English Version
This Site Is Available In English

گروه خانواده _ بخشش در کنگره یعنی عبور از خودخواهی‌ها، ترس‌ها و تنگ‌نظری‌ها

گروه خانواده _ بخشش در کنگره یعنی عبور از خودخواهی‌ها، ترس‌ها و تنگ‌نظری‌ها

جلسه نهم از دوره اول جلسات لژیون‌ سردار همسفران کنگره۶۰  نمایندگی بردسکن با استادی راهنما همسفر راضیه، نگهبانی راهنما همسفر شکوفه و دبیری همسفر زینب با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» روز دوشنبه ۱۶ تیرماه ساعت ۱۴:۰۰ برگزار شد. 

خلاصه سخنان استاد:

اینجا لژیون سردار است؛ جایی که نور از دل تاریکی‌ها عبور کرده و به روشنی جان‌ها رسیده است. امروز با موضوع «قضاوت و جهالت» در این جایگاه هستم تا از مسیری بگویم که نه‌ تنها من را از ظلمات بیرون کشید؛ بلکه معنای دیدن، فهمیدن و زندگی‌ کردن را به من آموخت. مهندس دژاکام بنیان‌ کنگره۶۰ بارها تأکید کرده‌اند که باید از دانایی نسبی به دانایی مؤثر برسیم؛ یعنی دانایی‌ که در زندگی‌ ما اثر بگذارد وگرنه دانایی بی‌اثر همان نادانی است.

ما قبل از ورود به کنگره معمولاً با یک نگاه محدود و فقط از یک جهت به جهان نگاه می‌کردیم. بر همین اساس نسبت به خود و دیگران حتی به زندگی و خداوند هم قضاوت می‌کردیم. درواقع ما جهان را نه آن‌طور که هست؛ بلکه آن‌طور که می‌دانستیم می‌دیدیم و چون دانش‌ ما ناقص بود دید ما هم ناقص بود و همین مسئله آغاز قضاوت‌های اشتباه بود.

قضاوت از ناآگاهی و جهالت می‌آید؛ وقتی فقط از یک زاویه نگاه کنیم، وقتی درک‌ ما کامل نباشد، نتیجه‌ آن حکم دادن‌های ناعادلانه می‌شود؛ اما کنگره برای ما یک معجزه بود؛ این‌جا یاد گرفتیم شرایط انسان‌ها ابعاد مختلفی دارند که با نگاه سطحی نمی‌توان آن‌ها را شناخت. کنگره به ما یاد داد که به‌جای قضاوت درک کنیم، به‌جای برچسب زدن گوش دهيم و به‌جای کنار زدن در آغوش بگيريم.

استاد سردار به زیبایی می‌فرمایند: «قضاوت یعنی حکم دادن به چیزی که از آن بی‌اطلاع هستیم و این بزرگ‌ترین ظلم است». این جمله برای من مثل نوری در دل تاریکی شد. وقتی فهمیدم چه‌قدر قضاوت‌های بی‌جا داشته‌ام، توانستم کم‌کم از نگاه محدود خودم عبور کنم و وسیع‌تر ببینم. کنگره با بازسازی سه ضلع جسم، روان و جهان‌بینی ما را از نو ساخت. ما یاد گرفتیم زندگی یعنی خدمت کردن، بخشیدن، نجات دادن و نه فقط زنده بودن. استاد امین می‌گویند: «بخشش واقعی عبور از خود است، نه فقط دادن مال»؛ یعنی آن‌جایی که باید از خواسته‌ نفسانی‌ات بگذری، از وابستگی‌ات دل بکنی و به نفع یک هدف بزرگ‌تر «من» را کنار بگذاری. دیده‌بان لژیون سردار مسافر علیرضا هم می‌فرمایند: «وقتی بخشش وارد زندگی‌ ما شود خداوند هزار برابر آن را در مسیرهای ناشناخته به ما بازمی‌گرداند».

آقای مهندس همیشه گفته‌اند کسی که برای نجات دیگری قدم برمی‌دارد مسیر رهایی خودش را هم هموار کرده است. لژیون سردار فقط کمک مالی نیست؛ بلکه یک انتخاب آگاهانه برای رشد جمعی و نجات انسان‌ها است. من روزی در تاریکی بودم اگر کسی نبود که وقت و مالش را ببخشد شاید هیچ‌وقت به نور نمی‌رسیدم. امروز نوبت ما است که همان چراغ را برای دیگران روشن کنیم. در کنگره یاد گرفتیم بخشش شرط داشتن نیست؛ شرط آن خواستن و باور است. وقتی با دل ببخشیم خداوند راه‌هایی را باز می‌کند که حتی فکر آن را نمی‌کردیم. من روزی باور نداشتم می‌توانم از نظر مالی رشد کنم؛ اما کنگره باور من را عوض کرد و بعد از آن برکت، آرامش و وسعت رزق وارد زندگی‌ من شد. اکنون در پایان بیایید قضاوت را کنار بگذاریم؛ چون قضاوت دیوار می‌سازد؛ اما درک کردن پل است.

بیایید به‌جای قضاوت سعی کنیم ببینیم، بفهمیم و هم‌دل شویم. یادمان نرود همه‌ ما روزی نیاز به یک فرصت داشتیم. با بخشش در کنگره آموختیم که بخشش فقط دادن پول نیست. بخشش یعنی عبور از خودخواهی‌ها، از ترس‌ها و از تنگ‌نظری‌ها؛ یعنی وقتی قلبتان درگیر رهایی دیگران می‌شود دیگر نمی‌توانید فقط به خودتان فکر کنید. بخشش یعنی ایمان به عدالت خدا؛ یعنی آنچه می‌بخشیم در جایی دیگر و به شکلی دیگر هزار برابر به ما بازمی‌گردد.

بخشش در لژیون سردار؛ یعنی هم‌دلی با پدری که برای رهایی فرزندش گریه کرده است، همراهی با مادری که به یک نور کوچک امیدوار بوده است، گذاشتن دانه‌ای کوچک برای رشد جنگلی از امید و آرزوها. چه افتخاری بالاتر از این‌که بتوانیم سردار شویم؟ سردار یعنی پیش‌قراولِ نور، کسی که از تاریکی گذشته؛ اما برگشته تا مسیر را برای دیگران روشن کند. سردار بودن فقط یک عنوان نیست، یک مسئولیت مقدس است. مسئولیتی برای نجات انسان‌هایی که هنوز در بند هستند. وقتی می‌بخشیم، یعنی فهمیده‌ایم که حتی اگر فقط یک نفر نجات پیدا کند دنیا جای بهتری می‌شود.

من امروز در این جایگاه هستم؛ چون روزی کسی دیگر بخشید، تحمل کرد، ایستاد و راه را برای من هموار کرد. حالا نوبت من است که آن نور را به جان‌های دیگر نه فقط با زبان بلکه با عمل، با بخشش، با حضور هدیه کنم. بیایید سردار باشیم نه فقط در نام بلکه در نیت، در قلب و در عمل. سردار باشیم برای ساختن و برای خانواده‌ها، برای نسل‌ها، برای جامعه، برای آینده باشد که ما نیز مشعل‌دارانی باشیم که نه فقط نور را حمل می‌کنند؛ بلکه آن را در دل‌های خاموش روشن می‌سازد و نوری را که روزی مسیر ما را نجات داد با عشق به دیگران هدیه دهیم.

تایپیست: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر رقیه (لژیون اول)
عکاس: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر رقیه (لژیون اول)
ويرايش و ارسال: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون دوم) نگهبان سایت 
همسفران نمایندگی بردسکن

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .