جلسه سوم از دوره ششم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی سلمان فارسی به استادی دستیار دیدهبان اسیستانت پهلوان همسفر اعظم، نگهبانی پهلوان همسفر فائزه و دبیری پهلوان همسفر ناهید با دستورجلسه "وادی هشتم، (با حرکت راه نمایان میشود) و تاثیر آن روی من"روز دوشنبه ۲۱ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۳:۰۰ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:
بسیار خوشالم که امروز در جمع دوستان با محبت و بخشنده نمایندگی سلمانفارسی هستم خداراشکر میکنم که خداوند این فرصت را در اختیار من قرار داد که در کنار همدیگر علم زندگی کردن را بیاموزیم از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان و تمام خدمتگزارانی که این بستر را برای ما فراهم کردن که ما بهترین لحظات را در کنار همدیگر داشته باشیم سپاسگزارم، حتما من هم امروز دریافتهای بسیار خوبی از شما عزیزان دارم و امیدوارم که برداشتهای زیبا و عالی از لژیون سردار داشته باشیم.
دستورجلسه وادی هشتم برای من یکی از بهترین دستورجلسات کنگره۶۰ است؛ زیرا واقعاً یاد میگیرم چگونه حرکت کنیم، تیتر این وادی میگوید: با حرکت راه نمایان میشود، این وادی به من میگوید که اگر میخواهم تغییری در زندگی خود ایجاد کنم، باید حرکت کنم، عمیقاً متوجه میشوم که توکل، خواستن و قدرت تنها کافی نیستند؛ برای حرکت باید تلاش کنم، قدم برداشته و راه پیشرو را دنبال کنم که در آن کار موفق شوم.
اگر به گذشته برگردم و نگاهی به زندگی قبل از کنگره بیندازم، میبینم هیچ تفکری نداشتم، هیچ حرکت و اقدامی نکرده و تنها انتظار داشتم مشکلات خود به خود حل شوند و بعد اقدام کنم؛ اما آموزشهای کنگره به من آموختند که ابتدا بایستی قدم بردارم، از این وادی متوجه شدم که گویا خداوند به من میگوید که حواس من به تو است؛ تو حرکت کن، قدم بردار، ادامه راه با من است و تو را راهنمایی و همراهی میکنم. با تجربهای که همه ما از آن عبور کردهایم، پیوند این آموزشها برای ما روشن میشود و میبینیم که این آموزهها در زندگی ما کاربردی شدهاند.
آموختیم که فقط نشستن و زانوی غم بغل کردن کافی نیست؛ باید حرکت و فعال بودن را بیاموزیم، لژیون سردار، مصداق عینی وادی هشتم است. این وادی به من یاد میدهد که حرکت کنم؛ به من آموخت که ببخشم و اینکه آینده دیگران نیز برای من مهم باشد و در ساختن آینده آنها سهیم باشم، شاید از ظاهر اینطور به نظر برسد که من هزینهای پرداخت میکنم؛ اما این فقط بخشش نیست؛ این قدمی است برای گامهای بلندتری که برمیدارم تا به مقالاتی که آقای مهندس ارائه میدهند برسیم.
اگر خدمت مالی اعضای سردار نبود، آیا آقای مهندس میتوانستند از عهده هزینهها برآیند؟ آیا دانشگاهی که به خوبی پیش رفته میتوانست بدون کمک دیگران به این شکل پیش رود؟ پس هر کدام از شما عزیزان پیشگامانی هستید که میتوانید در این مسیر گام بردارید. وادی هشتم برای من واقعاً افق تازهای باز میکند و یاد میگیرم که اگر میگوید با حرکت راه نمایان میشود، قطعاً راه نمایان میشود. گاهی تصور میکردم کاری را میخواهم پیش ببرم و میگویند فضا برای من مناسب نیست؛ اما اینجا حقیقتاً روشن شد که این گونه نیست میخواهم اعلام کنم که من پولی ندارم؟ واقعاً برای بسیاری این اتفاق افتاده است.
اگر من میخواهم عضو لژیون سردار شده دنور شوم، باید از طریق اعلام هزینهها اقدام کنم؛ شاید کارتم کافی نباشد و چند نفر باشند که با حساب و کتاب اقدام کنند؛ اما کسی مانند من هیچ ماندهای در کارت خود ندارد. تنها خواسته و هدف داشتم و با حرکت و تلاش، خداوند مرا در این مسیر یاری کرد. این بسیار مهم است: با برداشتن اولین قدم باید ترس را کنار گذاشته و بر آن غلبه کنم و هیچ شک و تردیدی به خودم راه ندهم. اگر بتوانم، انشاالله عمل میکنم و سربلند با خود و خدای خود روبهرو میشوم در غیر این صورت تلاش میکنم بیشتر ادامه دهم.
در خدمت مالی ممکن است شک و تردید یا وسوسهای به سراغ ما بیاید؛ ولی با انجام کار میبینیم که نتیجهای جز برکت برای ما ندارد، زمانی که برای خداوند گامی را برمیداریم هزار برابر آن را به خود ما باز میگرداند، اینها تجربههایی هستند که از زندگی ما به دست میآید. دوست دارم از تجربه خودم بگویم: زمانی که وارد لژیون سردار شدم، زندگی من دگرگون شد و چیزهایی را به دست آوردم که فکرش را نمیکردم؛ زیرا در تفکر این بودم که حتماً باید یک چیز خاص باشد.
