جلسه دوم از دوره یازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی جهانبین شهرکرد به استادی پهلوان همسفر ندا، نگهبانی همسفر صغری و دبیری همسفر زیور با دستور جلسه «DST،OT» روز یکشنبه 4 آبانماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
خیلی خوشحالم که در این شعبه هستم، خدمت میکنم و آموزش میگیرم. تبریک میگویم به کسانی که در این شعبه شال نارنجی و سبز را دریافت کردند. انشاءالله که در این جایگاه بدرخشند و کسانی که پشت در کنگره۶۰ منتظر بودند که این عزیزان شال بگیرند و بهدست این عزیزان به رهایی برسند.
دستور جلسه این هفته «OT و روش DST» است. داروی OT واسطه الهی برای بازگشت انسان به حالت تعادل است. داروی OT به گفته آقای مهندس مانند شمشیر دولبه است که اگر در دست پزشک حاذق قرار بگیرد، برای انسانها حکم درمانکننده را دارد؛ اما اگر در دست یک انسان ناآگاه قرار بگیرد باعث تخریب و ویرانگری انسان میشود. کلمه DST که D مخفف دژاکام، بنیان کنگره است، S به معنی پلههای ۲۱ روزه و T به معنای زمان سفر که ۱۰ الی ۱۱ ماه است. این روش بر پایه صبر و نظم بنا شده است. این مسیر نه تنها باعث درمان جسم انسان میشود بلکه آموزشهایی که در جهانبینی به انسانها داده میشود شخصیت افراد از نو ساخته خواهد شد.
داروی OT مسیری است که تاریکی را به نور تبدیل میکند. این نور زمانی مؤثر است که با آگاهی و راهنمایی همراه باشد. استفاده از OT در روش DST همان تریاکی که روزی باعث شده بود زندگی انسانها ویران شود امروزه باعث نجات خیلی از افراد شده است. در کنگره هیچکس به اجبار سفر نمیکند؛ همه با عشق و درخواست خودشان در این سفر قرار میگیرند. اوایلی که وارد کنگره شده بودم حدود ۹ سال پیش بهتازگی داروی OT وارد شده بود. اکثراً از خودِ تریاک استفاده میکردند و همسفران پیشکسوت روش سفر مسافرانشان به همین نحو بود. بیشتر مشارکت همسفران به این ختم میشد که از سفر مسافرانشان با تریاک میگفتند.
سفر کردن با تریاک سختی زیادی داشت؛ اینکه سر ساعت باید فراهم میشد، وسیلههای مصرف باید فراهم میشد و اینکه برای تهیه تریاک باید مجدداً پیش ساقی میرفتند و تهیه میکردند. تقسیمبندی تریاک هم مشکلات خودش را داشت، قطعات آن زیاد یا کم میشد، از همه مهمتر این بود که همسفر به این راحتی قبول نمیکرد که این درمان، درمان درستی است. بهخاطر همین آمدن همسفران در شعبه سختتر بود؛ اما الان داروی OT واقعاً معجزه کرده و برای مسافرانی که تحت درمان قرار گرفتهاند شفا است.
با توجه به اینکه نزدیک گلریزان هستیم؛ در واقع گلریزان ادامه مسیر OT و DST است و این مثلثی را تشکیل میدهد که بههم مرتبط هستند. مسافران داروی OT را با عشق مصرف میکنند و در گلریزان هم با آگاهی و عشق، تعهدی را به عهده میگیرند و در آن شرکت میکنند. جشن گلریزان سالی یکبار در شعبه برگزار میشود و افراد به دلخواه خودشان در این جشن شرکت میکنند و کمک مالی میکنند. در جایگاه سرداری به مبلغ ۶ میلیون تومان، دنوری به مبلغ ۶۰ میلیون تومان و پهلوانی به مبلغ ۶۰۰ میلیون تومان متعهد میشوند که پرداخت کنند. جایگاه پهلوانی را باید با اجازه آقای مهندس دژاکام بنیان کنگره۶۰ تجربه کرد.
