ششمین جلسه از دوره شصت و نهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی ابنسینا با استادی ایجنت محترم شعبه ابن سینا آقای جمشید رمضانی و نگهبانی مرزبان مسافر مجتبی و دبیری مرزبان مسافر قادر و با دستور جلسه "هفته ایجنت و مرزبانان" در روز دوشنبه 24 شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سلام دوستان، جمشید هستم، مسافر. خدا را شکر میکنم که امروز نیز در خدمت شما دوستان هستم، در این جلسه که بتوانم خدمت کنم و آموزش ببینم.
خب، آقا قادر وقتی خلاصه گزارش را میخواندند، من به این فکر میکردم که از پارسال تا امسال چقدر تغییر کردهام؟ آیا توانستهام ذرهای تغییر کنم؟ و آیا این جایگاهی که به من داده شده، تأثیری در من داشته است یا نه؟
خوب است انسان گاهی با خودش بیندیشد که زمانی که صرف شده، صرف چه کاری شده است؟ انشاءالله توانسته باشم ذرهای روی خودم تأثیرگذار باشم. من از همه نگهبانان و مرزبانان جلسه تشکر میکنم و خدا را شکر میکنم که امروز فرصتی شد تا دوباره در این جایگاه باشم.
و این روز زیبا را خدمت تمام مرزبانان و ایجنتهای کنگره شصت تبریک عرض میکنم. ابتدا، اگر اجازه بدهید، پیام آقای مهندس را بخوانم:
«همه برای یک نفر و یک نفر برای همه؛ با عزم تمام بکوشیم در ایجاد مکانهای متعدد و آرام، که همه در دسترس آن، از یاد رفتگان باشند. خدا را شکر که اینچنین مکانی هست، خدا را شکر که اذن آن صادر شده، و مهندس و دوستان دیگری تلاش کردند تا این مکان آماده شود، تا من بیایم و خودم را نجات دهم.»

میدانیم توان خود را به کار میبرید، اما بدانید، این کار راه رفتن و قدم زدن در گلستان نیست، بلکه در آتش و خار است. این مسئله را مرزبانان عزیز از همه بهتر لمس کردهاند؛ که برای آماده کردن یک مکان با همه شرایط، تا یک نفر بیاید و نجات پیدا کند، کار سادهای نیست.
مدیریت یک خانه خیلی سخت است، چه برسد به جایی که چند صد انسان دردمند در آن جمع شدهاند. برخورد با این انسانها گاهی باعث رنجش و آزار مرزبان میشود، و خیلی رنجها را باید تحمل کرد تا مکانی آماده کنیم که یک نفر بیاید، با حال بد یا با حال خوب، از اینجا بیرون برود.
راه هموار کردن چندان آسان نیست. هفته ایجنت و مرزبان مبارک باد! این پیام آقای مهندس بود. من باز هم تبریک عرض میکنم، خدمت مرزبانان محترم، آقای امیر ایمانی، ایجنت نمایندگی ملایر که چندین دوره هم ایجنت بودند و زحمات زیادی کشیدند، و همه کسانی که در گذشته در این جایگاهها خدمت کردهاند، من قدر دان همه این عزیزان هستم.
شاید شما از دور زحمات این عزیزان را دیدهاید، ولی من از نزدیک دیدم این دوستان چقدر تلاش کردند تا مکانی امن و آرام فراهم کنند؛ از ساخت و سازها گرفته، تعمیرات، هماهنگیها و خیلی کارهای دیگر.
.jpg)
جا دارد اینجا من یک تعریفی از ایجنت و مرزبان انجام دهم، تا دوستانی که تازه آمدهاند، با این عزیزان بیشتر آشنا شوند. تعریف ایجنت در شرح وظایف آمده است؛ ایجنت شخصی است که دیدبان رابط پیشنهاد میدهد و نگهبان کنگره، یعنی آقای مهندس، تایید میکند برای هدایت نمایندگی.
دقت داشته باشید نمیگوید رییس نمایندگی، چون در واقع ایجنت برای این است که راه را نشان دهد. ایجنت راهنمای مرزبانان است. کارهای اجرایی نمایندگی به عهده مرزبانان است، ولی ممکن است مرزبان یک یا دو سال رهایی داشته باشد و در یک مسئلهای تجربه نداشته باشد؛ ایجنت وارد عمل میشود فقط برای این که راهنمایی کند تا قوانین درست اجرا شود.
