جلسه ششم از دوره سیوششم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰؛ نمایندگی امین قم، با استادی راهنمای محترم مسافر اکبر، نگهبانی مسافر محمداسماعیل و دبیری مسافر ابوالقاسم، با دستور جلسه "دانایی، دانایی مؤثر، سواد" پنجشنبه 06 شهریور ۱۴۰۴ ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
سلام دوستان اکبر هستم یک مسافر؛
از گروه مرزبانی، دبیر جلسه، نگهبان و کسانیکه نوشتارها را خواندند تشکر میکنم. خداوند را سپاسگزارم که به من توفیق داد تا در کنار شما دوستان، در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز "دانایی، دانایی موثر، سواد" میباشد؛
در همه امورات زندگی ما جریان دانایی بصورت کاربردی باید اجرا شود. بحث دانایی با سواد فرق دارد، در کتاب 60درجه مفهوم دانایی و سواد متفاوت از هم تعریف شده است. اگر شخصی در یک رشته خاص و یا علمی سواد داشته باشد، این امر نمیتواند میزان دانایی آن شخص را تعیین کند. میزان دانایی هر شخص بستگی به تفکر و انتخاب درست در مسائل زندگی آن شخص دارد. در زندگی همیشه دو راهیهایی پیش روی ما وجود دارد و این دانایی میتواند به ما کمک کند تا درست انتخاب کنیم. زمانی که یک مسافر وارد کنگره60 میشود، باید بداند که روش DST تا چه حد مهم است و این آموزشها را همراه با تفکر دریافت کند و تلاش کند تا این مطالب را دقیق به کار ببندد.
وقتی که تفاوت درمان را با ترک بداند، قطعاً داروی خود را سر زمان و بدون حتی یک دقیقه تاخیر استفاده میکند و اولویتش را در زندگی، درمان خود قرار میدهد و حتی ممکن است برای رسیدن به درمان از یک سری کارها بگذرد مانند: مهمانی رفتن، چون باید سر وقت در جلسه حاضر شود. یک زمانی باید از کار هم بزنم، ولی باید بگذارم بر کفه ترازو و ببینیم چه چیزی در نتیجه به دست میآورم. ریشه هر کدام از ما در سفر اول است. این دانایی، آموزش و درست تفکر کردن را اگر در سفر اول فرا بگیریم، در ادامه سفر دوم میتوانیم زندگی را به خوبی ادامه دهیم. اما امان از آن روزی که شخص درمان و روشDST را درک نکند و تفاوت آن را با ترک متوجه نشود و کوتاهی در سفرش کند، در سفر دوم حتی اگر بخواهد خدمت هم انجام دهد، این کار برای او سخت خواهد بود و حتی در زندگی شخصی خود همین گونه رفتار میکند.
اما اگر سفر اول را به درستی انجام بدهد و به دانایی برسد، در ادامه زندگی بهتری خواهد داشت و باعث خیر و برکت در زندگی شخصی، جامعه و کنگره60 خواهد شد. آن چیزی که درگذشته باعث شد که ما دچار تاریکی اعتیاد شویم همین عدم دانایی بوده است. کتاب 60درجه میگوید: آنچه درگذشته نیروهای تخریبی یا شیطان بر شما روا داشتهاند باعث تسلط نیروهای اهریمنی بر شما به منظور دریافت گوهر وجودی انسان بوده است. در این جریانات شیطان به ما القا کرد و جلوی بالا رفتن دانایی ما را گرفت. این آموزشها را باید جدی بگیریم، توانا بود هرکه دانا بود. انسان هرچقدر داناتر باشد توانمندتر است. این نوشتن سیدیها بسیار مهم است؛ چون دانایی ما را نسبت به همه مسایل بالا میبرد وکمک میکند تا انتخاب غلط در زندگی نداشته باشیم. انسان زمانی که بداند ذرهای عمل خیر یا شر انجام دهد، نتیجه آن به زندگی خودش بر میگردد، باعث میشود که کمتر دچار اشتباه شود.
خدا را شکر کنیم بابت این آموزشها و دانایی که آقای مهندس در همه زمینهها به ما عنایت میکنند. از روش DST برای درمان اعتیاد تا تغذیه سالم و ورزش کردن و روش زندگی سالم را به ما آموزش میدهند.

