با سلام خدمت دوستداران همیشه همراه، در جلسه خصوصی همسفران رودهن و در خدمت دستیار اسیسانت لژیون سردار پهلوان همسفر شادی هستیم با دستور جلسه «نظم، انضباط و احترام در کنگره۶۰»
همسفر شادی به همراه مسافر بهروز با ۱۷ سال تخریب با مصرف انواع آنتی‌ایکس وارد کنگره شدند. ۱۱ ماه با متد DST با داروی OT با راهنمایی دیده‌بان مسافر زرکش و خانم کماندار عزیز سفر کردند، در ضمن سفر سیگار هم داشتند. به لطف خدا ۱۰ سال است که از هر دو بند آزاد و رها هستند. همسفر شادی در مدت زمانی که فرصت حضور در این مکان مقدس و امن را داشتند فرصتی داده شد تا در شعبه آکادمی یک دوره راهنما، مسئول امتحانات و نگهبان لژیون سردار هم باشند. ایشان در پارک طالقانی ورزشبان پینگ‌پنگ بودند. اکنون هم در شعبه لواسان راهنما و نگهبان لژیون سردار و در ساختمان ققنوس در دفتر سردار خدمت می‌کنند. در ضمن جایگاه دنوری و پهلوانی را هم تجربه کردند. اکنون نظر شما را به این گفت‌وگو دلنشین جلب می‌کنیم.
چطور می‌شود که با وجود این‌که با حال خراب وارد کنگره می‌شوی؛ ولی در کنگره حال دلت خوب است لطفا نظرتان را بفرمایید؟
کنگره یک مکان مقدس و امن است و سرشار از عشق و محبت است. وقتی از در وارد می‌شوی کسی از مال و شغل شما چیزی نمی‌پرسد و فقط با عشق سعی می‌کند که به شما خدمت کند و خانواده‌ها را برای رسیدن به رهایی کمک کند. چون فضا سرشار از عشق و محبت است نا‌خودآگاه حال دلت خوب می‌شود.
شما در صحبت‌های امروزتان فرمودید که «صاحب زمان خود شویم» چطور این اتفاق می‌افتد؟
سفر در کنگره بر پایه نظم و انضباط است و حتما باید در من تغییر اتفاق بیفتد تا تبدیل و ترخیص اتفاق بیفتد. یکی از ارزشمندترین موضوعات که در جهان ماده و مادیات که ارزشش معادل با طلا می‌شود «زمان» است. اگر من با تمام وجودم قدر زمان را بدانم؛ قطعا بهترین دستاورد را می‌توانم از زندگی داشته باشم هم در جهان درونم و هم جهان بیرونم.
قدر وقت گر نشناسد دل و کاری نکند
بس خجالت که از این حاصل ایام بریم
قدر زمان و ایام را بدانیم تا صاحب فرصت‌ها و زمان‌ها باشیم.
آیا می‌شود که من پهلوان شهر وجودی خودم هم باشم؟
وقتی من به کنگره می‌آیم و آموزش می‌گیرم سعی می‌کنم که با تک‌تک مشکلات درون خودم مثل ترس و ناامیدی روبرو شوم و یاد می‌گیرم که چطور از این موانع عبور کنم. وقتی ضدارزش‌ها را کنار می‌گذارم آن‌وقت آن‌قدر سبک می‌شوم که با بال‌های سپید عقاب درونم می‌توانم در بیکران پرواز کنم. آن‌وقت است که می‌توانم بگویم من پهلوان شهر وجودی خود هستم.
لطفا چند مورد از نیروهای منفی که باعث می‌شوند من در صراط مستقیم حرکت نکنم را برای ما توضیح دهید؟
شاید برای من همسفر مهم‌ترین نیروی بازدارنده که اجازه نمی‌دهد در صراط مستقیم به راحتی قدم بردارم ناامیدی است؛ یعنی گاهی‌اوقات پروسه صبر و زمان را نادیده می‌گیرم؛ یعنی خواسته‌ای دارم و تلاش مختصری برای آن خواسته انجام می‌دهم، ولی حواسم نیست که باید صبوری را تجربه کنم. مثلا همسفرانی هستند که مسافرش به کنگره نمی‌آید و مدام با خودش می‌گوید آمدن و تلاش من چه فایده‌ای دارد؟ اما من می‌گویم که فایده دارد؛ «همسفر تو بر مرکبی نشسته‌ای که گر‌چه دیر به مقصد می‌رسی، اما سالم و کامیاب خواهی رسید پس عجله نکن.» عزیزان من پیام سفر اول را برای خودتان بارها و بارها مرور کنید.
شما به عنوان یک پیشکسوت و بزرگتر بفرمایید که من همسفر چگونه می‌توانم شاخه‌های پوسیده درخت وجودی خودم را هرس کنم؟ برای انجام این امر مهم به چه ابزاری نیاز دارم؟
اولین چیزی که برای من می‌تواند یک ساختار را به وجود بیاورد تفکر است؛ چون تفکر معمار ساختار‌ها می‌شود. من باید درست فکر کنم که ببینم کدام شاخه‌ها را باید حتما هرس کنم و تفکر کنم که چه چیزهایی بار اضافه است که من به دنبال خودم می‌برم. گاهی‌اوقات من یک وزنه سنگین مثل قهر و کینه و دشمنی را با خودم حمل می‌کنم که نمی‌گذارند من جلوتر بروم، اما اگر من عشق و ایمان داشته باشم و با تعقل حرکت کنم با حذف این وزنه‌های سنگین می‌توانم سبک‌بال‌تر و بهتر در صراط مستقیم قدم بردارم.
در پایان یک سخن به همراه یکی از شعرهای زیبایی که در خاطرتان است برای ما به یادگار بگذارید؟
با توجه به این‌که به جشن گلریزان هم نزدیک هستیم به قول حافظ: «خزانه‌داری میراث‌خوارگان کفر است» یعنی مدام به فکر جمع کردن مال دنیایی نباشیم، به فکر جمع کردن پول و قدرت نباشیم؛ چون این‌ها بار من را سنگین‌تر و حرکت را برای من سخت‌تر می‌کنند. در پایان ممنونم از شما و نمایندگی رودهن و عزیزانی که خدمتگزار هستند و برای همه ما «خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار» امیدوارم شاگرد خوبی برای کنگره۶۰ باشم.
«از دستیار اسیسانت لژیون سردار پهلوان همسفر شادی کمال تشکر را داریم که وقت باارزش خودشان را در اختیار ما قرار دادند تا از کلام شیرین و پر از عشق‌شان نهایت لذت را ببریم.»
مصاحبه‌کننده: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون سوم)
عکاس: همسفر زینت رهجوی راهنما همسفر شادی (لژیون دوم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رودهن
- تعداد بازدید از این مطلب :
165