English Version
English

نفس بی‌منطق

نفس بی‌منطق

در وادی اول دانستیم که با تفکر ساختارها آغاز می‌شود و بدون تفکر آنچه هست روبه‌زوال می‌رود؛ بنابراین نادانی عامل زوال و نیستی است. نادانی دلایلی دارد که این‌ها علت اصلی معضلات بشر است؛ پیروی از مرجع ضعیف و ناکارآمد، تأثیر عادات، افکار توده نادان و پنهان کردن نادانی از عللی است که عامل بقای نادانی است.

در وادی هفتم نیز فهمیدیم اعمال ما باید هدف‌دار بوده و منجر به خیر و نیکی گردد؛ یعنی برای رسیدن به حقیقت باید راه درست را پیمود و نتیجه مطلوبی به دست آورد.

تعقّل درباره درستی یا نادرستی محصولی که قرار است بعد از عمل ما به دست آید می‌تواند تشخیص عمل سالم را از عمل ناسالم، سهل نماید. محصول سالم از عمل سالم و محصول ناسالم از عمل ناسالم به دست میاید. اگر فرد مصرف‌کننده بداند بعد از مصرف مواد تبدیل به فرد مصرف‌کننده می‌شود و هم اینکه با چه کیفیتی زندگی می‌کند، به‌طورقطع به سمت مصرف آن نخواهد رفت. درک این موضوع به‌راحتی امکان‌پذیر نیست. فهم این مطلب برای رهجوی سفر دوم بسیار راحت و دقیق است زیرا خود درگیر فضای اعتیاد بوده و آن را به‌طور بالقوه و بالفعل حس می‌کند و هم اینکه آموزش لازم را دیده است و اعتیاد را می‌شناسد.

قوانینی کلی بر زندگی انسان حکم فرماست که باید به آنها عمل شود و یادگیری تئوری آنها به‌تنهایی کارساز نیست. سرنوشت بشر در دست خود اوست و امیدی جز به عمل نباید داشت. آنچه به بشر امکان زندگی می‌دهد تفکر و عمل اوست. انسان نباید با پیروی از نفس سرکش برای خودش قیدوبند بسازد و آزادی درونی‌اش را از دست بدهد؛ زیرا زمانی که اسیر قیدوبند و متعلّقات دنیا شد، مقدرات و پیش آمدها بدون میل و اراده شخص ایجاد می‌شوند و اسارت را طولانی می‌کنند. آزادی واقعی بشر زمانی است که به‌اجبار و تمایل نفس نباشد.

طبق سنت بقراط (یونان باستان) اعتدال و شیوه سالم زندگی بهترین و ضروری‌ترین راه جلوگیری از بیماری است.

تندرستی حالت طبیعی است. برای حفظ سلامتی باید راه تعادل و هماهنگی را پیمود. زمانی در قرون گذشته بیماری‌ها را به خدایان نسبت می‌دادند. اکثر مردم عقیده داشتند بیماری، ناشی از علت‌های فوق طبیعی است که حتی نام بعضی از بیماری‌ها معنایی غیرعادی و نامأنوس داشتند و دارند؛ مثلاً؛ آنفولانزا به معنی نفوذ شوم ستارگان است. انسان با مشاهدات عینی و تجربیات توانست به علوم مختلف دست پیدا کند و قوانین حاکم برجهان را کشف نماید.

اما عمل سالم چیزی نیست که برای عقل بشر مجهول باشد خصوصاً بشر معاصر که به علوم دسترسی دارد و تا حدود زیادی به‌طور عینی و تجربی بر آن مسلط شده است و آگاهی دارد که عمل سالم باعث بهبودی زندگی گردیده و رمز سلامتی است.

قانونی که از حق بر خواسته باشد بر مبنای نتایج مطلوب و آرامش‌بخش آن بر ما لازم‌الاجرا گردیده و غایت آن چیزی جز تعالی و سعادت بشر نیست؛ بنابراین اگر برخلاف این قوانین حرکت کنیم به‌طورقطع اختیار و آزادی خود را که موهبتی الهی است؛ از خود سلب نموده‌ایم.

آگاهی انسان مطلق نیست؛ بنابراین گاهی عمل ناسالم بروز می‌کند و یکی از علل آن قرار گرفتن در حالت هیجان است که دارای تبعاتی است. یکی از این تبعات هوس است. خواسته نامعقول می‌تواند حاکمیت وجدان را مختل نموده برای لحظاتی رابطه ما را با واقعیت قطع نماید و به نسبت شدت آن می‌تواند در نهاد ما تغییراتی ایجاد نماید. حال باید مراقبت نماییم دچار خواسته‌های نامعقول نشویم و اگر بعد از برآورده ساختن آن دچار ناراحتی و عذاب درونی یا بیرونی شدیم بدانیم که اسیر لذتی مضر و مخرب شده‌ایم.

 

 منبع کنگره 60 : وبلاگ مسافر آبتین نورانی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .