مشار‌کت مکتوب راهنمای محترم مسافر احسان

"بنام قدرت مطلق الله"

تاریخ: شنبه 19 مهر 1404
سلام دوستان احسان هستم یک مسافر؛ در ابتدا خدا را شکر می‌کنم که در کنگره حضور دارم. 

سال آخر اعتیادم از مصرف موادمخدر خسته شده بودم، تاریکی، سردر‌گمی و راه‌هایی را که بارها امتحان کرده بودم من را به نتیجه نمی‌رساند.

شهریور سال 1395تصمیم گرفتم برای آخرین بار مصرف موادمخدر را ترک کنم، می‌دانستم خیلی سخت است و چند بار این را تجربه کرده بودم، همسر و فرزندانم را به خانه پدرم فرستادم؛ روز اول زیاد سخت نبود چون مقداری از مواد در بدنم وجود داشت، روز دوم خیلی حال بدی داشتم و نمی‌توانستم یکجا بما‌نم و دائماً عرق می‌کردم، تمام وجودم درد داشت تا حوالی ساعت 3 بعد‌ازظهر تحمل کردم؛ خواستم راهی پیدا کنم تا درد کمتری تحمل کنم.

رفتم سراغ اینترنت که راه‌های مختلفی وجود داشت و همه را قبلاً تجربه کرده بودم، دوش آب سرد و غیره ... ؛ رسیدم به مطلبی که برایم خیلی جالب بود، زمانی که این مقاله را خواندم حتی اسم کنگره 60 را هم نشنیده بودم، آن  مقاله، مصاحبه آقای مهندس با روزنامه ( امید جوان ) بود، مطالب را خواندم و راه حل به نظرم منطقی بود، روش DST بدون درد و خماری.

جرقه‌ای  اول به ذهنم خورد و احساس می‌کردم راه‌حل جدیدی وجود دارد، بعضی وقت‌ها پیدا کردن راه به سختی سقوط آزاد است! اگر آن روز با سقوط آزاد حرکت را شروع نمی‌کردم شاید هیچ وقت راه کنگره برای من پیدا نمی‌شد؛ وقتی که انسان خواسته‌ای دارد باید به سمت آن حرکت کند و  با حرکت راه نمایان می‌شود.

زمانی که انسان می‌خواهد کاری را انجام بدهد، ابتدا برای ایجاد هر ساختاری باید تفکر کند و بعد حرکت را شروع کند، در سکون هیج اتفاقی نمی‌افتد.

در آخر از خداوند، آقای مهندس و راهنمای عزیزم و تمامی کسانی که در حال خدمت هستند سپاسگزارم.

تهیه و تنظیم: گروه سایت نمایندگی حسنانی