برداشت از سیدی وادی چهاردهم، بخش پنجم
سیدی وادی چهاردهم، بخش پنجم، مربوط به خطابهی «زنجیرههای عشق» از کتاب چهارده وادی برای رسیدن به خود (عشق) است.
در ابتدای سیدی، آقای مهندس در مورد این موضوع صحبت میفرمایند که:
«عشق به سخن نیست، عشق به لمس نیست، عشق به قرارداد نیست»؛ یعنی عشق و عاشقبودن هرگز دلیل جسمی یا فیزیکی ندارد و عشق ورای تمام این موضوعات است.
بعضی مواقع من معنای عشق را با خواستن و طلب کردن، یا همان خاطرخواه بودن، اشتباه میگیرم؛ چون خاطرخواه بودن و طلب کردن با توجه به نیازی که در من وجود دارد بهوجود میآید، و اگر روزی این دلیل یا نیاز وجود نداشته باشد، نمیتوانم عاشق فردی باشم.
مثلاً اگر طالب و خواستار فردی هستم برای زندگی یا برای طی طریقی، اگر نیاز من برطرف گردد، شاید این خاطرخواهی و اظهار عشق در من فروکش کند؛ و جناب مهندس عشق را ورای این موضوعات تعریف میکنند.

عشق به خواستن نیست، عشق به سخن نیست، عشق به لمس نیست؛ یعنی اگر من عاشق راهنمایم هستم و همیشه در زبانم بیان میکنم که «من عاشق راهنمایم هستم»، اما اگر روزی استادم ایراد من را گوشزد کند و دلگیر شوم و دیگر از او خوشم نیاید، این عشق نیست؛ بلکه تنها تصور عشق است.
اگر عاشق باشم، هرگز از معشوقم نمیرنجم و دلگیر نمیشوم.
در ادامهی سیدی، جناب مهندس مثالی از فردی میزنند که دوست داشت در روز عاشورا کنار امام حسین (ع) حضور داشته باشد تا از آن حضرت محافظت کند؛ که در خواب این اتفاق برایش رخ میدهد، اما برعکس عمل میکند، چون گفتن و عملکردن با هم فرسنگها فاصله دارند، و بایستی از جان و دل عاشق بود تا عشق را به مرحلهی ظهور رساند.
مانند جناب مهندس که پس از درمان خودشان، عاشقانه برای خدمت به همنوع، کنگرهی ۶۰ را دایر نمودند و در راه دایر کردن کنگره، سختیها و دشواریهای زیادی را تحمل کردند تا آن را به مرحلهی عمل برسانند.
این نشان از عشق در درون آقای مهندس دارد؛ زیرا از هیچ سختی نهراسیدند و پا پس نکشیدند تا به همنوع خود کمک کنند، آنهم بهصورت رایگان.
این یعنی عشق، وادی عشق.
در این سیدی میآموزم که عشقی که در ذهنم دارم، با عملکردن به عشق، فاصلهی بسیاری دارد.
برای مثال، شاید بیان کنم «من عاشق کنگره هستم، من عاشق آقای مهندس هستم»؛ ولی آیا روزی اگر به مرحلهای برسم که باید از تمام داشتههایم برای کنگره بگذرم، در آن روز خواهم توانست بر نفسم و تاریکیهای خودم فائق شوم یا نه؟
این سؤالی است که همیشه در ذهنم وجود دارد، و امیدوارم در مسیر کنگره بتوانم تزکیه و پالایش را انجام دهم و به مرحلهای برسم که معنای عشق را درک کنم و بفهمم، و بتوانم عاشقانه خدمت کنم.
خدمتگزارسایت:همسفررضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
53