چهاردهمین جلسه از دور بیستویکم کارگاههای آموزشی خصوصی ویژهٔ مسافران نمایندگی یحیی زارع میبد، با استادی مسافر مرتضی، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر محمدتقی، با دستور جلسهٔ «رابطهٔ یادگیری و معرکهگیری»، روز سهشنبه ۴ آذرماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۷ آغاز شد.

سخنان استاد:
جناب مهندس در سیدی «رابطهٔ یادگیری و معرکهگیری» میخواهد به ما آموزش دهد که یادگیری چیست، چرا انسان تا زنده است باید آموزش ببیند و در ادامه، در مورد معرکهگیری و رابطهٔ این دو، برای ما سخن میگوید.
جناب مهندس میفرمایند: یادگیری زمان و مکان خاصی ندارد و انسان باید در هر کجا، در هر زمان و تا لحظهٔ مرگ، برای آموزش دیدن و یادگیری تلاش و کوشش کند و از آموزش دست نکشد. به قول بزرگان: .ز گهواره تا گور دانش بجوی.
دلیل این همه یادگیری، آن است که راه و روش درست زندگی کردن همراه با آرامش را بیاموزیم تا مدام برای خودمان و دیگران مشکل ایجاد نکنیم و به بهشت واقعی که همان بهشت درونی است، برسیم.
روزی شخصی به جناب مهندس گفت: خدا خیرت بدهد، انشاءالله به بهشت بروی. جناب مهندس در پاسخ زیبایی فرمودند: اکنون در بهشت هستم. دلیل آنکه امروز جناب مهندس در بهشت درونی خویش با آرامش زندگی میکنند، این است که آموزش دیدهاند و نحوهٔ برخورد با دیگران و مشکلات را بهخوبی فرا گرفتهاند.
رسیدن به این بهشت درونی برای همهٔ انسانها میسر است، به شرط آنکه درست آموزش ببینند، به دانایی برسند و به قوانین و حرمتها احترام بگذارند، تا به تعادل که همان رسیدن به فرمان عقل است، دست یابند.
ما باید در زندگی، نحوهٔ سپاسگزاری و احترام گذاشتن به دیگران را یاد بگیریم؛ سپاسگزاری از پدر و مادر، استاد و راهنما و در نهایت از خداوندی که این همه نعمت را در اختیار ما قرار داده است. سپاسگزاری واقعی، تنها با احترام گذاشتن و خدمت کردن محقق میشود و انسان را به آرامش میرساند.
یادگیری فقط مربوط به یک بخش از زندگی نیست، بلکه مربوط به تمام مسائل روزمرهٔ زندگی است؛ زیرا با یادگیری و آموزش بیشتر، بهتر میتوانیم با مسائل برخورد کنیم. در زندگی، بارها اتفاق افتاده است که یک آموزش و یادگیری ساده، ما را از خطرات بزرگ نجات داده است و در مقابل، جهل و نادانی و عدم آگاهی باعث شده است که یک مسئلهٔ کوچک به بزرگترین مشکل زندگی ما تبدیل شود و ما را به نابودی بکشاند.
اگر به بطن جامعه بنگریم، میبینیم که بسیاری از افرادی که در زندان به سر میبرند، به دلیل نبود دانایی و آگاه نبودن به مسائل روزمرهٔ زندگی بوده است که سر از زندان درآوردهاند.
کنگره ۶۰ یک سیستم مناسب برای آموزش و یادگیری را در اختیار همهٔ ما قرار داده است که میتوانیم با گوش دادن به سیدیها و مشارکتها، سطح یادگیری خود را بالا ببریم.
اولین شرط برای یادگیری، تکرار، تمرین و دقت کردن است؛ اینکه بفهمیم چه چیزی را یاد میگیریم و در کجا باید از آن استفاده کنیم.
ابوعلی سینا تفاوت انسان دانا و نادان را در دقت کردن میداند؛ چرا که انسان دانا در اکثر مسائل زندگی، دقت کردن را سرلوحهٔ کار خود قرار میدهد، ولی انسان نادان، بیتفاوت از کنار مسائل میگذرد.
نقطهٔ مقابل یادگیری، معرکهگیری است و قطعاً کسی که آموزش نمیبیند و نسبت به یادگیری بیتفاوت است، بهسمت معرکهگیری میرود، ضرر و زیان میبیند و در ادامه، برای او مشکلات زیادی بهوجود میآید. از آنجایی که نمیخواهد بپذیرد مقصر است، مرتب بهانهگیری میکند و دیگران را مقصر جلوه میدهد و مشکلات خویش را به گردن دیگران میاندازد.
انسان نمیتواند هم آموزش ببیند و هم معرکهگیر باشد؛ باید در مسیر یکی از آنها قدم بردارد و پیشرفت کند و چه بهتر که این تلاش در مسیر آموزش و یادگیری باشد.
ریشه و علت معرکهگیری، نادانی و جهل و در ادامه، خودخواهی و منیت انسان است و هرچقدر انسان بتواند کفهٔ ترازوی یادگیری را سنگینتر کند، کفهٔ دیگر که معرکهگیری و ضدارزشهاست، بهمرور زمان ضعیفتر شده و قدرت خود را از دست میدهد.

مرزبان کشیک: مسافر سعید
ویراستار: مسافر جمال (لژیون ششم)
عکس: مسافر احسان (لژیون سوم)
تایپ: مسافر علی (لژیون هشتم)
ارسال خبر: مسافر سعید (لژیون دوم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
120