مؤثر تأثیر دارد یا خیر؟ بله سواد تأثیر دارد، به‌عنوان ابزاری است که ما بهتر می‌توانیم دانایی را درک کرده و زودتر به آن برسیم؛ البته انسان‌های تحصیل‌کرده بسیار زیادی هم هستند که سواد دارند، دانایی دارند؛ ولی آگاهی ندارند. آگاهی در دانایی نقش بسیار مهمی دارد و ما یاد گرفتیم که دانایی از 3 ضلع آموزش، تجربه و تفکر تشکیل شده است. ما زمانی که می‌خواهیم به دانایی برسیم اول بایستی تفکر کنیم و از یک مبدأ به مبدأ دیگر برویم که اینجا عقل این کار را انجام می‌دهد. بعد تجربه و تفکر است. ما می‌دانستیم دروغ‌گفتن، تهمت‌زدن، سرزنش‌کردن خوب نیست و از کارهای ضد‌ارزشی است این دانایی را داشتیم؛ ولی همه این‌ها را انجام می‌دادیم، بعد از ورود به کنگره ذره‌ذره آموزش گرفتیم و توانستیم این دانایی را به دانایی مؤثر تبدیل کرده و دنبال کارهای ضد ارزشی نرویم. حالا دانایی چیست؟ دانایی تشخیص ماهیت خوب از بد است. دانستن ارزش‌ها و ضد‌ارزش‌هاست. وقتی که به دانایی رسیدیم می‌توانیم خوب را از بد تشخیص دهیم و زمانی که آن را به مرحله اجرا درآوریم دانایی مؤثر می‌شود.

وقتی گفته می‌شود سواد کافی نیست، دانایی لازم است منظور چیست؟ چه تجربه‌ای در زندگی شخصی شما این موضوع را ثابت کرده است؟

می‌گویند هر چه انسان‌ها نادان‌تر باشند درد و رنجشان بیشتر است. در گذشته شاید داناییم محدود بود، شاید در یک مرحله از زندگی‌ سوادم کافی بود؛ اما جاهل و نادان بودم. وقتی به کنگره آمدم یاد گرفتم که این دانایی را چگونه به مرحله عمل برسانم. با آموزش‌هایی که از کنگره گرفتم ذره‌ذره روی خودم کار کردم تا حس‌ها و نیروهای منفی را دور کنم، در صراط مستقیم باشم، در مسیر الهی قدم بردارم و از نفس‌اماره دور باشم. وقتی که به کنگره آمدم در نفس اماره بودم؛ ولی یواش‌یواش وارد نفس‌لوامه شدم و اگر کار ضد‌ارزشی انجام می‌دادم عذاب وجدان می‌گرفتم. من به این مرحله از دانایی در زندگی‌ رسیدم.

در یک همسفر چه تغییراتی باید انجام شود و چه کارهایی می‌تواند بکند تا دانایی خود را به دانایی مؤثر تبدیل کند؟

مهم‌ترین رکنی که باعث می‌شود دانایی به دانایی مؤثر تبدیل شود تزکیه، تصفیه و پالایش است. وقتی که من روی خودم کار کنم، کارهای ضد‌ارزشی انجام ندهم، خودم را تصفیه کنم و از آلودگی‌ها به‌دور باشم، دانایی مؤثر در من ایجاد می‌شود. حالا چگونه این دانایی در من اجرا می‌شود؟ زمانی که ایمان و باور قوی داشته باشم کاری که انجام می‌دهم ضد ارزشی است. درست است که من دانایی دارم؛ ولی باید به مرتبه بالایی برسم تا وارد مرحله نفس مطمئنه شوم که خیلی سخت است و کار هر انسانی نیست؛ ولی همه ما کنگره‌ای‌ها سعی می‌کنیم که وارد این مرحله از نفس شویم حتی به مقدار کم، حتی به مقدار یک‌ذره. همین که سعی می‌کنیم که این مرحله را به اجرا بگذاریم و از کارهای ضد‌ارزشی دور شویم و در مسیرالهی قرار بگیریم به دانایی مؤثر نزدیک می‌شویم.

