جلسه پنجم از دوره چهل و پنجم جلسات آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی خمین با استادی راهنما مسافر حمید نگهبانی مسافر امرالله و دبیری مسافر علیمحمد با دستور جلسه " رابطه یادگیری با معرکهگیری" در روز سهشنبه 4 آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ شروع به کار کرد.

سلام دوستان حمید هستم یک مسافر؛
خدا را شکر میکنم برای ورودم به این جایگاه و حس و حال خوبی که دارم و تشکر میکنم از نگهبان و دبیر جلسه، هر بار که به عنوان استاد جلسه به اینجا میآیم تجربه جدیدی است و انگار بار اول است می آیی و استاد مینشینی و از تجربه خودت صحبت میکنی. همیشه به خودم این را میگویم که هر موقع قرار است استاد بشوم، میگویم خدایا کاری کن اگر حرفی کلامی میزنم به درد یک تازه وارد بخورد که همان حرف یا کلام من جرقهای بشود تا در مسیر خودش بیاید.
دستور جلسه امروز رابطه یادگیری با معرکهگیری، هدف ما از آمدن به کنگره چیست؟ ما همیشه در طول مسیر میگوییم سه سفر داریم: سفر اول از مصرف مواد مخدر تا قطع آن، سفر دوم از قطع مواد مخدر تا رسیدن به خود و سفر سوم از رسیدن به خود تا رسیدن به قدرت مطلق. درون کنگره معرکه گیری برای همه هست فرقی نمیکند مهم این است که من حمید کجای این قضیه هستم، توی سفر اولم که تاکید میکنم من هدفم درمان اعتیاد بود میگفتم خدایا من فقط مواد نکشم سیگار نکشم تمام و بروم، چی شد که ماندگار شدم مرزبان، راهنما شدم، یک اتفاقی این وسط افتاد که ماندگار شدم. این معرکهگیری برمیگردد به درون خود من هر چیزی که ما در کنگره آموزش میگیریم میگوییم یک صور آشکار دارد و یک صور پنهان به نظر من همه چیز از همان تفکر و فکر است، وادی اول با تفکر ساختارها آغاز میشود در جهت منفی ابتدا در ذهن من رخ میدهد. بعضی وقتها یادم میرود من برای چی به اینجا آمدهام، میآیم و یک ذره که حال و روزم خوب شد میروم توی معرکهگیری و میگویم خودم بلدم پله کم کنم، یا سیدی که شما میخواهید بگویید را من بلدم و این بلدم شروع ملکهگیری است، در اصل هیچ چیزی بلد نیستیم و اگر بلد بودیم حال روز ما این نبود. دغدغه من در ابتدای ورود رهجو آموزش نظم است و اگر من بتوانم نظم را به او موزش بدهم همه چیز را یاد میگیرد اگر من ابتدای کارم و در هر نقطهای از سفرم این نظم را یاد بگیرم همه چیز درست میشود، شاید یه کلمه ناچیز و کوچک باشد ولی معرکهگیری از بینظمی میآید. میگویند سر ساعت بیا لباس سفید بپوش و سی دی بنویس، باید بگویم چشم این کارهای کوچک و ساده به قدری قدرتمند هستند که اعتیاد را از پا درآوردند. من همیشه پیش خودم میگفتم بعضی حرفها و تکنیکها چقدر ساده هستند و همیشه گول سادگی آنها را میخوردم و همین سادگی طوفان به پا میکند. نکته مهم اینکه هر کجای سفر که هستید نظم را با خودتان ببرید و با خودتان روراست باشید ماسک نزنید و تظاهر به خوب بودن حال نکنید اینجا راه مشخص است باید یک الگو انتخاب کنید که ذهنتان قبول کند و در مسیر قرار بگیرید. سوالهایی که در مسیر به ذهنتان میآید اگر به آنها پاسخ ندهید کم وارد معرکهگیری میشوید و ترس به سراغ شما میآید و تفکر شما را میخورد، اگر ما این کارهای کوچک را رعایت کنیم در آخر خودمان خودمان را تشویق میکنیم مرسی که به صحبتهایم گوش دادید خودتان را تشویق کنید.
تایپ مطلب: مسافر میلاد
ویرایش مطلب: مسافر میلاد
عکاس: راهنما مسافر حجت
- تعداد بازدید از این مطلب :
111