ایجنت الگوی صلح، محبت و احترام است؛ یعنی ایجنت نمایندگی دقیقاً باید این شرایط را داشته باشد که باعث ایجاد محبت شود در نمایندگی و نشانه صلح باشد، نه این که با کسی غرضورزی شخصی کند یا اگر کسی اشتباه کرد، او را سرزنش کند.
کار دیگر ایجنت نظارت بر عملکرد مرزبانان در اجرای کامل قوانین است. در واقع کار مرزبانان اجرای قوانینی است که جناب مهندس و دیدبانان نوشتهاند، و کار ایجنت این است که بر حسن اجرای این قوانین نظارت داشته باشد.
مرزبان با رای مستقیم اعضای کنگره شصت انتخاب میشود، برای چهارده ماه، تا کارهای اجرایی نمایندگی را انجام دهد و حافظ مرزها، اصول، قوانین و حرمت کنگره شصت باشد.
گاهی اوقات ممکن است شما از حرفهای یک مرزبان دلخور شوید و با خود فکر کنید که مرزبان چه دشمنی با شما دارد؟ اما این را بدانید که مرزبان هیچگاه با کسی خصومتی ندارد. مرزبان کارش این است که مراقب اجرای درست قوانین باشد.
.jpg)
دستوراتی که مرزبان در حین جلسات یا شرایط مختلف میدهد، برای حفظ نظم و حرمت در کنگره شصت است. همین جشن امروز حاصل زحمت و برنامهریزی چند روزه مرزبانان است.
زحماتی که این دوستان در ماه رمضان میکشند را همه دیدهاند؛ از صبح تا شب تا دیر وقت درگیر تدارکات افطار ماه رمضان هستند. مرزبانی که با این سختی و مسئولیت بزرگ درگیر خدمت است، هیچگاه با هیچ کس خصومت ندارد.
تمام این دوستان با عشق و محبت قدم در این راه گذاشتهاند و خدمت میکنند، برای این که بتوانید زحمت کسی را بکشید، باید عشق درون شما باشد.
پدر و مادر اگر در وجودشان عشق نباشد، هیچگاه این همه رنج و زحمت فرزند را نمیتوانند تحمل کنند. این عشق را خداوند عنایت کرده، اما در کنگره چگونه است؟ عشق در کنگره به واسطه دانایی به وجود میآید، که تلاش میکنند و به همنوع خودشان عشق میورزند، زحمت میکشند تا یک نفر بیاید و رها شود.
اگر به نمایندگی نگاه کنید و دوندگی مرزبانان را ببینید، متوجه میشوید چقدر تلاش میکنند تا اینجا محیطی امن و آرام باشد. اگر مرزبان نباشد، این نظم موجود یکی دو هفته به هم میریزد؛ نه آموزشی در کار است، نه یادگیری، نه هیچ کاری درست پیش میرود.

اگر میبینید اینجا همه چیز مرتب است و کارها درست انجام میشود، بدانید که نتیجه زحمات این عزیزان است. نکته مهم بعدی که خدمت شما عرض میکنم این است که برای این که یک مرزبان را درست قضاوت کنید، باید خودتان در این جایگاه قرار بگیرید، تلاش کنید و زحمت بکشید، تا بعد بتوانید در این مورد نظر دهید.
برای این که راه رفتن یک نفر را قضاوت کنید، باید با کفشهای او راه بروید. مرزبان هم درست مثل همه ما هزاران دغدغه کوچک و بزرگ دارد، اما از همه چیز خودش میگذرد و صبحها اولین نفر درب شعبه را باز میکند، به امید این که برخورد خوب ما را ببیند.
گاهی پیش میآید که یک مرزبان زیر فشارهای مختلف خسته و بیحوصله شود. تا الان شده بروید او را بغل کنید و از زحماتش تشکر کنید و به او انرژی بدهید؟ یا فقط این را بلدیم که غر بزنیم و انتقاد کنیم؟
شما یک بار این کار را بکنید و بگویید: «من قدردان زحمات شما هستم.» ببینید حالش خوب میشود یا نه؟ این رابطه محبت باید دو طرفه باشد.
این طور نباشیم که فقط منتظر باشیم یک نفر اشتباهی بکند و او را به باد انتقاد بگیریم. سعی کنیم این پیوند محبت را با عشق ایجاد کنیم. انشاءالله با تشویقهای شما و مشارکتهای خوبتان، خستگی از تن مرزبانان عزیز درآید.
ممنونم که به صحبتهای من گوش دادید.
تنظیم و تایپ: مسافر احسان لژیون بیست و یکم
عکس: مرزبان خبری
نگارنده: مسافر اسماعیل لژیون بیست و یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
291