سیزدهمین جلسه از دوره سی و نهم کارگاه آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰، نمایندگی عمان سامانی شهرکرد، به استادی ایجنت محترم مسافر محمد، نگهبانی مسافر داود و دبیری مسافر داود با دستور جلسه "وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من" یکشنبه ۲۱ اسفند ماه ۱۴۰۱ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
.jpg)
سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر
دستور جلسه امروز وادی چهارده (وادی عشق)
ما در کنگره معتقدیم که وادیها مثل آبادیهایی هستند که با عبور از هر آبادی به آبادی بعدی میرسیم و به ترتیب از تفکر شروع میکنیم، از ناامیدی رد میشویم، مسئولیتها را میپذیریم تا اینکه به وادی چهاردهم میرسیم، طبق این نظریه تا از سیزده وادی رد نشده باشیم به وادی چهارده نمیرسیم، ولی الان این نظریه قابل قبول نیست، چون اگر عشق نباشد اصلاً انسانی کنار هم نمیماند. اگر به مثلث عشق که همان حس، سایه و جاذبه است دقت کنید و اگر همان ضلع جاذبه را در نظر داشته باشیم،چیزی که باعث شده انسان و کل هستی شکل بگیرد عشق است، خداوند خود عشق است و از خودش در تمام هستی دمیده و هستی را شکل داده است، اگر اینگونه نگاه کنیم از هر وادی یک مقداری را گذراندهایم و بعداً با تکرار این وادیها آنها را تکمیل مینمایم.
بحث کردن در مورد عشق زمانبر است، فقط همین را بگویم که تمام هستی عشق است، انسان عشق است،آخرین مبحثی که ما داریم و نهایت تعالی انسانها است، عشق میباشد، انسان میآید تا عشق را به نمایش بگذارد ولی یکسری ناخالصیها در این دنیا باعث میشود که نور و عشق پوشیده شود.
.jpg)
اگر بخواهیم عشق را از لحاظ پختگی درجهبندی کنیم سه درجه دارد؛ یکی عشق مخلوق به مخلوق ، مثل؛ عشق زن به شوهر، مادر به فرزند یا عشق انسان به حیوانات یا بالعکس و حتی عشق انسان بهاشیا، مثلاً ؛انسان عاشق ماشینش میشود ،این اولین مرحله عشق است و وقتی کمی پختهتر میشود و معرفت انسان چاشنی کار قرار میگیرد، عشق یک مرحله ارتقا پیدا میکند که عشق مخلوق به خالق است، یعنی انسان عاشق خداوند میشود و بحث من همینجاست که انسان چگونه عاشق خداوند میشود؟ در عشق مخلوق به خالق اینگونه است که مخلوق عاشق تمام هستی و مخلوقین دیگر میشود، تمام هستی را دوست دارد، درختکاری یک نمونه عشق مخلوق به خالق است که انسان به طبیعت اهمیت میدهد و آن را احیاء میکند، کسی که عاشق خداوند است به بندگان خدا خدمت میکند، انسانی که عاشق خداوند است نه تنها باری بر دوش بندگان خدا نمیگذارد بلکه آنها را هم حمایت میکند.
ماه رمضان، ماه مهمانی خداوند را در پیش داریم که میزبان ما خداوند است، اما چه کسی حمایت میکند و چه کسی در این ماه مبارک عشقش را به نمایش میگذارد؟ به اعتقاد ما در کنگره سفرهای پهن است که هرکسی به اندازهای که میتواند میآورد و بقیه میبرند، زمان مصرف دیدگاهی وجود داشت که من میگفتم بگذار دیگری بیاورد تا من ببرم و این را زرنگی میدانستم اما در کنگره آموختم به اندازهای که قدم بردارم به من بازگشت داده میشود نه به اندازهای که دیگران را دور میزنم.

کسانی که در کنگره به آگاهی میرسند از جان مایه میگذارند، با حمایت چند نفری هم میشود افطاری داد ولی چرا ما میخواهیم همه در این کار شرکت کنند؟ ما بحثمان آموزش وادی چهارده است، آموختیم هرکجا که بازیگر بودیم لذت میبریم و هر کجا تماشاچی باشیم لذت نخواهیم برد، زمانی که سینما میرویم یک لذت مقطعی میبریم اما اگر بازیگر باشیم و مخصوصاً بازیگر نقش اول چقدر انرژی میگیریم ؟ این همان عشق است که من به اندازهای که میتوانم حمایت میکنم، اگر من هنوز در کنگره نتوانستم عشق بورزم چونکه کاری نکردم، اگر عاشق خدا نباشم نمیتوانم عاشق خودم باشم و اصلاً معنی عشق را نمیتوانم درک کنم.
آقای زرکش فرمودند؛ ما یک آبگوشت اتحاد در روزهای سه شنبه در آکادمی درست میکردیم و همه دور هم جمع میشدیم و بعد از اینکه غذا خورده میشد در همان سفره برای آبگوشت هفته بعد گلریزان میکردیم ،گفتند من یک روز محاسبه کردم که فرضا هزینه آبگوشت برای هفته بعد حدودا پنج میلیون تومان میشود و مبلغ را آماده کردم تا اینکه هفته بعد خودم بانی شوم، زمانی که روز سه شنبه رسید بعد از صرف غذا سریع اعلام کردم که هزینه آبگوشت هفته بعد با من است و آقای مهندس فقط به من نگاهی کردند و چیزی نگفتند و بعد از اینکه همه رفتند مرا صدا کرد و گفت تو بازی را خراب کردی، پرسیدم چرا؟ فرمودند خشمزگی و لذت این غذا به این بود که هرکس به اندازه توان خودش در آن سهمی داشته باشد، زندگی انسان یک زندگی گروهی است، ما وظیفه داریم که مسئولیتهای خودمان را به نحو احسن انجام دهیم و اگر در انجام مسئولیت هایمان کوتاهی کنیم بار مسئولیت مان را دیگران باید به دوش بکشند، من باید این را یاد بگیرم که عشق به صحبت کردن نیست، عشق در وجود ما هست ولی بعضی از ما جلوی آن را به دلیل حسهای منفی یا ترس از دست دادن و... گرفتهایم.
در کنگره اجباری وجود ندارد چونکه اینجا تعلق به شخص خاصی ندارد ولی باید یاد بگیریم که در مقابل مسائل خواب نباشیم، منتظر نباشیم که کسی بار مسئولیتمان را به دوش بکشد.
سومین مرتبه عشق؛ عشق خالق به مخلوق است که آن هم نمودش در انسانهاست، انسانهایی که همه آنها را دوست دارند.
امید داریم که از برکتهای ماه رمضان عقب نمانیم و بتوانیم از آنها استفاده کنیم.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردیده اید از همه شما سپاسگزارم
نگارنده:مسافر مسعود لژیون سوم
تنظیم: مسافر محمد لژیون سوم
ارسال: مرزبان خبری مسافر روح الله
نمایندگی عمان سامانی شهرکرد مسافران
- تعداد بازدید از این مطلب :
639