نقش دانایی مؤثر در درمان اعتیاد و مشکلات زندگی چیست؟

من قبل از اینکه وارد کنگره شوم نسبت به مسافرم خیلی عیب‌وایراد می‌گرفتم، جاهل بودم و دانایی لازم را نداشتم. زندگی‌ام را دوست داشتم؛ ولی می‌گفتم که همه چیز باید 100% درست و کامل باشد. اندازه دانایی من آن زمان این‌قدر بود، با کوچک‌ترین چیزی زود از کوره در می‌رفتم و وقتی که مسافرم به خانه می‌آمد و چهره‌ و چشمانش را می‌دیدم خیلی ناراحت می‌شدم تا جایی که کنترل خشم نداشتم، برایم مهم نبود که ابرویم می‌رود یا نمی‌رود و تخریب بیشتر برای من بود او مصرف می‌کرد و می‌آمد و آرام‌تر بود؛ ولی من جیغ، داد و فریاد می‌زدم که خودم را تخلیه کنم؛ چون آن زمان دانایی نداشتم؛ اما با ورودم به کنگره به این دانایی رسیدم که جسمش باید ترمیم شود و مسافر باید بازسازی شود با جیغ، داد و انواع‌واقسام کمپ رفتن و دارو گرفتن درست نمی‌شود. ۹۹% تخریب‌های او مربوط به جسم است و به اراده‌اش ربطی ندارد. با ورودم به کنگره متوجه این موضوع شدم، خدا را هزاران بار شکر برای ورودم به این مکان، من همیشه می‌گویم که ما نظرکرده هستیم و خداوند ما را دوست داشت که وارد کنگره کرد؛ چون اگر من واقعاً در کنگره نبودم الان مشخص نبود زندگی‌ام چگونه بود، اصلاً معلوم نبود که من یا مسافرم زنده بودیم یا خیر! با ورودم به کنگره به این دانایی رسیدم که اگر فردی اعتیاد دارد، با دادوبیداد کردن و تخریب فرد به جایی نمی‌رسیم؛ پس باید یاد بگیریم و ما در کنگره آموزش‌ دیدیم که چه رفتاری داشته باشیم. وقتی الان با مسافرم اینگونه رفتار می‌کنم از زمین تا آسمان تغییر کرده و به من می‌گوید چه اتفاقی افتاده که این‌قدر اخلاقیاتت عوض شده است، البته آن زمان اوایل سفر بودند و در حال حاضر 3سال است که به رهایی رسیدند؛ ولی با این حال از اینکه من به کنگره می‌آیم خیلی خوشحال‌اند و این دانایی را در من می‌بینند که اخلاق و رفتارهایی که دارم به‌خاطر کنگره است.

به کسانی که تازه در مسیر کنگره گام برداشته‌اند با توجه ‌به این دستور جلسه چه توصیه‌ای می‌کنید؟

توصیه نمی‌خواهم بکنم، می‌خواهم خواهش کنم که وقتی در مسیر کنگره قرار گرفتند فرمان‌بردار باشند. خیلی سخت است، همه ما در ابتدا این مشکل را داشتیم وقتی وارد کنگره می‌شویم تا 1ماه خیلی سخت است؛ اما بعد از گذشت 1 ماه ذره‌ذره آموزش‌ها را گرفته و با کنگره انس می‌گیریم و نمی‌توانیم بیرون بیاییم. باید قدم‌هایشان محکم باشد، صبور باشند و اگر در صبر خود بی‌صبری نکنند، زود ناامید نشوند و ترس به خود راه ندهند، 100% و قطعاً به رهایی می‌رسند.
خداوند انسان را در یک دوراهی قرار داد که یکی راه خیر و دیگری راه شر است و ما به این دانایی رسیدیم که راه خیر و شر را از هم تشخیص بدهیم و آن را عملی کرده و به دانایی مؤثر برسیم. من از آقای مهندس و خانواده محترمشان که این مسیر را برای ما فراهم کردند تا ما آموزش بگیریم، بسیار سپاسگزارم. برای آموزش گرفتن، سی‌دی‌های جهان‌بینی را می‌نویسیم. بی‌نهایت از ایشان تشکر می‌کنم و از خداوند برایشان طول عمر باعزت و سلامتی می‌خواهم و از شما تشکر می‌کنم که من را برای مصاحبه انتخاب کردید.

انجام مصاحبه، طراح سؤالات و تایپ: همسفر سوسن رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم)
عکاس: مرزبان خبری همسفر ماندانا
ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر خندان (لژیون هفتم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی لویی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .