جلسه هشتم از دوره بیست و پنجم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی پاکدشت با استادی ایجنت محترم مسافر محمد، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه "هفته ایجنت و مرزبان" شنبه 22 شهریور ماه 1404 ساعت 17 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر
دستور جلسه (هفته ایجنت و مرزبان ) چند موضوع است در موردش صحبت میکنیم و انشاالله بتوانیم جلسه خوبی را داشته باشیم، خداوند را شاکر هستم که در خدمت شما هستم، اول از هر چیزی تبریکهایم را انجام بدهم: خدمت همکارهای گرامی مرزبانها ، قسمت مرزبانهای همسفر ، ایجنت همسفرها این هفته را تبریک میگویم و همینطور به کلیه مرزبانهای کنگره 60 و ایجنت ها و امیدوار هستیم این دوستان در خدمتی که انجام میدهند موفق باشند و صاحب خدمتهای بالاتر بشوند.
ما در کنگره یاد گرفتهایم که هدف و فلسفه وجودی انسان آموزش و خدمت است که ما آموزش میگیریم تا خدمت کنیم، در قسمت آموزش من به چند مرحله آموزش رسیدهام، در مرحله آموزش نگاه ما نگاهی است آموزشی که کنگره به ما میدهد، یک نفر وارد کنگره میشود آموزش میگیرد که چگونه مشکلش را برطرف کند یعنی به طریقی به خودش خدمت کند این یک مرحلهای از آموزش است که انسان به توانایی میرسد که میتواند خودش مشکلهای خودش را مرتفع و حل کند و اکثریت این را تجربه میکنیم یا تجربه کردهایم، یک مرحله دیگر از آموزش است که انسان به توانایی میرسد که آموزش میگیرد مشکلات دیگران را مرتفع بکند که فکر میکنم این یکمرتبه بالاتر است سوای اینکه به مشکلات خودش میرسد میتواند مشکلات دیگران را هم مرتفع بکند و این یک نوعی از خدمت است و یک مقوله دیگر است که انسان آموزش میگیرد که به دیگران یاد بدهد که چگونه مشکلاتشان را مرتفع بکنند که هرکدام از این مرحلهها دوباره در خودشان شاخه میگیرند و دوباره میتواند رشد داشته باشد، مثلاً جناب مهندس در این مرحله است که به ما آموزش میدهند که چگونه مشکلاتمان را حل کنیم و با حسی که جناب مهندس به ما انتقال میدهند میتوانیم کاملاً مطالبشان را درک کنیم و متوجه میشویم که چه میگویند و میتوانیم مشکلاتمان را حل کنیم جناب مهندس آرام آرام این قدرت و توانایی را تدریس داد به دیده بان ها و یک مرتبه پایینتر مثلاً ایجنت ها که آنها بیایند این علم را یاد بگیرند و انجام بدهند و ببینند میتوانند این کار را انجام بدهند، به ظاهر این کار خیلی سادهای است ولی در حقیقت آموزگار بودن سخت است، به جایی میرسیم که با خود میگوییم کنگره چه کار بزرگی برای من کرد و میگوییم تک تک انسانهای کنگره یک عمر زندگی من را جلو انداختند.
ما باید به نیرو یا نفری که در اختیار داریم مطالب را آموزش بدهیم و این مستلزم این است که خودمان اول آن مطالب را یاد گرفته باشیم، یعنی کسی راننده است که بتواند به کسی رانندگی یاد دهد شاید بیرون از اینجا به همه بگویند راننده ولی در کنگره این چنین نیست و ما اینجا دور هم جمع شدهایم که به همدیگر آموزش دهیم و چقدر خوب است که هرکسی در هر جایگاهی نگاهش نگاه آموزشی باشد و این نعمتی است که کنگره در اختیار ما نهاده است.
از اینکه به صحبتهای بنده گوش کردید از همه شما سپاس گذارم.

عکس :مسافر اسدالله لژیون 7
تایپ ویراستاری و ارسال: مسافر رضا لژیون 12
- تعداد بازدید از این مطلب :
118