ما فقط زنده بودیم

خدای بزرگ‌ و مهربان را بسیار شاکرم و ممنونم که کنگره‌۶۰ را سر راه من و مسافرم قرار داد تا ما را از تاریکی‌های جهل و ناامیدی به سوی نور امید، روشنایی و دانایی هدایت کند. من با دوماه تأخیر، بعد از مسافرم وارد کنگره شدم وقتی از مسافرم می‌پرسیدم کنگره چه‌طور جایی است! در جوابم می‌گفت: کنگره‌۶۰ مثل بهشت است و من مات و مبهوت می‌ماندم که خدایا کنگره چه مکانی است که مسافرم این‌قدر در کنگره احساس خوبی دارد و کنگره را به بهشت مثال می‌زند. وقتی که خودم وارد کنگره شدم من هم این احساس خوب، آرامش، شیرین، دل‌چسب و امید فراوان داشتم گویی در بهشت هستم. دانشی که در هیچ دانشگاه و مدرسه‌ای به ما یاد نداده بودند را در کنگره آموختم.

از آقای مهندس حسین دژاکام بسیار تشکر می‌کنم که به ما درس زندگی کردن و انسان بودن را آموخت. قبل از ورودم به کنگره پر از منیت، جهل و نادانی بودم ما در تاریکی که خودمان به وجود آورده بودیم زندگی می‌کردیم، در واقع ما فقط زنده بودیم و ادای زندگی کردن را در می‌آوردیم. از راهنما همسفر مهری بسیار تشکر می‌کنم که با راهنمایی‌های بسیار عالی و مفیدشان به من کمک می‌کند تا از تاریکی‌هایی که سال‌ها با جهل و نادانی خودم ساخته و عذاب می‌کشیدم خارج شوم و به سوی نور حرکت کنم. امیدوارم خداوند این نعمت‌های بزرگ یعنی آقای مهندس، کنگره و راهنمایان را از ما نگیرد و این حال خوب را نصیب همه کسانی که در تاریکی هستند بکند و راه کنگره را به آن‌ها نشان دهد.

دل‌نوشته: همسفر رویا رهجوی راهنما همسفر مهری (لژیون اول) 
رابط خبری: همسفر هاجر رهجوی راهنما همسفر مهری (لژیون اول) 
ویرایش و ارسال: همسفر آذر رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون سوم) نگهبان سایت 
همسفران نمایندگی باباطاهر همدان