این شعار همیشه در کنگره است که «دیگران کاشتند، ما خوردیم؛ ما بکاریم تا دیگران استفاده کنند.» خیلی مهم است که ما بستری را فراهم کنیم که دیگران از آن استفاده کنند. روز اولی که وارد شعبه شدیم با چه شوقی وارد شدیم؛ خانه امید همه ما کنگره شده بود. خانه امید باید پایدار بماند تا دیگران هم وارد آن شوند، باید این چراغ روشن بماند، شعبههای دیگر ساخته شوند و راهنماها پرورش پیدا کنند تا کنگره۶۰ استوار بماند.
آقای مهندس میفرمایند: «گلریزان یعنی شکرگزاری از نعمتهایی که جایی جز کنگره به ما داده نشده است و ما باید شکرگزار این نعمت بزرگ باشیم و باید آنطور که شایسته است از آن قدردانی کنیم.» ما میتوانیم با این عمل یکی از تاریکیها را به نور تبدیل کنیم. تعداد زیادی شعبه در کشور داریم و هر یک نفر در خانواده میتواند در گلریزان شرکت کند و چراغ کنگره را روشن نگه دارد. من خودم همیشه در زندگی به این فکر میکنم که زندگیام را مدیون تصمیمهایی هستم که بدون فکر انجام دادم.
همیشه یاد گرفتیم که با فکر انجام بدهیم؛ ولی من میگویم برای گلریزان نباید به آن فکر کنیم. در گلریزان یا لژیون سردار که قرار میگیریم، میبینیم که ۹۰ درصد از افراد لحظهای در ذهنشان خطور میکند که کاش من هم در لژیون سردار یا برای جایگاه دنوری یا پهلوانی شرکت میکردم و اصلاً فکری به بدهیهایی که دارند نمیکنند و من برای شرکت در هر سه جایگاه سرداری، دنوری و پهلوانی فکر نکردم و دقیقاً به ندای درونم گوش دادم.
من مطمئنم این ندای درون را بچههای لژیون سردار بیشتر در لحظه اول احساس میکنند و بیشتر به یادشان میماند. همه فکر میکنند که در جایگاه پهلوانی چون مبلغ بیشتری پرداخت میکنند حتماً این پروسه خیلی قویتر برای آنها خواهد بود؛ ولی اصلا اینطور نیست و هیچ کاری به مبلغ ندارد، آنقدر اولین بار وارد لژیون سردار شدن شیرین است که فراموششدنی نیست و در خاطراتمان ضبط خواهد شد. من همیشه به همسفران در شعبه میگویم که معلوم نیست دیگر آیا آقای مهندس گلریزان را بر پا کنند و لژیون مالی برپا باشد که افراد کمک مالی داشته باشند یا نه.
ممکن است آقای مهندس سال دیگر اعلام کنند که احتیاجی به لژیون مالی نداریم و پروژه دانشگاه به اتمام رسیده است؛ ولی آقای مهندس لطف میکنند که اجازه میدهند ما در این پروژه سهیم باشیم و برای رسیدن به این جایگاه گرههای دیگری از زندگیمان را باز کنیم. در هر جایگاه گرههایی از مشکلات باز میشود. دوست دارم این خواسته برای همه باشد که برای آزمون راهنمایی شرکت کنند و شال را از دستان پرمهر آقای مهندس دریافت کنند. این اتفاقات که نشان یا شال را از آقای مهندس دریافت کردن یک رحمت و برکت است و لطفی است که در زندگی به ما میشود.
اگر آرزو کردن، دعا کردن و حاجت خواستن از خداوند در این بعد نباشد در بعد بعدی و زندگی بعدی حتما به آن میرسیم؛ پس دعا میکنیم که انشاءالله شال پهلوانی و گرفتن انگشتر دنوری از دستان آقای مهندس روزی و قسمت همه همسفران شود. تکتک گرههایمان در صور پنهان و هم در صور ظاهر میگذرد و تمام میشود فقط یک صور پنهان است که با خودمان به بعد بعدی میبریم و باعث آرامش روحمان میشود. امیدوارم که امسال حتی برای من هم پربرکتتر از هر سال باشد تا بتوانم در این جایگاهها خدمت کنم.

مرزبانان کشیک: همسفر زهرا و مسافر قاسم
تایپیست: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون هشتم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون دوم)
ارسال: همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی جهانبین شهرکرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
406