English Version
This Site Is Available In English

علم دارای چهره است

علم دارای چهره است

قیاس‌کردن، عمل بسیار اشتباهی‌ است که مانع از رشد و تکامل انسان می‌شود. ما هیچ‌گاه نباید خودمان را با دیگران مقایسه کنیم؛ زیرا تنها صور آشکار اشخاص را می‌بینیم و از صور پنهان آن‌ها آگاهی نداریم. به‌طور مثال، اگر من می‌بینم که رهجویی همراه با من یا دیرتر از من به کنگره آمده و بهتر از من در حال پیشرفت است؛ نباید خود را با او مقایسه کنم؛ زیرا این کار باعث حسادت و کینه می‌شود. 
من باید این را بدانم اگر هر فردی، در هر موضوعی پیشرفت داشته و موفقیت به‌دست آورده، حتماً برای آن تلاش کرده، تجربه نموده و بهای آن را پرداخت کرده‌ است. 

اگر وجود انسان را مانند یک زمین در نظر بگیریم، همان‌گونه که اگر زمینی پر از سنگلاخ باشد، شخم‌زدن و کاشت بذر در آن دشوار است، انسانی هم که زمین وجودی او پر از گره و تاریکی باشد، نمی‌تواند به‌ خوبی آموزش‌ها را دریافت کرده و رشد کند. 
او بایستی ابتدا به تزکیه و پالایش خویش بپردازد و ذهن خود را آرام کند تا جایی برای آموزش و رشد پیدا نماید. 
نیروهای منفی همیشه از این قیاس‌ها به نفع خود استفاده کرده و عدالت خداوند را زیر سؤال می‌برند. زمانی‌که فردی تلاش می‌کند؛ اما آن‌گونه که می‌خواهد به نتیجه نمی‌رسد، نیروهای منفی به شخص این‌گونه القاء می‌کنند که: تو داری به اندازه‌ی فلان شخص تلاش می‌کنی؛ اما او بیشتر از تو استفاده می‌کند و پیشرفت دارد؛ پس عدالتی وجود ندارد!  این‌گونه قیاس‌کردن صحیح نیست؛ زیرا من نمی‌دانم که آن شخص تا چه اندازه در این حیات و حتی در بعدهای قبلی خود زحمت کشیده و بذر نیکو کاشته است که اکنون آن‌ها را برداشت می‌کند. 
بنابراین، به‌جای قیاس‌کردن؛ باید آن فرد را الگو قرار دهم، از تجربیات او استفاده کنم و امیدوار باشم که من نیز مانند او پیشرفت کنم. 

دلیل دیگری که من نباید خود را با دیگران قیاس کنم، این است که من از گذشته و خواسته‌ قلبی خود اطلاع ندارم و نمی‌دانم قبل از اینکه به این بعد از حیات بیایم، چه خواسته‌ای داشته‌ام؟ در کدام موضوع خاص تمایل داشته‌ام که رشد کنم و امتحان پس بدهم؟ شاید خواسته‌ من این بوده که خیاط بشوم و دیگری خواسته دکتر شدن را داشته است؛ بنابراین اکنون، هرکدام از ما در همان جایگاهی هستیم که خواسته‌ آن را داشته‌ایم.

در ادامه، استاد در مورد «علم» صحبت می‌کنند. 
«علم، شامل قوانینی‌ است که بر راستی و درستی دلالت می‌کند». اگر بخواهم ساده بگویم: علم، آن چیزی است که برای من دستاوردی به‌ همراه داشته باشد؛ یعنی ثمره و میوه بدهد. در غیر این‌صورت، نمی‌توان آن را علم نامید. به‌طور مثال، روش DST که اکنون مسافران ما با آن درمان می‌شوند و به حال خوش می‌رسند، یک علم است؛ زیرا میوه‌ آن تعادل و سلامتی‌ است. بعضی‌ها می‌آیند و به روش‌های دروغینی که فقط برای منافع شخصی خودشان طراحی کرده‌اند، لباس علمی می‌پوشانند و آن را علم تلقی می‌کنند؛ اما به‌زودی، دروغ بودنِ آن ثابت می‌شود؛ زیرا محصولی ندارد. نمونه‌ آن، روش سم‌زدایی‌ است؛ زیرا در این روش، افراد به تعادل و سلامتی نمی‌رسند و درمانی نیز اتفاق نمی‌افتد.
علم از طریق آموزش‌دادن انتقال پیدا می‌کند و به‌ تنهایی صورت نمی‌گیرد. 
این آموزش می‌تواند در صور آشکار و یا صور پنهان صورت بگیرد. به‌طور مثال، در صور آشکار، استاد حضور فیزیکی دارد و مستقیماً به شاگردان خود آموزش می‌دهد؛ اما در صور پنهان، استاد می‌تواند در حلقه‌هایی دیگر باشد و از طریق الهام به فرد آموزش بدهد. 
علم می‌تواند در جهت تحول و رشد، یا در جهت تخریب باشد.

در ادامه، در مورد «قرون وسطی» صحبت می‌شود؛ دوره‌ای که بیماری، قحطی و مرگ بیداد می‌کند. 
دلیل این تاریکی‌ها، تحریف در آموزش‌های الهی، تفکر خودمرکزبین و برتری‌طلبی انسان بوده‌ است؛ بنابراین، ما نباید خود را بالاتر از دیگران بدانیم، یا به‌عبارتی خودبرتر‌بین باشیم؛ زیرا موجب می‌شود که در تاریکی فرو برویم. علم باعث بالا رفتن انرژی مثبت در ما می‌شود. 
علم، یعنی آموختن، و این یادگیری می‌تواند در شاخه‌های مختلفی باشد؛ مانند آموختن خیاطی، آشپزی، رشته‌های ورزشی و غیره. 
هرقدر که من بیشتر یاد بگیرم، هنرها و مطالب جدیدی را بیاموزم، انرژی‌ام افزایش پیدا می‌کند و با بالا رفتن کیفیت انرژی، چیزهای زیباتر و لطیف‌تری را از هستی دریافت می‌کنم.

تایپ: راهنما همسفر سادات (لژیون هجدهم)
رابط خبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سادات (لژیون هجدهم)
ویرایش و ارسال همسفر منصوره رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خواجو

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .