دانایی موهبتی است که انسان را از تاریکیِ جهل به روشناییِ آگاهی رهنمون میشود، دانایی مانند چراغی میماند که مسیر حیات را روشن میکند و به انسان برای تصمیمگیری های بهتر کمک میکند تا با مسائل کمتری در زندگی خود مواجه شود. دانایی دوست همیشگی انسان است و در تمام لحظات با او همکاری میکند و انسان را به شادکامی، صلح و آرامش میرساند، دانایی گنجینهای نهان است که با گشودن آن، جهان هستی به زیبایی هرچه تمامتر به روی انسان گشوده میشود و سرمایهای است که هرچه بیشتر به آن اضافه شود ارزش آن بیشتر میشود؛ فقط بایستی بدانیم که آموزش دانشهای متفاوت و سالم برای کسب دانایی لازم و ضروری است.
مصاحبهای ترتیب دادهایم با راهنما همسفر زهرا که خواندن آنرا به شما دوستان توصیه میکنم.
راهنما همسفر زهرا به همراه مسافر خود، مسافر محمدحسن با ۵ سال تخریب و آخرین آنتی ایکس مصرفی قرص اعصاب و روان و شیره کشیدنی وارد کنگره۶۰ شدند، به مدت ۱۴ ماه به روش DST و با داروی اپیوم به راهنمایی مسافر پيام و راهنما همسفر فاطمه سفر کردند هماكنون به مدت ۲ سال و ۵ ماه است که با دستان پرمهر آقای مهندس دژاکام از بند اعتیاد آزاد و رها شدهاند، در ضمن همسفر زهرا مسافر لژیون تغذیه سالم با وزن اولیه ۷۸ کیلوگرم و قد ۱۶۴ سانتیمتر و ۱۴ کیلوگرم اضافه وزن به مدت ۱۷ ماه با راهنمایی همسفر طاهره بهرامی سفر کرده و با ۱۳ کیلو کاهش وزن با رسیدن به وزن ۶۵ کیلو رهایی لژیون جونز یا تغذیه سالم را از جناب مهندس گرفتهاند. همسفر زهرا در جایگاههای دبیری کارگاههای آموزشی نمایندگی و همچنین به عنوان ویرایشگر در سایت خدمت کرده و درحال حاضر در جایگاه راهنما در نمایندگی ایمان مشغول به خدمت هستند.
از چگونگی احساس و حال خود در زمان قبل از کنگره و بعد از ورود به کنگره۶۰ برای ما کمی توضیح بدهید؟
قبل از ورودم به کنگره به دلیل وجود مسئله اعتیاد حال زندگی ما خوب نبود دنیا برای من تیره و تار، سیاه و ناامیدکننده بود این ادامه داشت تا اینکه یک روز به خودم آمدم و به این جمله فکر کردم خداوند امتحانی از آدم نمیگيرد که شخص از عهده آن بر نیاید، لذا دستهایم را به نشان تسلیم بالا بردم و به خدا گفتم که من از این مسئله هیچ نمیدانم و دانای مطلق تو هستی پس کمکم کن تا این امتحان را پاس کنم و به لطف خدا و با حرکت به سمت حل مسئله، در کمتر از ۲۴ ساعت مسیر کنگره برای ما مشخص شد و به واسطه آموزشهای ناب اینجا مسیر حرکت ما، روشن و پر از امید شد، سپس بعد از مدتی راهنما شدن را برای خود هدف قرار دادم و به لطف خدا توانستم در این جایگاه خدمت کنم.
هر انسانی بنا به خواسته درونی خود به جهان هستی پا گذاشته است، نظر شما در مورد رسالت یک انسان در هستی چیست ؟
به قول جناب مهندس انسان قبل از ورود به دنیا مانند گِل نپخته است، گِل نپخته ضعیف است و کارایی چندانی ندارد اما با ورود به دنیا و روبهرو شدن با مسائل، مشکلات، رنجها و آزمونهای بسیار، انسان مثل گِل پخته شده مقاوم، پرکاربرد و مستحکم میشود و این به کمال انسان نزدیکتر است یعنی هر چه در مسیر درست بیشتر تلاش کنیم، توکل کنیم، تسلیم پروردگار خود باشیم و خدمت کنیم به هدف ورود خود به این دنیا که همانا رسیدن به کمال انسانی یعنی بالفعل کردن صفات الهی که پروردگار با دمیدن روح خود در ما قرار داده است نزدیک خواهیم شد.
فردی که به کنگره۶۰ میآید در ابتدا در ضدارزشیهای زیادی غوطه ور است، برای شروع دوری کردن از ضدارزشیها، باید چه کاری انجام بدهیم؟
علت زیادی ضدارزشها در وجود انسان قبل از ورود به کنگره به خاطر عدم آرامش و تفکر صحیح در فرد است به مرور با آموزشهای جهانبینی در اينجا ما یاد میگیریم تفکر خود را به سمت درستی هدایت کرده و آرامش نسبی لازم را به دست آوریم و ذره ذره با خواست و توان عقلی و عملی از ضدارزشهایی که در اطراف خود جمع کرده بودیم خارج شویم.
