جلسه چهارم از دوره نوزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی دانیال اهواز با استادی آقا مهرداد ، نگهبانی آقا محمد باقر و دبیری موقت آقا حمید و با دستور جلسه " وادی سوم و تاثیر آن بر روی من " در روز یکشنبه مورخه 1396/08/28 رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
خدا را بابت بودن در این جایگاه شاکر هستم و از این بایت از نگهبان جلسه سپاسگزارم. همچنین رحلت پیامبر (ص) و امام رضا (ع) را به همگان تسلیت میگویم.
دستور جلسه امروز وادی سوم و تأثیر آن بر روی من است و عنوان این وادی هم این است که باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند.
در کنگره 60 ما به این اصل اعتقاد داریم که اگر فردی بخواهد به درمان برسد باید سه ضلع جسم، روان و جهانبینیاش رشد کند، از طرفی دیگر در جزوه جهانبینی میخوانیم که برای طی کردن سفر دوم به دانش جهانبینی نیاز است. جهانبینی از این بابت در کنگره مهم است که طرز تفکر فرد را عوض میکند و پایه و اصول جهانبینی کنگره 60 بر روی وادیها بناشده است، به قول آقای مهندس این وادیها را باید کاربردی کنیم و امروز ما به وادی سوم میرسیم. من فکر میکنم وادی سوم از من میخواهد که من با خودم حسابکتاب کنم که چند چند هستم و درواقع تکلیفم را با خودم روشن کنم. در وادی سوم اشاره میشود که انسان دارای یکسری مشکلات است، حال این مشکلات دانسته باشند و یا ندانسته، چه خواسته باشند و چه ناخواسته، چه بداند منشأ آن کجاست و چه نداند؛ بهعنوانمثال من درگیر اعتیاد شدم و میدانم دلیل آنچه بود و یا درگیر یک بیماری ژنتیکی هستم و نمیدانم منشأ آن چیست؛ و یا مانند زلزله؛ ممکن است یک شخص با خودش بگوید که چرا در یکشب تعدادی از افراد خانوادهام و اموالم از بین رفتند و با خود بگوید خدایا چرا من.
وادی سوم این را به من میگوید که زمانی من با مشکل برخورد کردم، اصلیترین و اساسترین کار این است که مشکلم را حل کنم. در این وادی یک سؤال مهم مطرح میشود و میپرسد حال باید چهکار کرد؟ باید در جای خود بنشینیم بسوزیم و بسازیم و کاری انجام بدهیم که نیروهای منفی از ما میخواهند و یا بدانیم که هیچ شخصی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند و اینکه مسئولیتپذیر باشم. خیلی از کارها در کنگره بر اساس همین مسئولیتپذیری بناشده است. به رهجو نامه دارو را میدهند و اگر رهجو بخواهد میرود دارویش را میگیرد و اگر نخواهد نمیگیرد، برنامه داروی اش را به او میدهند و اگر خواست اجرا میکند و اگر نخواست اجرا نمیکند. در سفر دوم هم به همین شکل است. به من مسئولیتی میدهند اگر من خواستم آن را به نحو احسن انجام میدهم و یا اگر نخواستم خلاف آن را انجام میدهم و کمکم بایکوت میشوم و از گردباد به خارج پرت میشوم.
استاد در ادامه افزودند: من از خودم میپرسم که این مشکلات اصلاً برای چه به وجود آمدند؟ نکتهای که من از صحبتهای استاد امین دیدهبان محترم جهانبینی یادم میآید این است که؛ مشکلات به دو دلیل برای انسان به وجود میآیند. یک اینکه نتیجه کشت بذرهای غلطی است که من در گذشته انجام دادم و الآن باید بازپرداخت آن را بدهم و دوم اینکه مشکلات به دلیل خواست ارتقا جایگاه به وجود میآیند. من تصور میکنم زندگی مانند دوره تحصیلی است. یک فردی یک سال درس میخواند و آخر سال باید امتحان بدهد و از سد امتحان رد بشود، اگر توانست از آن امتحان موفق بیرون بیاید میرود کلاس بالاتر مینشیند اما اگر یک سال در خواب غفلت بود باید دوباره همان امتحان را پاس کند.
استاد در انتها فرمودند: خیل دوست دارم نکتهای که در سی دی سند بدون نقص از آقای مهندس یاد گرفتم را بگویم که بیارتباط با این وادی نیست. بعد از آنکه این سی دی را گوش کردم پیش خودم اینگونه تصور کردم که زندگی انسان مانند یک ماشین خیلی خیلی لوکس است که از طرفی مالک آن است، من فکر نمیکنم کسی باشد که به خاطر یک خط و یا خشی که روی آن ماشین باشد بگوید من آن ماشین را نمیخواهم. در این وادی گفته میشود که ما به این حیات آمدهایم که حل مشکلات را یاد بگیریم، نکته بسیار مهم که در کنگره یاد گرفتم این است که این حیات ذاتاً دارای ارزش زیادی است. درواقع من آمدهام که مطالب زیادی فرابگیرم، آمدهام بازپرداخت یکسری بدهیها را بدهم، آمدهام آموزش بگیرم و خدمت کنم، حالا این وسط مشکلاتی هم پیش بیاید چیز خاصی نیست. اینکه همیشه خوشی باشد هم چیز خوبی نیست، مضاف بر این چالشها و مشکلات نشان میدهد که من دارای چه ظرفیتی هستم. همینطور که در انتهای وادی گفته میشود ما باید در قبال کارهایمان مسئولیتپذیر باشیم و آنها را حل کنیم و با خود تفکر کنیم که میخواهیم چهکار کنیم. اینکه در جای بنشینیم بسوزیم و بسازیم و یا آنکه برای اینکه فرمانروایی عادل در شهر وجودی باشیم تدریجاً سازندگی را در جسم، روان و جهانبینی آغاز کنیم.
نگارش: مسافر مهرداد
عکس: مسافر محمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
2060