کار اجرایی هر شعبه با گروه مرزبانی می‌باشد

دومین جلسه از دور ششم کارگاه‌های عمومی کنگره ۶۰ شعبه باباطاهر همدان، به استادی مرزبان محترم مسافر حمید، نگهبانی مرزبان محترم مسافر محمود و دبیری مرزبان محترم مسافر علی با دستور جلسه «هفته ایجنت و مرزبان» سه‌شنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان حمید هستم یک مسافر، خدای خود را شاکرم که یک بار دیگر این‌ را قسمت و روزی من قرارداد که در چنین هفته مبارک و پرشگونی در خدمت شما عزیزان باشم و آموزش بگیرم.

از آقای مهندس بنیان کنگره۶۰، خانواده محترم ایشان، دیده‌بانان عزیز و تمامی اساتیدی که زحمت می‌کشند یک نفر مثل من به اینجا آمده، آموزش گرفته، به درمان و به حال خوب برسد تشکر می‌کنم، از راهنمای سفر اول و نیکوتینم، از ایجنت محترم و تمامی راهنمایان عزیز تشکر می‌کنم و هفته ایجنت و مرزبان را در سراسر شعب به‌ ایجنت و مرزبانان گرامی تبریک عرض می‌نمایم.

به‌ویژه ایجنت محترم شعبه باباطاهر آقا صابر گرامی و گروه مرزبانی شعبه تبریک عرض می‌کنم؛امیدوارم که نتیجه زحماتی که تمام ایجنت‌ها در تمام شعب سراسر کشور برای رهایی یک نفر که بیاید و به درمان برسد و به آن کلمه احیا جمعیت انسانی رسیده و به زندگی خود برگردد، در زندگی آنان ساری و جاری گردد.

در مورد هفته ایجنت و مرزبان در سال‌های اول آقای مهندس DST را کشف کردند و چون در روزهای اول نفرات در شعبه نبود؛ در سال ۸۱ اولین مرزبانان برای شعب و کارهایی که در شعب انجام می‌شد زیر نظر دیده‌بان انتخاب شدند، بعداً این شعب گسترش پیدا کرد بعد از ۸ سال آقای مهندس ایجنت را به عنوان نماینده برای شعب انتخاب نمودند و هر شعبه‌ای متشکل شده است از ۵ مرزبان آقا و ۲ مرزبان خانم.

اصولاً کار اجرایی هر شعبه با لژیون مرزبانی است از ساعات اولیه باز شدن درب بین ساعت یک و نیم بعدازظهر تا نه شب مرزبان کشیک باید در شعبه حضورداشته و درب را برای مسافرهایی که چه تازه‌وارد یا سفر اول و یا دوم هستند باز کند و خدمت نمایند، نه اینکه خودم در این جایگاه قرار دارم بگویم چه مشغله‌هایی دارد، واقعاً هم مشغله‌های بسیار بزرگ و هم حال خوبی، گروه مرزبانی دارند، کسانی که این خدمت را انجام داده‌اند لذت آن‌ها متوجه می‌شوند که من چه می‌گویم، انشالله شما هم روزی برسد در این جایگاه قرارگرفته و این شال مقدس را بر گردن خود بیندازید این شال، شال فرمانروایی نیست و من باافتخار می‌گویم که این شال، شال خدمتگزاری است.

از لحظه ورود به این مکان امن و مقدس که وارد می‌شوی، واقعاً حال و هوای مقدسی که به انسان دست می‌دهد و نفری که باحال خراب به اینجا وارد می‌شود، یک خانواده تمام سعی و کوشش آن بر این است این یک نفر به‌جایی که اسم آن کنگره ۶۰ است، برود و درمان شود، پس آن رفتار، کردار و منش من و نوع برخورد من، نوع چیدمان شخصیتی من به آن شخص نشان می‌دهد که آن شخص در اینجا بماند یا نماند؟

اگر در اینجا بماند، برای من مایه افتخار، شعف و شور است و اگر در اینجا نماند، برای من مایه سرافکندگی است چراکه این تشکیلات، تشکیلاتی نیست که مال یک نفر یا یک گروه باشد، کار یک جمعیت گسترده به نام جمعیت احیای انسانی است. از شخص بنیان تا آخرین نفری که به‌عنوان نگهبان نظم است، یک نفر انسان باحال خراب اینجا بیاید طی ۱۰ ماه الی ۱۱ ماه به درمان برسد و به سمت خانواده خود برگردد یعنی آثار، آثار بسیار گسترده‌ای در زندگی شخص خواهد گذاشت و بنا نیست من با یک شال زردرنگ اینجا بیایم و به کسی خدایی ناکرده امرونهی کنم، ما تمامی افراد لژیون مرزبانی خدمتگزار سفر اولی، سفر دومی هستیم و راهنمایان عزیز نیز جای خود را دارند و برای تمامی ما مرزبانان محترم و با شخصیت هستند و در اینجا تشکر می‌کنم از زحمات ایجنت قبلی آقای عبدالله صدیقی که ما تقریباً دو ماه در خدمت ایشان بودیم و خدمت ایجنت کنونی آقا صابر که سه ماه نیز در خدمت ایشان هستیم، انشاالله بتوانیم آن خدمتگزاری باشیم که فردا روز اگر جایگاه خود را تغییر دادیم به نیکی از ما یاد شود. از اینکه به صحبت‌های من گوش نمودید از همه عزیزان تشکر می‌کنم.

عکس، تایپ، تنظیم و ارسال: مسافر محمدرضا (لژیون هشتم) نگهبان سایت باباطاهر همدان