بنام قدرت مطلق
جلسه یازدهم از دور اول کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران نمایندگی نیکآباد، با استادی همسفر زهره، نگهبانی همسفر سهیلا و دبیری همسفر شهلا با دستور جلسه " وادی دوم و تأثیر آن روی من " روز دوشنبه در تاریخ 95/8/3 رأس ساعت ۱۵ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد: ما در وادی اول یاد گرفتیم که برای انجام هر کاری تفکر کنیم و بیگدار به آب نزنیم؛ یاد گرفتیم که تفکر آغاز خلق است و هر رویدادی که در زندگی به وجود میآید، نقطه آغاز آن از تفکر ما بوده است.
اما وادی دوم؛ هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچکدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. ما اگر درست فکر کرده باشیم، میبینیم خیلی از چیزها را ازدستدادهایم و یا داریم از دست میدهیم، مثلاً مصرفکنندهای که سفر خود را شروع میکند، وقتی به این وادی میرسد، وقتی فکر میکند که چه تخریبهایی را به وجود آورده و چه موقعیتهایی را ازدستداده و چه راه سخت و طولانی در پیش دارد، ممکن است احساس ناامیدی و به دنبال آن احساس پوچی کند و یا ما همسفران زمانی که فکر میکنیم چه آسیبهایی به خود زدهایم و در اثر تفکرات غلط و اشتباه، مشکلاتی برایمان پیشآمده، ممکن است احساس ضعف و ناامیدی بکنیم و از خداوند گله و شکایت کنیم که همهچیز برای ما تمامشده و چرا ما را به دنیا آوردهای و ما فقط به دنیا آمدهایم تا زجر بکشیم؟ و ممکن است تا جایی پیش برود که کاملاً ناامید بشویم و در تاریکیها فروبرویم؛ یعنی خارج شدن از مسیر صحیح زندگی.
در این قسمت وادی دوم برای از بین بردن این تفکرات غلط و این احساس پوچی و ناامیدی مطرح میشود. وادی دوم به ما میگوید که هیچ مخلوقی در این جهان و در این هستی به جهت بیهودگی آفریده نشده و همه موجودات از ریزودرشت، همه دارای وظایفی هستند و چیزی را پیدا نمیکنیم که بیهوده قدم به حیات گذاشته باشد. مثلاً درخت از میوهاش میخوریم، از برگهایش تنفس و از شاخههایش سایه میگیریم و از چوبش کاغذ و هزاران کار دیگر؛ پس چگونه انسانی که اشرف مخلوقات است و انسانی که خداوند فرمان داد تا به او سجده کنند، بیهوده باشد؟ جایگاه ما فقط خوردن و خوابیدن نیست و جایی که هیچ موجودی بیهوده خلق نشده، چطور انسان با قرار گرفتن در تاریکی و مسیر ضد ارزشها تا مرز بیهودگی پیش میرود؟
خداوند وقتی بندهاش را خلق کرد، او را بر سر دوراهی گذاشت؛ یکی تاریکی و دیگری روشنایی؛ اما اصولاً انسان تاریکیها را تجربه میکند برای پی بردن به عظمت روشناییها. ما به دلایلی که نمیدانیم سالها راه خودمان را گمکرده بودیم و حالا برای پیدا کردنش باید تلاش و کوشش کنیم و به حل مشکلات بپردازیم؛ آموزش بگیریم و آموزش بدهیم و در برابر خدمت بلاعوضی که به ما میشود، بتوانیم خدمت کنیم. ما به خاطر خارج شدن از مسیر ارزشها و صراط مستقیم، وضعیتی به وجود آوردهایم که تواناییهای ما زیر خروارها مشکلات مدفونشده و باید بدانیم ما به هیچ نیستیم و اگر بخواهیم میتوانیم تغییر کنیم و همهچیز را عوض کنیم و از پایینترین نقطه به بالاترین نقطه برسیم. اگر به آرم کنگره توجه کنیم، یک مثلث را درون دایره میبینیم و اگر ما سه عدد چوب یا سه ضلع داشته باشیم، فقط میتوانیم با آن مثلث درست کنیم، یعنی حرکت از پایینترین نقطه و کمترین امکانات و در بدترین وضعیت؛ درست مثل زمانی که سفر خود را همراه با مشکلات زیاد آغاز میکنیم؛ اما دایره برخلاف مثلث دارای بینهایت ضلع است، یعنی بالاترین نقطه و رسیدن به اوج و مثلث درون دایره تمثیل انسانی است که سقوط کرده و نابودشده، اما با خواست خود و اذن خداوند حرکت خود را شروع میکند و به بالاترین جایگاه میرساند و باید دانست که هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچکدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.
نگارش : همسفر سحر
عکس : همسفر سحر
تهیه و تنظیم : وبلاگ نمایندگی نیک آباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
3642