اما خداراشکر با خدمت در لژیون سردار برکتهای بسیاری به زندگی من آمد و مطمئنم زندگی تکتک شما عزیزان نیز این تغییر را تجربه خواهید کرد؛ زیرا این اتفاق مختص من نیست و خداوند به همه ما توجه دارد. آقای مهندس فرمودند: در کنگره یک مهندس داریم که خود من هستم و یک دکتر هم دارم که آقای امین است؛ بنابراین این نیز یک آموزشی است که میتوانم از لژیون سردار بهره ببرم و از این به بعد دکتر امین صدا کنم. ایشان میفرمایند: وادیها شاخهای از تغییر هستند و واقعاً چنین است.
میبینیم که در زندگی تکتک ما، مخصوصاً اعضای لژیون سردار آن خدمت مالی که انجام میدهیم کلیدهایی است که گرههای فراوانی را در مسیر راه به برکت این خدمت باز میکند. وادی هشتم حرکت است و کلید گشایش کارهای ما است، زمانیکه حرکت میکنی، مسیر برای شما باز میشود؛ اینکه سکون نیستیم، ثابت ماندن هیچ فایدهای ندارد؛ اما حرکت کردن همواره خوب است. اگر ده گره وجود داشته باشد، یکی از گرههای کوچک هم باز میشود و اگر گرهای باز نشود تجربهای کسب میکنیم.
با حرکت کردن از اینکه بخواهیم و یکجا ثابت بمانیم، مانند: رودخانهای که به گنداب تبدیل شده، متفاوت است. در لژیون سردار آموختم حرکت کنم، روح خسته خود را جلا دهم، خانواده خود را زنده کنم و برای ساختن آینده دیگران مفید باشم، همچنین متوجه میشویم که آرامش و آسایشی که هر کدام از ما به دست میآوریم برای دیگران هم ارزش دارد و مهم است که دیگران نیز از این آرامش بهرهمند باشند. دغدغه دیگران برای اعضای لژیون سردار اهمیت پیدا میکند؛ زیرا شاهد عزیزانی که با جان خود میبخشد هستیم، بخشش به نظر ساده نمیآید.
شاید برای من، اعضای سردار یا برای هر کدام از ما این کار به نظر ناچیز برسد؛ اما واقعاً گذشتن از ۵۰۰ میلیون به حرف نیست. زمانیکه از آزمایش عبور میکنیم، یعنی رسیدن به خواسته خود؛ اما باز هم این سؤال مطرح میشود؛ زیرا زهرا، فاطمه و حال خراب آنها برای من اهمیت دارد؛ شادی آنها من را شاد میکند. زمانیکه میبینم یک مسافر از تاریکی بیرون میآید، چگونه مادری زجه میزند تا فرزند خود از تاریکی بیرون بیاید.
اکنون به لطف خدمت مالی که انجام میدهیم، به درمان میرسد و همیشه شکرگزار خداوند است این برای من ارزشمند دارد، در پیام لژیون سردار میخوانیم: آیا یاریرسانی وجود دارد که با گامهای کوتاه یا بلند از این ویرانیها و نابودیها جلوگیری کند؟ پاسخ: بله، در لژیون سردار است تا خداوند اجازه دهد. هرجا این پیام خوانده میشود، من سعی میکنم خود را جمع و جور کنم که خداوند اجازه دهد تا همگی بتوانیم برای دیگران گام برداریم. کجا بیرون از کنگره دیدهاید که مبلغ ناچیزی برای دردمندان کمک کنند؟
مخصوصاً مصرفکنندهای که برای هیچکس ارزشی نداشت؛ اما اکنون میبینیم که مصرفکنندگان عزیز ما بهترین آدمهای زمین هستند؛ چرا که با حرکت خود، تغییرات درونی آنها را میبینیم. هیچ کس برای او ارزشی قائل نبود ولی اکنون پهلوانی شده و برای خود و دیگران یاریرسان است. نکتهای مهم این است که در لژیون سردار چیزی از من کم نمیشود بلکه با بخشش، جاری بودن رودخانهای زلال را تجربه میکنم، با بخشش حال من خوب است و آرامش در من جاری است، این جاری بودن برکتهای فراوانی به همراه میآورد و من میآموزم که چگونه ببخشم و خدمت کنم.
جبرانِ خدمت، عشق و سپاس از هستی را بیاموزم، امیدوارم همگی ما مخصوصاً در لژیون سردار با گامی استوار به پیش رویم، هر کدام از ما که در این لژیون هستیم فقط برای برآوردن یک نیاز دینی نیست؛ اگر داریم میبخشیم، باید این بخشش را گسترش دهیم و چرخه را بزرگتر کنیم. هر کدام از ما موظفیم که یک نفر را به کنگره بیاوریم، تا نشان دهیم من هم نقشی داشتم و میتوانم آموزشی بگیرم و ارتقا یابم. قطعاً همه اعضای لژیون سردار این قدمها را برمیدارند و انشاالله بتوانیم ثابت قدم مانده، گامهای استوار برداریم و هیچگاه این فرصت از ما گرفته نشود و خدمتگزار لایقی برای کنگره و عزیزان باشیم.



تایپیست: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون شانزدهم)
عکاس: همسفر فریناز رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون سوم)
ارسال: همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون بیستوسوم)
نمایندگی همسفران سلمانفارسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
774