مراتب نفس فقط در انسان کامل میشود؛ زیرا تنها انسان دارای روح است، اگر بخواهیم کاری انجام بدهیم؛ باید تمام مطالب در مورد آن کار را بدانیم تا به نتیجه دلخواه برسیم. انسان موجودی ناشناخته است که به دو بخش تقسیم میشود:
۱ـ صور آشکار (جسم و فیزیولوژی انسان که قابل رؤیت میباشد.)
۲ـ صور پنهان (غیرقابل رؤیت است و شامل عقل، روح، نفس و ذهن میباشد.)
ما هنوز صور آشکار را کامل درک نکردهایم، چه برسد به صور پنهان. در اکثر آزمایشگاهها بررسی بیماریهای گوناگون نشان داده است که نقطه مشترک آنها از تنظیم خارج شدن بیان ژنها است. اعتیاد هم بیماری فیزیولوژی جسم و هم بیماری روح، روان و تفکر است؛ بنابراین مسئله بسیار پیچیده است. ما چون جسم را تا حدودی شناختیم، توانستیم مسئله اعتیاد را حل کنیم.
تنها کتابی که در مورد صور پنهان صحبت میکند، قرآن است که من آن را خواندهام و در مورد کلمه روح نزدیک ۳۰ سال فکر کردهام. بسیاری از افراد میگویند، چرا رسول خدا خاتمالانبیا است، مگر بشر دیگر پیشرفتی ندارد؟ دو دلیل دارد:
۱ـ بشر به مرحله رشد کامل رسیده است و میتواند به مسیر خود ادامه بدهد.
۲ـ مطالب بسیاری در قرآن وجود دارد که بعد از ۱۴۰۰ سال هنوز شکافته نشده است.
بسیاری از بزرگان روح و نفس را یکی میدانند؛ اما باهم فرق دارند. روح از نفس جدا میباشد. خداوند در قرآن میفرماید: «ما شما را از نفس واحده خلق کردهایم و شما با مرگ از بین نمیروید در زمان مرگ فرشتگان نفس شما را تحویل میگیرند». ریشه تمام منابعی که من استفاده میکنم کتاب شریف است، اگر امروز جهانبینی شما پیشرفت کرده است، به دلیل وجود کتاب قرآن است.
در گذشته در مورد حس، نور و صوت صحبت کردیم. ما پنج حس (شنوایی، بینایی، بویایی، لامسه و چشایی) داریم. نفس در سایر موجودات نیاز به تکامل ندارد؛ بنابراین نیاز به روح هم ندارد. حیوانات فقط در حد جزئی بر صور ظاهر تکامل دارند. حیوانات و انسانها با یکدیگر متفاوت هستند، یزدان پاک یا همان رب روح را منحصراً به انسان تفویض نمود و تکامل نفس تا درجه کمال با وجود روح امکان پذیر است؛ یعنی نفس زمانی میتواند، تکامل یابد که روح باشد. روح انسان را به طرف کارهای مثبت هدایت میکند.
روح مانند پادشاه جسم است، اگر نفس به درجه کمال نرسد، روح در آن معنایی ندارد. چیزی به نام روح حیوانی و شیطانی وجود ندارد، روح مثبت است. در حیوان بالاترین مراتب نفس، نفساماره است که به هرچه بخواهد عمل میکند. انسان بدون روح نمیتواند به دنبال سیر و سلوک باشد و به تکامل برسد؛ زیرا آموزش و یادگیری بدون مربی امکانپذیر نیست و فرق انسان و حیوان همین است.
ارزش روح را نمیتوان با چیزی قیاس کرد و در هیچ کجای دنیا از روح به معنای منفی یاد نشده است، همیشه مثبت است. کار انسان سخت و دشوار است؛ زیرا با موانعی برخورد میکند که راه حل آن را نمیداند و نیروهایی با موازات آن در حال حرکت هستند که نگذارند انسان گامی فراتر بردارد و سد راه او میشوند و او را فریب میدهند که کار همان نیروهای منفی است و با وعدههای خالی جلوی پیشرفت انسان را میگیرد و او را به دام میکشد.
در نتیجه روح قسمتی از نفس نیست به دلیل اینکه نفس کامل نمیباشد، اگر نفس کامل شود در مقام و جایگاه روح تأثیر میگذارد. روح و نفس مستقل هستند، هریک وظیفهای دارند و از یکدیگر تأثیر میپذیرند، در حقیقت نقش مکمل یکدیگر را بر عهده دارند؛ اما تکامل نفس در انسانها یکی نیست و همه دارای روح میباشند. در صورپنهان ما ملک مثبت و منفی وجود دارد، حال ما به کدام گوش میدهیم؟ ما میخواهیم به مرحلهای برسیم که خودمان را بشناسیم و بتوانیم مسائل خودمان را حل کنیم تا به نقطه آرامش و آسایش برسیم؛ بنابراین دانستن اینکه ما بقا داریم، میتواند در زندگی ما نقش بسیار سازندهای داشته باشد و به جهت مثبت حرکت کنیم.
منبع: سیدی رب ۲ آقای مهندس دژاکام
رابط خبری: همسفر پروانه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون ششم)
نویسنده: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هشتم)
عکاس: همسفر رقیه رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون چهارم)
ویرایش و ارسال: همسفر بهاره نگهبان سایت
همسفران نمایندگی امین قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
83