نقش یک همسفر در رسیدن مسافر به درمان و رهایی و در ادامه دستیابی او به جایگاههای خدمتی مختلف، چیست ؟
نقش همسفر بسیار مهم و حیاتی است؛ به نظر من نقش همسفر مانند یک نیروی محرکه ذخیره برای مسافر است، چون مسافر در طول سفر به دلایل بسیار و با داشتن افکار افیونی بارها ممکن است بخواهد از مسیر سفر سر باز بزند و توانش برای ادامه حرکت کم شود، در چنین موقعیتی همسفر با جدی گرفتن مسیر درمان و عملی کردن آموزشها نیروی حرکت لازم را در شرایط بحرانی برای مسافر فراهم کرده و به ادامه دادن و خوب سفر کردن مسافر کمک میکند، به نظر من حرکت مسافر بدون همسفر حرکتی سخت و دشوار در مسیر درمان خواهد بود.
به نظر شما دانایی چه ارتباطی با مفاهیمی همچون سواد، عقل و خرد دارد؟
سواد میتواند یکی از مولفههای دانایی باشد اما خود سواد به تنهایی دانایی نمیآورد، عقل توانایی استدلال و تفکر است، درحالیکه خرد توانایی استفاده از این توانایی به همراه تجربه و درک عمیقتر برای تصمیمگیری درست است. خرد مکمل عقل است عقل اشتباه نمیکند، ارزش و ضدارزش را از هم متمایز میکند و میداند در مواقع مختلف چه عملکردی داشته باشد، کسی که از عقل فرمانبرداری میکند فرد دانایی هم است البته منظورمان عقل سالم است، فرد دانا به خوبی از سه ضلع تفکر، تجربه و آموزش برخوردار است.
چگونه میتوان دانایی را کسب کرد و چه عواملی مانع از کسب و استفاده از آن میشود؟
وقتی من به فرمان عقل خود گوش کنم در واقع مقدار دانایی خودم را افزایش میدهم و عمل به دانستهها کمک میکند تا خداوند آنچه را که نمیدانم برای من مشخص شود اما اگر به فرمان عقل خود حتی برای کارهای کوچک، گوش نکنم این امر باعث میشود کمکم دانایی نسبت به مسائل مختلف کمرنگ خواهد شد و قادر به تشخیص درست و غلط موضوع نخواهم بود پس یک راه افزایش دانایی، انجام عملکرد درست نسبت آن چیزی است که میدانم.
تأثیر دانایی موثر بر تصمیمگیری و حل مسائل زندگی و همینطور اثر آن بر پیشرفت فردی و اجتماعی چگونه است؟
داشتن دانایی به تنهایی برای حل مسائل کافی نیست. من خودم قبل از ورود به لژیون تغذیه سالم نسبت به ضررهای اضافه وزن به قدر کافی دانایی داشتم اما هرگز نتوانستم این مسئله را حل کنم و بارها با شکست روبرو شدم اما با ورود به این لژیون و با عمل به آموزشهای ناب آن به آرامی توانستم حرکت درستی انجام داده و به خوبی به نتیجه برسم و سلامتی را به جسم خود هدیه بدهم.
در کتاب ۶۰ درجه آمده است: «با نادانان سخن مگویید» نظر شما در مورد این جمله چیست، کمی برایمان توضیح بدهید؟
نادان یعنی کسی که دانا نیست و جهل او بیش از دانایی او است، فرد نادان سه ضلع ترس، منیت و ناامیدی را به خوبی در خود دارد همنشینی و همصحبتی با چنین شخصی به مرور زمان میتواند این ویژگیها را به صورت ناخودآگاه به فرد مقابل منتقل کند و فرد را مانند یک سیاهچاله به درون خود بکشد لذا بهترین کار دوری کردن و حریم نگهداشتن با فرد نادان است تا در دام دنیای تاریک او گرفتار نشویم.
یکی از موارد مهم که باعث حس و حال خوب میشود، بخشش است به نظر شما بخشش چگونه باشد، موثر است؟
بله بخشش باعث ایجاد حال خوش میشود به شرطی که بلاعوض و بدون قید و شرط باشد نه یک معامله، بخشش در هر موضوعی مثلاً در مال، محبت و ... هیچ فرقی نمیکند اگر من ببخشم به نیت دریافت مزد، در درون خود دائم منتطر جبران هستم حال چه جبران شود یا نشود فرقی نمیکند همیشه درونی ناآرام را تجربه خواهم کرد اما اگر بخشش بیمنت و بدون چشمداشت باشد و آنرا به خدا بسپارم، چون معتقد هستم که او بهترین امانتدار است و او خیر مطلق است و هر چه برای من رقم بزند خیر است، چه مزد دریافت کنم، چه نکنم درون من در آرامش و حالی خوب خواهم داشت.
و کلام آخر.
در پایان سپاسگزار هستم از جناب آقای مهندس و تمامی عزیزانی که شرایط رشد را در بهترین شرایط برای ما در این مسیر نورانی فراهم کردهاند و از خدا برایشان بهترینهای عالم را خواستارم.
از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید سپاسگزارم.
طراح سوال و مصاحبهکننده: همسفر منیره رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون دهم)
عکاس خبری: همسفر فرحناز رهجوی راهنما همسفر هدی (لژیون پانزدهم)
ویراستار و ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر بهاره (لژیون دوازدهم)
همسفران نمایندگی ایمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
188