انسانها وقتی بر روی کره خاکی فرستاده شدند، مشعلهای روشنی بودند و در نور زندگی میکردند؛ اما با اختیاری که به دست آوردند ذرهذره در دل تاریکیها پنهان شدند و مقام انسانی خود را گم کردند، باید بگردند و آن را پیدا کنند.
یک انسان در دوران مصرف جایگاه واقعی خود را از دست میدهد، زیرا نمیداند از چه ارزشی برخوردار است. بسیار ارزان خود را میفروشد و از اینکه ساده و فراموشکار است. زود گول میخورد و زمانی که در تاریکی اعتیاد و جهل فرورفت، تمام چیزهایی که حق او بوده و قرار بوده داشته باشد را بهسادگی از دست میدهد.
این تفکر و ناامیدی بزرگترین نیروی شیطانی است که میتواند دچار سردرگمی گردد و در چاهی که خود کنده، سقوط کند؛ زیرا میدانیم که ناامیدی چاهی است که ته ندارد و زیر دیوار جهل و جهالت مینشیند و دیوار روی سرش خراب میشود، چون در ناامیدی روزنهای نیست.
فقط به نداشته های خود فکر میکند، اصلاً به فکر داشتهها و نعمتهایی که خداوند به او بخشیده نیست و نیروهای بازدارنده دنبال ابزارهایی هستند که آسانتر به هدفشان برسند و انسان تمام اختیار را دست نیروهای اهریمنی میسپارد؛ و نداشتههایی که در ذهن خود میپروراند باعث میگردد که بیشتر در منجلاب غرق شود و باعث میشود که انرژی خود را از دست بدهد و این انرژی ازدستداده یک سرقت انرژی توسط نیروهای بازدارنده است.
نیروهای بازدارنده هیچگونه انرژی ندارند، اما با دزدیدن انرژی انسان باعث ضعف و ناتوانی و قوی و نیرومند شدن خود میشود؛ بنابراین انسان وقتی در مشکلاتی مثل اعتیاد و بیماریها قرار میگیرد، در ناامیدی فرو میرود، ضعیفتر و ناتوانتر میشود.
زیرا در عدم آگاهی و عدم دانایی قرار دارد، نیروهای بازدارنده در ابتدا بودند و هستند، انسان باید به مرحله رشد و تکامل و تعادل برسد تا در مرحله کمال و معرفت قرار بگیرد. راهی نیست که تسلیم گردد، در مقابل کنگره و یا آموزشها و فرمانبرداری از راهنما بتواند جایگاه خودش را تغییر داده و با خدمت به انسانهایی که در جایگاه او قرار داشتند را به حال خوش برساند. حال خوش یعنی اشکی را به لبخند تبدیل کردن، یعنی از هدفهای انسانی دور نشوی.
اینجاست که نیروهای اهریمنی شدیداً، مخالف به خلق خداوند هستند، بنابراین کسب جایگاه انسانی بسیار باارزش و پراهمیت است. خاصیت انسانی و مقام انسانی را باید با کسب کردن شناخت معرفت در جهت صراط مستقیم و عمل سالم به دست میآید.
اگر توانستی به این مرحله برسی که با هر موجودی، موجودیت پیدا کنی و هر مخلوقی بهتنهایی نمیتواند زندگی کند، در ارتباط به تبادل صوت و نور با یکدیگر به حیات خودشان ادامه میدهند، خاصیت انسان بودن موجی است که جمع این دو موضوع در کنار یکدیگر باعث میشود که هستی به تعادل و حرکت خودش ادامه دهد.
اینطور نیست که فکر کنی بیهوده به دنیا آمدی و ناامید باشی و همیشه خودت را با دیگران قیاس و مقایسه کنی که این عمل شخصیت و موجودیتی ندارد.
این احساس را همه مصرفکنندگان در زمان مصرف مواد داشتهاند و زمانی که تصمیم به درمان گرفتند که به کنگره بیایند، آموزش کنگره و راهنما را میگیرند، آموزش سیدیها، نشریات، جهانبینی، کمک میکند باید عملی و اجرایی شود. خاصیت و جاذبه موجی را از کنگره به دست میآورند که وصفنشدنی است و ساختارهای کنگره جلسه و لژیون را انجام میدهند.
