چهارمین جشن از دوره اول سری جشن های کنگره ۶۰، نمایندگی رضا مشهد، به استادی ایجنت محترم مسافر محمود، نگهبانی مرزبان محترم مسافر سعید و دبیری مرزبان مخترم مسافر مصطفی با دستور جلسه "جشن ایجنت و مرزبان " سه شنبه 25 شهریور ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سلام دوستان محمود هستم یک مسافر
شاکر و سپاسگزار از خداوند هستم که این فرصت به من داده شد که امروز در خدمت شما عزیزان باشم
هفته ایجنت و مرزبان است، به همه عزیزان تبریک می گویم و به همه ایجنت هایی که در این جایگاه خدمت کردند و همه مرزبان هایی که عاشقانه خدمت می کنند تبریک ویژه می گویم به خصوص مرزبان های نمایندگی رضا که پای کار هستند.
کنگره 60 یک ان جی او مردم نهاد است و دو هدف مهم را دنبال می کند یکی حفظ و بقا و دیگری رشد، توسعه
طبیعتا برای اینکه این مجموعه رشد کند و این سیستم پیشرفت کند نیازمند یک سری پارامتر ها است که یکی از آنها نیروی خدمت گزار است همان طور که در ابتدای مشارکت گفتم کنگره یک انجیه مردم نهاد است یعنی هیچ وابستگی به بیرون ندارد و هیچ دخل و تصرفی هم در ساختار ما صورت نمی گیرد و کارهایی که در کنگره انجام می شود زیر نظر خود اعضا و توسط خود اعضا صورت می گیرد
زمانی من محمود آن قدر درگیر تاریکی بودم که روز و شب خود را گم کرده بودم تا اینکه یک نفر پیامی به من داد و من کنگره را پیدا کردم و وارد آن شدم
اولین پیوند و اولین ضربه را مرزبان با آغوش باز به من زد و من را جذب این ساختار و سیستم کرد
اگر من یا هر عزیزی که اکنون خدمت می کند و مرزبانی که شبانه روز تلاش می کند موفق است همه این ها به دلیل همان پیوندی است که در روز نخست برقرار شد و ادامه پیدا کرد
درباره مرزبانان باید بگویم مرزبانان از میان خود اعضاء انتخاب می شوند و افرادی هستند که اعتیاد را تجربه کرده اند و مشکلات یک مصرف کننده را درک می کنند و همه چیز آنها از دل همین جمع و جمعیت است
مرزبانان درک بسیار بالایی دارند از این که یک مسافر وقتی وارد کنگره می شود تا چه حد حالش خراب است
یک مرزبان روزی که پیمان می بندد پیمان او بین خودش و خدای خودش است و از آن پس اختیار او دست خودش نیست و اختیارش در دست کنگره است
ما یک مثلث داریم که اولویت ها را برای همه ما مشخص می کند یک سفر اولی اولویت خود را کنگره خانواده و در نهایت کار قرار می دهد اما برای یک مرزبان اولویت او می شود کنگره کنگره کنگره
این که تو فرزندت بیمار است یا همسرت مریض است و تو باید همه این شرایط را تحمل کنی و امروز قبل از اینکه اعضا بیایند در شعبه حاضر شوی و در شعبه را باز کنی
این همان راه رفتن بر روی گدازه های آتش است
این همان بازی کردن با احساسات انسان است و واقعا مرزبان درگیر می شود شاید آنچه من از مرزبان می بینم این است که همیشه با لب خندان است و همیشه مرتب است اما من از پشت پرده خبر ندارم نمی دانم که مرزبان با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می کند و با چه گرفتاری هایی تلاش می کند تا این ساختار صدمه نبیند
یک جمله ای از مهندس شنیدم زمانی که دیوار چین را ساختند دیواری با آن عظمت و بزرگی جالب است که صد سال بعد از ساخت دیوار سه جنگ رخ داد نکته جالب این است که هیچ کدام از این جنگ ها از دیوار عبور نکردند بلکه همه آن جنگ ها به این دلیل اتفاق افتاد که رشوه دادند به نگهبان هایی که از دروازه های ورودی دیوار محافظت می کردند و از آن طریق وارد شدند و جنگ آغاز شد
این مثال بارزی است برای این که بفهمیم اهمیت وجود یک مرزبان چیست
اگر مرزبانان نبودند هر نیروی مخرب و تخریبی می توانست وارد این حریم شود و قداست این جایگاه را خدشه دار کند
