سیدی تخریب از مقاله سیزدهم به مسئله سیگار و اثرات مخرب آن بر جسم، روان و جهانبینی انسان میپردازد. مصاحبهای در این مورد با آقای مهندس دژاکام و دیدهبان بینالملل آقای ویلیاموایت صورت گرفته است که نشان میدهد مصرف نیکوتین نهتنها یک عادت ساده نیست؛ بلکه یک بیماری است.
مهندس با نگاهی عمیق بیان میکند که انسان برای درمان سیگار باید ابتدا به شناخت درستی از ساختار جسم و ذهن خود برسد؛ زیرا سیگار در تمام سطوح وجودی انسان از سیستم عصبی گرفته تا احساسات، رفتار و خلقوخو تأثیر میگذارد. طبق آمار بدست آمده اعتیاد به نیکوتین همچنان یکی از علتهای اصلی مرگ است. بسیاری از افراد گمان میکنند سیگار فقط به ریه یا دهان آسیب میزند؛ در حالیکه واقعیت این است که نیکوتین وارد همه ارگانهای بدن میشود و بر تعادل شیمیایی مغز، سطح اکسیژن خون و حتی تصمیمگیریهای روزمره تأثیر مستقیم دارد و سیگار نهتنها به جسم آسیب میزند؛ بلکه بر جهانبینی فرد نیز سایه میاندازد، یعنی طرز فکر، برداشت از زندگی و توان انتخاب آگاهانه را مختل میکند.
مصرف نیکوتین جسم انسان را از درون میسوزاند همانطور که آتش آن در ظاهر میسوزد، به همین دلیل در کنگره۶۰ سیگار به عنوان یک بخش جدی از درمان اعتیاد و بازسازی شخصیت انسان در نظر گرفته میشود. فردی که سیگار مصرف میکند حتی اگر مواد مصرفی خود را درمان کرده باشد، آن تعادل نسبی که بایستی داشته باشد را ندارد و به همین دلیل آقای مهندس برای افرادی که شروع درمان به روش DST کردهاند، درمان سیگار را هم اجبار کرده است و مسافرانی که سیگار مصرف میکنند به آنها خدمت نمیدهند و همین خدمتها برای بازسازی روان و جهانبینی نیاز شخص است.
آقای مهندس دژاکام ۳۵ سال سیگار مصرف میکردند و حتی در اوایل فعالیت جمعیت احیای انسانی کنگره۶۰ هم خودشان و هم بیشتر مسافران سیگار مصرف میکردند. مصرف سیگار به صورتی بود که حتی در میادین ورزشی هم بعد از ورزش و تایم استراحت همه سیگار مصرف میکردند و این موضوع شکل خوبی نداشته است.
آقای مهندس دژاکام هرگز حاضر نبودند مصرف سیگار را کنار بگذارند و سیگار کشیدن اعضای کنگره۶۰ را مورد بازبینی قرار بدهند تا اینکه در سال ۱۳۹۰ جناب مهندس بر اثر سکته قلبی وارد بیمارستان در بخش CCU میشوند و همان باعث نقطه تفکری برای درمان خود با روشDST و کاهش تدریجی با آدامس نیکوتیندار شد و از آن زمان این روش را در جمعیت احیای انسانی کنگره۶۰ اجرایی کردند.
در این روش به جای ترک ناگهانی فرد بهتدریج میزان نیکوتین را کاهش میدهد تا جسم و روان او فرصت سازگاری پیدا کنند. این همان تفاوت اصلی بین درمان و ترک ناگهانی است. ترک ناگهانی فقط قطع مصرف است، اما درمان به معنی بازسازی جسم، روان و جهانبینی است. سیگار جایگزین مصنوعی برای احساس آرامش است و مصرف سیگار به ظاهر به فرد آرامش میدهد، اما در واقع بدن را از تعادل طبیعی خارج میکند و آرامش دروغین ایجاد میکند. با مصرف سیگار، نیکوتین از طریق دود وارد ریهها میشود، از طریق اکسیژن وارد خون میشود، از سد خونی مغز عبور میکند و عمل جایگزینی صورت میگیرد یعنی نیکوتین بیرونی جایگزین نیکوتین درونی میشود.
سیگار هم مانند سایر مواد اعتیاد آور است و درمان سیگار هم مثل مواد است فقط با این تفاوت که دوره سازگاری سیگار ۳ماه است. فرد در وهلهی اول باید مصرف سیگار را کامل قطع کند و آدامس نیکوتیندار جایگزین شود تا به درمان برسد. بعد از درمان میتواند به تدریج آرامش واقعی را از درون خود نه از طریق دود و نیکوتین بدست آورد. انسان در جمع سالم که محور آن آموزش است بسیار راحتتر میتواند بر اعتیاد خود غلبه کند.
حضور در جلسات، شنیدن تجربه دیگران و انتقال دانستهها هم به فرد نیرو میدهد و هم انگیزهی درونی او را تقویت میکند. در مجموع مقاله سیزدهم میخواهد بگوید که درمان سیگار یک مسیر علمی، تدریجی و آگاهانه است، مسیری که تنها با تغییر در نگرش و شناخت عمیق از خود ممکن میشود. هدف فقط نکشیدن سیگار نیست؛ بلکه رسیدن به نقطهای است که انسان دیگر نیازی به آن احساس نکند. وقتی جسم سالم شود، روان آرام میگیرد و جهانبینی اصلاح میگردد؛ چون جسم و روان رابطه سوار و سوارکار را دارند. زمانی که جسم سالم باشد روان هم سالم میشود. در واقع درمان سیگار نه پایان راه؛ بلکه آغاز فصل تازهای از خودشناسی و سلامت است؛ زیرا پایان هر نقطه، سرآغاز خط دیگریست.
نویسنده و رابط خبری: راهنمای ویلیام وایت همسفر معصومه (نمایندگی گوجان)
ویرایش و ارسال مطلب: مسافر نیکوتین هایده رهجوی راهنمای ویلیاموایت همسفر مریم (نمایندگی فردوسی مشهد)
گروه همسفران ویلیاموایت کنگره۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
119