یازدهمین جلسه از دوره شانزدهم سری کارگاههای عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی بنیان مشهد به نگهبانی مسافر رامین، استادی مسافر پهلوان حسن و دبیری مسافر جواد با دستور جلسه «تخریبهای شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST» سهشنبه ۲۴ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز شد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر؛ از نگهبان، دبیر و ایجنت محترم تشکر میکنم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه تخریب شیشه و مواد جدید است. در رابطه با شیشه اگر من بخواهم از خودم بگویم فکر میکنم چندین ساعت میتوانم در مورد آن صحبت کنم؛ چون حدود هفت سال درگیر شیشه بودم و زندگی من را به نابودی کشاند. شروع مصرف شیشه من در سال ۱۳۷۷ و در سفر به همراه یکی از دوستانم بود. ساعت ۱۲ شب بود و من در حال رانندگی بودم. او گفت این شیشه را بکش تا بتوانی به رانندگی ادامه بدهی و من آن موقع هیچ شناختی از شیشه نداشتم؛ اما مدت ۱۵ سالی میشد که تریاک مصرف میکردم. من شیشه را از دست دوستم گرفتم و کشیدم و حس و انرژی خوبی داشت. دقیقاً یادم هست که تا ساعت ۷ صبح بدون اینکه پلک بزنم رانندگی کردم. بعد از آن در مهمانیها استفاده میکردم. وقتی مصرفم به روزی یکبار تبدیل شد تخریبهای شدیدی سراغ من آمد. از تخریبهای شیشه اگر بخواهم بگویم من ۴ سال کامل خانهنشین شدم و روابط من با همه قطع شد و با هیچکس رفتوآمد نمیکردم. شبانهروز در منزل بودم و در و پنجرهها همه بسته بودند و خانواده ماهی یکبار من را میدیدند؛ زیرا من در باغ بودم و خانواده در شهر زندگی میکردند.
.jpg)
آقای مهندس در یکی از سیدیهایشان در مورد ماده مخدر شیشه جالب صحبت میکنند. ایشان میفرمایند: کسانی که شیشه مصرف میکنند مال و اموال خود را از دست میدهند و من یاد خود افتادم که بهخاطر مصرف شیشه چه چیزهایی را از دست دادم. دقیقاً همه چیزهایی را که آقای مهندس در سی دی میگفتند برای من اتفاق افتاد و من افسوس میخوردم که کاش زودتر با کنگره ۶۰ آشنا میشدم و به درمان میرسیدم. سال ۹۱ بود که یکی از دوستان من شیشه مصرف میکرد و من با گوشت و پوست خودم حس کردم و دیدم که شیشه چه توهمهای وحشتناکی در فرد مصرفکننده به وجود میآورد. دوست من توهم بسیار شدیدی میزد و فکر میکرد تمام خانهاش دوربین دارد. یکبار من رفتم خانهاش و دیدم فقط یک فرش و تلویزیون برایش مانده است. وقتی از او پرسیدم که چه کارکردی؟ گفت همسایهها داخل کانال کولر و مبلمان دوربین گذاشتند و من همه اسباب و اساسیه ام را دور ریختم. داخل سرویس بهداشتی رفتم و دیدم همه کاشیها را شکسته است و پرسیدم اینها را چرا شکستهای؟ گفت زیر کاشیها همه دوربین گذاشتند و من را میدیدند. بعدها که یک مقدار زمان گذشت، دیدم او در بیداری خواب میبیند و این خواب، همان توهمهایی است که واقعاً آنها را قبول دارد و متأسفانه در انتها هم در اثر مصرف زیاد شیشه اوردوز کرد. من خودم موقع مصرف شیشه فکر میکردم که زیر پوست صورتم زائده وجود دارد و ساعتها جلو آینه میایستادم و ریشها و پوست خود را میکندم و تمامصورتم را زخم میکردم. یکی دیگر از تخریبهایی که بسیار برای من اتفاق افتاد و آقای مهندس هم مثال میزنند این بود که مصرفکنندگان شیشه معاملههای عجیبوغریبی میکنند. معاملههایی بدون مدرک و قولنامه که بعد همه چیز را از دست میدهند. این اتفاق برای من افتاد و متأسفانه خیلی ضرر و زیانهای شدیدی داشتم و همه بر اثر مصرف شیشه بود.
خدا را شکر که توانستم دوباره در زندگی پدر فرزندهایم باشم در جامعه رفتوآمد کنم و در کنگره ۶۰ در قسمت مالی یک قطره از دریا باشم و خدمت کنم. انشاءالله بتوانم خدمت در قسمت مرزبانی و راهنمایی را نیز تجربه کنم. خدمتگزار امروز شعبه، لژیون سردار است و من عضو کوچکی از لژیون سردار هستم. کسانی که امسال میخواهند عضو لژیون سردار باشند میتوانند از اول مردادماه اقدام کنند. سفر اولیها با اجازه راهنمایشان عضو لژیون سردار بشوند و سفر دومیها که موقعیتش را دارند دنوری و پهلوانی را تجربه کنند. یکی از جایگاهها که واقعاً لذت دارد عضویت در لژیون سردار است. خود من در سال ۹۸ در ماه پنجم سفرم بودم که وارد لژیون سردار شدم. به نظر من عضویت در لژیون سردار باعث میشود که هر سال موفقیتهای بیشتری در زندگی و جایگاه بهتری در کنگره ۶۰ تجربه کنید.
از این که به صحبتهای من توجه نمودید سپاسگزارم.
مرزبان خبری: مسافر وحید
تصویربردار: مسافر مهدی
نگارش: مسافر یاسر
ویرایش: مسافر محمد
ارسال خبر: مسافر نوید
- تعداد بازدید از این مطلب :
194