اولین روزی که وارد کنگره۶۰ شدم تمام وجودم سرشار از ترس و اضطراب بود، مسافرم به من گفته بود هر سوالی که داشته باشی افرادی که شال زرد دارند، میتوانند پاسخگوی تو باشند. وقتی کنار همسفر آرزو که مرزبان آن دوره بود، رفتم دستهایش را برایم باز کرد، من را در آغوش گرفت و گفت خوش آمدی.
نمیدانستم این افراد چرا به اسم مرزبان شناخته میشوند؟ مرزبان یعنی حافظ حریم و مرزها، به مرور که در کنگره۶۰ حضور داشتم، دیدم که این افراد به معنای واقعی حافظ تمام قوانین، حرمتها و اصول کنگره۶۰ هستند. با چشم خود میدیدم سلاح این افراد عشق و محبت است که در وجود آنها موج میزند. تازهواردی که به کنگره۶۰ میآید و آشوب و اضطراب سراسر وجودش را گرفته است، این افراد با صحبتها، دلگرمیها، روی خوش و آغوش باز خود میتوانند التیام زخمهای او باشند.
آقای مهندس حسین دژاکام در وصف مرزبانان چقدر زیبا میگویند: «مرزبانی یعنی پای برهنه روی گداختههای آتش راه رفتن.» حضور این افراد در شعبه نظم، انضباط و احترام را به همراه دارد. مرزبانان افراد زحمتکش و خدمتگزار واقعی هستند، چرا که آنها قبل از همه در شعبه حضور دارند و آخرین کسانی هستند که شعبه را ترک میکنند.
آقای مهندس حسین دژاکام در سیدی ایجنت و مرزبان میگویند: «از روز اول تأسیس کنگره۶۰ تصمیم گرفتم که کارها بهصورت گروهی انجام شود؛ زیرا کاری که بهصورت فردی انجام شود در نهایت به آشوب و بلوا ختم خواهد شد.» در کنگره۶۰ همه چیز در حال چرخش و حرکت است، پس تصمیمها باید بهصورت گروهی گرفته شود. افرادی که در کنگره۶۰ بهعنوان مرزبان خدمت میکنند؛ باید از طرف اعضاء انتخاب شوند، یعنی با رأیگیری در شعبه این افراد انتخاب میشوند و به مدت ۱۴ ماه خدمت میکنند.
میدانیم که در کنگره۶۰ همه افراد تحت آموزش هستند، پس مرزبانان نیز باید راهنما داشته باشند و راهنمای آنها شخصی است که به او ایجنت گفته میشود. ایجنت نیز مانند همه خدمتگزاران در حال خدمت است و کار مدیریتی برعهده دارد. ایجنت نمیتواند خود را رییس مرزبانها یا شعبه بداند، بلکه او بر عملکرد شعبه نظارت دارد تا همه چیز طبق قوانین و اصول انجام شود.
تاکنون افرادی که بهعنوان مرزبان و ایجنت در شعبه کاسپین دیدهام، کارشان را به بهترین شکل ممکن انجام دادهاند، چون همیشه در شعبه نظم، انضباط و احترام خاصی برقرار است. ما نیز در مقابل خدمات این افراد وظایفی داریم که باید عمل کنیم. با احترام گذاشتن و فرمانبرداری از آنها میتوانیم نظم و احترام را در شعبه اجرایی کنیم و خلاف قوانین کنگره۶۰ کاری نکنیم که باعث ایجاد دردسر برای این خدمتگزاران شویم. در کنگره۶۰ جشنی داریم بهعنوان جشن ایجنت و مرزبان که ما میتوانیم با دلنوشته و پاکت از زحمات آنها در حد توان خود قدردانی کنیم.
روز اولی که وارد کنگره۶۰ شدم غم فراوانی همه وجودم را فراگرفته بود، مدام اشک میریختم، از گذشتهام ترس داشتم، از آیندهای که نمیدانستم چگونه خواهد شد، میترسیدم و در نهایت تمام زمان حال را از دست داده بودم. همسفر پروانه ایجنت دوره قبل شعبه کاسپین وقتی با من روبهرو شد من را در آغوش گرفت و با حرفهای زیبایش که سرشار از عشق بود من را آرام کرد. ایشان به من قول دادند که اگر در کنگره۶۰ بمانم زیباترین چیزها را تجربه خواهم کرد. خوشحالم که به حرف ایشان گوش دادم و در کنگره۶۰ ماندم، چون تجربههای زیبا و نابی را کسب کردهام.
بهترین تجربهای که داشتهام روز رهایی مسافرم و گرفتن گل رهایی از آقای مهندس حسین دژاکام بود. تجربههای دیگری مثل قبولی شال نارنجی برای خودم و مسافرم داشتم. تمام سعی من این است که در کنگره۶۰ با خدمت کردن حال خوش بیشتری را کسب کنم. انشاءالله که بتوانم خدمتگزار خوبی برای کنگره۶۰ باشم.
در انتها از ایجنت و مرزبانهای دوره قبل و این دوره که شاهد زحمات آنها هستم، تشکر میکنم و از خداوند برای آنها آرامش و صلح درونی را آرزومندم. از آقای مهندس حسین دژاکام که به نظرم دانشمند قرن ما هستند کمال تشکر و قدردانی را دارم که هنر زندگی را به ما آموزش میدهند، انشاءالله که سایه ایشان مستدام باشد.
نویسنده: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر سما (لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر سما (لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سونا (لژیون شانزدهم) دبیر سایت
ارسال: همسفر زهره نگهبان سایت
همسفران نمایندگی کاسپین قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
103