خاصیت انسان بودن و به تکامل رسیدن در جمع اتفاق میافتد. کنگره مکانی و ساختاری دارد که همه در آن مکان جمع میشوند و موج انرژی را به یکدیگر انتقال میدهند و به اعتمادبهنفس میرسند، دیگر احساس پوچی و ناامیدی نمیکنند و متوجه میشوند، به این دلیل در دوران مصرف هرچقدر در ناامیدی فرومیرفتیم، ضعیفتر میشدیم و نیروهای بازدارنده به ما مسلط میشدند، حال چه میشود که انسان بااینهمه پیچیدگی و اینهمه قدرتی که خداوند در اختیار او قرار داده است و یا اینکه تمام زمین و آسمان مسخر انسان است، چطور میشود که انسان برای هیچ آفریدهشده باشد و من نمیدانم! ما انسانها چه اجروقربی در محضر خداوند داریم.
آرامآرام میفهمیم که خداوند عالم هستی را برای انسان آفریده است، زمانی که به این آگاهی میرسم دیگر نیروهای بازدارنده، برای منحرف کردن من، ندا شتههایم را به رخ من میکشد، آنگاه باکمی تفکر از نعمتهایی که پروردگار در اختیارش قرار داده است، مینگرم و دیگر ندا شتههایم برای من معنی و مفهومی ندارد و نخواهد داشت؛ چون قدر جسم سالم و فیزیولوژی خودم را میدانم و برایش ارزش قائل میشوم و خداوند بخشنده، تمام چیزهایی را که در اختیارم قرار داده را در ذهن خودم به تصویر میکشم.
خداوند مرا بیهوده خلق نکرده که بیهوده خود را میپندارم و مقام خودم را درجایی که گمکردهام جستجوگرانه و ماهرانه آن را میابم. چون با اختیاری که دارم میتوانم برگشت کنم و به جایگاه فرشته برسم، سعود کنم، عمل صالح و سالم انجام بدهم، و انسان میتواند به جایگاه انسانی خود که از روز الست شروع شد برسد.
راه سخت و سهل است، راه مستقیم طویل و طولانی است؛ اما میتوان آن را طی نمود، حتی از فراز و نشیبهایی گذشت. از آموختههای جناب مهندس یا بیانات شیرین و دلچسب خودشان ما را در مسیر صراط مستقیم قرار میدهند، کافی است دستمان را دراز کنیم و کائنات آن را در دستانمان میگذارند.
بنابراین آموزشهای کنگره از ارکان مهم انسان است که وارد مسیر عدالت، معرفت و عمل سالم میشویم. آن لحظه، لحظه بیداری است و دیگر خودمان را به خواب نمیزنیم و با چشم سر به واقعیت نگاه نمیکنیم، کنگره مکان امن است و در این مکان میتوانیم، مقام انسانی خود را بیابیم.
جایگاه انسانی بالاتر از آن است که پیرو قوانین الهی باشیم و بدانیم در قلب و سرنوشت انسان نور الهی وجود دارد که با خدمت کردن به انسانهای دردمند و تهیدست نور را در وجود خود پررنگتر و گسترش بدهی و اینجاست که بوستان وجودی را زینت میکند و نهال عشقها را آبیاری میکند.
کاشتن بذر محبت و پرورش دادن آن برای دیگر انسانهایی که نیازمند احیا شدن هستند، میباشد. زیباترین حرکات انسانی و محبت نشانهٔ همدلی ماست و تنها چیزی که از انسانها بهجا میماند، انسانی بودن و انسانی اندیشیدن و در مسیر معرفت، عدالت، عمل سالم، مقام انسانی و جایگاه انسانی را کسب خواهیم کرد
نویسنده: همسفر صدیقه
نگارنده: همسفر هانیه
- تعداد بازدید از این مطلب :
4249