قسمت دوم جلسه تولد حسن آقا است.
پیام تولد: «باید بیاموزیم و بدانیم که سختی هست، اما با ساخته شدن سنگها را میشکافیم»
دهمین سال رهایی مسافر حسن را تبریک میگویم. حسن یک دورهای از کنگره دور شد، ولی واقعاً خداوند خیلی دوستش داشت که دوباره توانست برگردد و با امتحان دادن دوباره به کنگره وصل شود. به نظر من وقتی کسی از کنگره جدا میشود، وصل شدن دوباره او خیلی سختتر از دفعه اولش میشود. إنشاالله قدردان این نمتهایی که در کنگره60 به دست آورده باشد. من به عنوان راهنما از ایشان راضی هستم. برای حسن این پیام درآمد که اگر نیاموزیم نمیتوانیم تغییر کنیم. اگر آموزش نگیریم نمیتوانیم تبدیل شویم. باید بیاموزیم که سختی وجود دارد، اگر سختی نباشد در زندگی فکر من راه نمیافتد، اگر سختی نباشد نقطه تحمل من بالا نمیرود، اگر سختی نباشد آن صفاتی که مد نظر آقای مهندس میباشد در ما تجلی پیدا نمیکند.
در کلامالله داریم که؛ بعد از سختیها به آسانی میرسیم. در واقع آسانی در دل سختی نهفته است. این دانایی و عملکرد ما میتواند به حدی رشد کند که هدف خلقت خودمان را بفهمیم. در وادی دوم میگوید هر مخلوقی یک هدفی در خلقتش دارد و از همان وادی دوم ما را سوق میدهد به سمت محبت، یعنی به قول آقای مهندس: ما آمدهایم با خود آشنا بشویم و سپس حکم یابیم که با مفهوم مهربانی ادامه پیدا میکنیم. یعنی میتوانیم این روش DST را درست انجام دهیم و یک سری آزمونها را در زندگی خودمان بگذرانیم تا به یک محبتی برسیم و بتوانیم آن را به دیگران انتقال بدهیم. در کلامالله مثالهای خیلی زیبایی دارد؛ میفرماید گاهی اوقات از دل سنگ هم آب بیرون میآید. به همین صورت از دل سختیها نیز آسانی بیرون میآید. یعنی انسان میتواند با وجود تمام سختی و مشکلاتی که در زندگیها وجود دارد، باز هم با آن دانایی که کسب میکند میتواند به یک محبتی برسد که باعث خیر و برکت برای دیگران بشود.
از اینکه به حرفهای من توجه کردید متشکرم.
آرزوی مسافر حسن: «طبق رسم کنگره من هم دو آرزو دارم که یک آرزو را در سینه خود نگه میدارم و آرزوی دومم این است که؛ با همت تمام اعضای نمایندگی امین قم سال آینده یک نمایندگی مستقل در ملک خود کنگره داشته باشیم.»

سخنان مسافر:
سلام دوستان حسن هستم یک مسافر؛
بابت این روز خداوند بزرگ را شکر میکنم. از مهندس دژاکام، خانواده محترمشان، کنگره دیدهبانان و راهنمای عزیزم آقای اکبر علیرضایی کمال تقدیر و تشکر را دارم. من در بهترین رؤیاها و آرزوهایم نیز چنین روزی را تصور نمیکردم. از تمام حاضرین بابت حضور در این جلسه تشکر میکنم. سال 1393 وقتی جلسه سوم تازهواردین را در پارک 72تن میگذراندم از آقای بصیری پرسیدم کسی که به تخریب صددرصد نرسیده است میتواند در این جلسات شرکت کند؟ ایشان در پاسخ گفتند: شما تا دو ماه بدون قضاوت در جلسات شرکت کنید و اگر نخواستید بروید.
من بعد از آغاز سفرم به لطف خداوند و زحمات راهنمای عزیزم خیلی زود وارد چرخه خدمت شدم و تمام خدمتها را نیز انجام دادم، حتی راهنما شدم و لژیون گرفتم. روی صحبتم با سفر اولیها است؛ همیشه از خداوند زیاد بخواهید. من به دیده تردید به خداوند نگاه میکردم و همیشه کم میخواستم، از این بابت هم خیلی ضربه خوردم. بدانید که قدرت خداوند هیچ محدودیت و انتهایی ندارد. خدمت کردن در کنگره60 لیاقتی میخواهد که به هرکسی داده نمیشود. من قصد بستن لژیونم را داشتم و برای کسب اجازه با راهنمایم تماس گرفتم و ایشان به من گفتند که انجام این کار به ضررت میباشد. رفتنت با خودت است، ولی برگشتنت با خودت نیست. اما من رفتم. در ایام کرونا من با بیماران کرونایی ارتباط رودررو داشتم، روزهای بسیار سخت و وحشتناکی بود، اما به لطف کنگره60، دیسپ و راهنمایی راهنمای عزیزم از آن روزها گذشتم.
مطمئنم اگر کنگره نبود من از بیماری کرونا از بین رفته بودم. نمیدانم چطور شد که خداوند مجدداً رخصت حضور در کنگره را به من داد. ولی اگر باز هم قدر این فرصت را ندانم مجدداً این فرصت را از من میگیرند. من بار دیگر آزمون دادم، سیدی نوشتم که همین در بازگشتم بسیار مؤثر بود. از همسفر خودم، همسر عزیزم خیلی تشکر میکنم، چرا که خیلی من را تحمل کردند. من اگر به جای همسفرم بودم اصلاً خودم را نمیبخشیدم. نمیدانم چطور شد که من را بخشید؟ از نظر خودم تخریب زیادی نداشتم، ولی در حقیقت یک تیمارستان متحرک بودم. خدا را هزاران بار شاکرم که به کنگره برگشتم و امیدوارم طوری عمل کنم که ماندگار باشم. آرزو میکنم که باشم و باشیم و درک درستی از آموزشهای کنگره داشته باشم. خدا را شکر میکنم در زمانهای زندگی میکنم که همدوره با مهندس دژاکام است. با گوش دادن سیدیها متوجه میشویم که این آموزشها و این محیط خیلی راحت به ما رسیده است. در صورتی که مهندس دژاکام خیلی برای آن سختی کشیده است.
ممنون که به صحبتهای من توجه کردید.


تایپ: مسافر مسلم لژیون سوم و مسافر امیررضا لژیون دوم و مسافر محمد لژیون نهم
عکاس: مسافر علی لژیون پنجم و مسافر محمدحسن لژیون هفتم
ویراستاری و ارسال خبر: مسافر حسن لژیون دوم
مرزبان خبری: مسافر صادق
تهیه و تنظیم: گروه سایت نمایندگی امین قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
269