همسفر مریم در برداشت از سیدی «علم زندگی ۲» بیان کرد:
تفکر بالاترین مسئله در زندگی نیست. علاوه بر تفکر زوایای دیگری هم در زندگی هست. یکی از عللی که باوجود تفکر بالا عملکرد پایینی در زندگی دارد سکون هست. مشکلات، رنجها، مصیبتها، نتایج بد. پایه الفبا یادگیری هستند. انسان تا دچار مشکل نشود به دنبال چاره و درمان نمیرود. مادر شادیها رنج است، رنجی که به انسان وارد میشود باعث میشود به دنبال چاره و استاد و راهنما بگردد. گوش شنوا پیدا میکند و حاضر به پذیرش میشود و این باعث پذیرش تغییرات و کسب دانش میشود.
رنج و تلاش برای انسان مثل نفت خام، گاز و معادن میماند، انسان هرچه رنج بیشتری تجربه کرده باشد میتواند آبادیهای بیشتری به وجود آورد و دانش بیشتری کسب کند البته بستگی دارد رنج و محرومیت را چطوری تفسیر کنیم. همه چیز را تفسیر و عدم فراموشکردن رنجها و تاریکیها و محرومیتها هست که تعیین میکند. یکی از مفاهیم مهم در علم زندگی مفهوم منیت است وقتی منیت دارید نمیتوانید از حضور آدمها لذت و استفاده ببرید و آگاهی دریافت کنید.
در انسانها هرچه به وجود بیاورید، همان در خودت وجود میآید. وقتی در انسان ترس، خشم، سستی، آرامش، شادابی، امنیت را القا کنید بازتابش در خودتان به وجود میآید. زندگی و لذتبردن از جمع زمانی اتفاق میافتد که منیت و من بودن کنار برود. این به معنی بیشخصیت بودن و برابری انسان خوب و بد نیست. همه انسانها در ذات انسان بودن با هم تفاوت ندارند و با هم برابرند.
درست است که با جمع بودن رنج و سختی خواهید بود؛ اما در کنار هم زندگی جدید و تجربه جدید و حس جدیدی را تجربه میکنید و لذت واقعی زندگی را درک میکنید. هر چیزی که در جهان بیرون میبینید و درک میکنید در جهان درون خود هم خواهید دید. شرایط ایدهآل هیچ تغییری در حس به وجود نمیآورد و حاضر به پذیرش تغییرات نمیشوید، تغییرات و نوسانات متفاوت حسی در انسان باعث رشد و تجربیات تازه و زیبایی در زندگی او میشود.
کنترل کردن حسها، ثابت ماندن و عدم تجربهکردن نیروی منفی است و در انسان فهم و توانایی و استعداد به وجود نمیآورد و انسان ضعیف و تکبعدی میماند؛ اما حرکت با جهان و آفرینش همسو هست و همه چیز در جهان در حال تغییر و حرکت است اگر انسان در حالت سکون و سرشار از نیروهای منفی باشد در باتلاق وجودی خود غرق خواهد شد؛ اما اگر با نیروهای الهی و مثبت همسو و در حرکت باشد، زیباترین تصاویر و حالت زندگی را تجربه خواهد کرد. اگر کالبد انسان از تلاش و حرکت دور باشد نزدیک به تاریکی میشود.
فلسفه سختی و رنج این است که تاریکیها و نیروهای منفی که با سکون و راحتی همراه است از بین برود. جسم و روح آدمها در تلاش و سختیها و آموزشدیدن صیقل پیدا میکند، رشد میابد، ارزش زندگیکردن را درک میکند و تبدیل به انسانی متعادل میگردد. علم زندگی یعنی: گذشت، آموزش، یادگیری، تصمیمگیری و انتخاب بهموقع، کمککردن و کمکگرفتن، کنترل احساسات و تبدیل حالت سکون به حرکت، تشکرکردن، شکرگزاری و اطاعت از اوامر الهی.
منبع: سیدی علم و زندگی ۲
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)
ویرایش: همسفر منصوره رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مهین رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)
همسفران نمایندگی خیام نیشابوری
- تعداد بازدید از این مطلب :
46