اگر ما با امنیت کامل دور هم می نشینیم و از این حضور لذت می بریم و انرژی می گیریم و برای درمان خود قدم بر می داریم به لطف همین عزیزانی است که شبانه روز بدون هیچ گونه منت و چشم داشتی تلاش می کنند
آقای همتی از جیب خود و وقت خود گذشت و آمد این جا را تزیین کرد و بچه های دیگر آمدند و حمایت کردند و این روند ادامه دار است پس فکر نکنید این کارها فقط برای جشن است این کارها تنها برای جشن نیست و هر روز بچه های مرزبان این کارها را انجام می دهند
گاهی دوست داری زمان متوقف شود و برگردی به آن لحظه ای که می خواستی مرزبان شوی و از خودت بپرسی آیا می خواهی مرزبان شوی وقتی یک همسفر با تمام وجود و حال خراب پشت در اصرار دارد مسافرش وارد شعبه شود و مرزبان نمی تواند پذیرش کند حال و احساسات خود را باید کنترل کند تا خراب نشود این هفته را به مرزبانان تبریک می گویم و خسته نباشید عرض می کنم به همه این عزیزان زیرا واقعا کار سختی در پیش دارند مرزبانان باید تمام مشکلات زندگی خود را بیرون از درب شعبه بگذارند و با روی گشاده و با لبخند وارد شعبه شوند امیدوارم این جشن ها غیر از تشکر و قدردانی از عزیزانی که برای ما زحمت می کشند باعث شود که برای خود من هم نشانه ای باشد تا به یاد بیاورم روز اولی که وارد شعبه شدم چه حالی داشتم ما در کنگره چهار جشن داریم جشن راهنما جشن ایجنت و مرزبان جشن دیده بان و جشن همسفر و همه این ها باید برای من این سوال را پیش بیاورد که چرا این جشن ها در کنگره شصت برگزار می شود چرا من باید سر ساعت با پیراهن سفید و مرتب در این جشن ها حضور داشته باشم واقعیت داستان این است که پشت سر هر جشن من باید چند سوال از خودم بپرسم من در ابتدای صحبت هایم گفتم کنگره شصت یک انجیه مردم نهاد است همه اعضایی که خدمت می کنند مرزبانان نگهبانان دیده بانان ایجنت ها و همه خدمت گزاران کنگره شصت از هزینه و وقت و خانواده و آسایش خود می کاهند تا در اینجا خدمت کنند و حال یک نفر خوب شود در انجیوی دیگری که در راستای درمان اعتیاد کار می کنند یک نفر می خواهد چند نفر را از چاه ظلمات اعتیاد بیرون بیاورد و این کار بسیار سختی است ولی در کنگره شصت چند نفر کار می کنند تا یک نفر را از ظلمات اعتیاد بیرون بیاورند همه این عزیزان خدمت گزار زحمت می کشند تا یک نفر به درمان و تعادل برسد حالا وظیفه من در قبال این همه عشق و محبت چیست معلوم نیست که به من فرصت داده شود در سال آینده در این جشن ها شرکت کنم ولی باید امروز تضمین کنم که در یک سال دیگر در این جشن ها حضور داشته باشم

آقای مهندس فرمودند برای به درمان رسیدن هر نفر در کنگره 60 در فاصله زمانی ده تا یازده ماه، صد میلیون تومان هزینه می شود حال باید با خودمان یک حساب و کتاب ساده انجام بدهیم و از خودمان بپرسیم که با خودمان چند چند هستیم همه ما روز اولی که به کنگره آمدیم با مرزبان روبرو شدیم و آن برخورد گرم و عاطفی مرزبان باعث شد که در کنگره ماندگار شویم و این محبت مرزبان از جنس محبت خالص است به همین دلیل در این فضا و مکان همه حس ها و حال ها خوب است در لژیون هم بعضی از بچه ها که با من صحبت می کنند می گویند وقتی ما وارد شعبه می شویم حالمان خوب می شود و این به دلیل این است که در اینجا همه چیز با عشق و محبت است امیدوارم همه ما قدر این همه عشق و محبت را بدانیم و قدردان کسانی باشیم که برای حال خوب ما زحمت می کشند از اینکه سکوت کردید و به صحبت های من گوش دادید از همه شما عزیزان سپاس گزارم.
از اینکه با سکوت زیبایتان به صحبت های من گوش کردید از همه شما عزیزان سپاسگزارم.
تایپ: مسافر محمد لژیون پانزدهم
ارسال خبر: مسافر جلال لژیون پنجم
تایید خبر: مسافر داود لژیون سوم
مرزبان خبری: مسافر مصطفی
- تعداد بازدید از این مطلب :
93