میرسند آنانی که مشتاق رسیدن و سیراب شدن بودند. آنانی که از سکون به در نمیآیند، هرگز نخواهند رسید. در دنیای پرهیاهوی امروز، گاهی صدای آرامش و عشق از دل سختیها برخاسته و نوری میشود برای دیگران. همسفر الهام یکی از آن انسانهای شریف و مهربانیست که در مسیر کنگره۶۰، با صبر و ایمان، تاریکیهای اعتیاد را پشت سر گذاشت و امروز بهعنوان یک راهنمای دلسوز با شال نارنجی در نمایندگی دانیال اهواز خدمت میکند. ایشان علاوه بر راهنمایی، سابقه درخشان خدمت در جایگاه مرزبانی را نیز در کارنامه دارند؛ جایگاهی که با نظم، عشق و ایمان به درمان، زیباییهای بیشماری را برای دیگران رقم زد.
این گفتگو فرصتیست تا با بخشهایی از مسیر پر فراز و نشیب راهنما همسفر الهام بیشتر آشنا شویم و از تجربیات و نگاه زیبای ایشان به سفر، درمان و خدمت بهرهمند گردیم. امیدواریم این مصاحبه برای شما خواننده عزیز، هم چراغ راه و هم جرقهای برای امید باشد.
راهنما همسفر الهام و مسافرشان محمد با ۲۰ سال تخریب وارد کنگره شدند. با روش DST و داروی شفابخش OT، یازده ماه و بیست و هفت روز به راهنمایی مسافر پژمان و همسفر فرزانه سفر کردند و اکنون ۴ سال و ۵ ماه است که آزاد و رها هستند. ورزش مسافرشان در کنگره دارت و ورزش خود ایشان هم والیبال است.
همسفر الهام در جایگاه های صدور کارت، دبیری، نگهبانی و مرزبانی خدمت کردند و اکنون در جایگاه راهنما DST مشغول به خدمت هستند.
شما سال های متوالی افرادی با چهرههای در هم تنیده از یاس و ناامیدی، ناشی از تصور غیر قابل درمان بودن شیشه را مشاهده کردید؛ بعد از استفاده از متد DST و درمان آنها، حال و احوال مسافران و همسفرانشان را از دید خودتان برایمان کمی شرح میدهید؟
درجواب این سوال؛ باید بگویم برای ما همسفران قبل از کنگره، زندگی در کنار یک مصرف کننده شیشه؛ یعنی قرار گرفتن در ناامیدی و تاریکی محض که هیچ چیزی نمیتوانست کوچک ترین روزنه از روشنایی را بوجود آورد؛ اما این فقط برای قبل از کنگره بود. با ورود به کنگره و درمان به روشDST همه چیز هم برای مسافران و هم برای همسفران یک رنگ و بوی دیگری میگیرد و تاریکی به یک روشنایی عظیم تبدیل خواهد شد، که هیچ چیز شیرینتر و جذابتر از آن نخواهد بود، کم کم مسافری که فکر نمیکرد روزی رها از تمام مشکلات باشد، مانند عقابی به پرواز در میآید. اگر بخواهم از تجربه خودم بگویم؛ قبل از کنگره بزرگترین مشکلم مصرف شیشه مسافرم بود و اکنون که با دیدگاه امروزم به آن مشکل نگاه میکنم اعتیاد میتوانست کوچکترین و ناچیزترین مشکلم باشد؛ اگر زودتر راه را پیدا کرده بودم.
با توجه به اینکه شما در جایگاه همسفر و مادر هم هستید، برای آموزش فرزندانتان نسبت به مسائل جهانبینی و واکنش آنها در این سن، نسبت به افراد مصرف کننده و تشویقی که ممکن است برای استفاده از آنتی ایکسهای محرک جدید از طرف هم سن و سالهایشان شوند چگونه است؟
لازم نیست کار خاصی انجام دهم، همین که در کنگره حضور داشته باشم و آموزش بگیرم، به صورت خودکار فرزندم در کنارم آموزش خواهد گرفت، با گوش دادن به سیدیها، با نوشتن سیدیها و حضور در کنگره این آموزشها را به فرزندانم نیز انتقال میدهم، تنها کاری که باید انجام دهیم این است که به فرزندانمان آگاهی بدهیم و همراه با آموزش و تربیت صحیح هرگز نترسیم که ممکن است فرزندم در جامعه با افراد مختلفی ارتباط برقرار کند و به یک مصرف کننده تبدیل شود؛ چرا که من به او آموزش و آگاهی لازم را دادهام و همینطور راه مبارزه با آن را آموختهام؛ پس هیچ دلیلی برای ترسیدن وجود نخواهد داشت.
بسیاری از همسفران در شعب کنگره۶۰ هستند که تصور میکنند شیشه قابل درمان نیست، شما به عنوان همسفری که مسافرتان مصرف کننده شیشه بوده و اکنون به درمان کامل رسیده است چه توصیهای برای این عزیزان دارید؟
باید بگویم؛ اگر با این دیدگاهی که الان دارم به گذشته بازگردم، در برخورد با مشکلاتم هرگز غصه نمیخوردم. من هم مثل همه افرادی که میگفتند شیشه درمان ندارد بسیار ناامید بودم و زمانهای زیادی را از دست دادم؛ چون درگیر اعتیاد مسافرم بودم. کنگره این را به من آموخت که هر مشکلی راه حلی دارد و باید آن را با تفکر درست پیدا کنم، به من آموخت شیشه درمان دارد شاید خیلی راحتتر و سادهتر از محرکهای دیگر.
با توجه به اینکه مسافر شما مصرف کننده شیشه بوده است، کمی از تفاوت تخریب مخدرهای صنعتی با سنتی برایمان بگویید.
تفاوتی که وجود دارد در مخدرهای سنتی، مانند تریاک چندین نوع مورفین وجود دارد که همانند آن در بدن نیز وجود دارد؛ ولی در مخدرهای صنعتی مانند شیشه تنها یک نوع مورفین وجود دارد؛ ولی شدت تخریبی که محرک صنعتی دارد به مراتب خیلی بیشتر از مخدرهای سنتی خواهد بود.
مخدرهای جدید مانند حشیش، ماریجوانا و گل بسیار توهمزا هستند و متاسفانه در بین قشر نوجوان جامعه بسیار باب شدهاند، در این مورد چه توصیهای برای خانوادهها دارید؟
اینها همان نیروهای منفی هستند که ما همیشه با آنها سر و کار داریم، هرگز قابل حذف نیستند تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم؛ باید دانایی خودمان را بالا ببریم تا بتوانیم آموزش درست را هم خودمان دریافت کنیم و هم به دیگران انتقال دهیم و کنگره۶۰ کار ما را ساده کرده، اعتیاد به انواع آنتی ایکس درمان دارد و آقای مهندس صورت مسئله اعتیاد را برای ما مشخص کرده است؛ پس من به عنوان یک مادر یا یک همسر یا یک خواهر هیچ نگرانی در این مورد ندارم.
.jpg)
شما در کنگره جایگاههای خدمتی زیادی را پشت سر گذاشتهاید؛ آیا هنوز هم احساس میکنید به این مکان و خدمت کردن نیاز دارید؟
صددرصد، من تا زمانی که زنده هستم و نفس میکشم مدیون کنگره۶۰ هستم و همیشه به کنگره نیازمندم. من در کنگره خدمت میکنم که حال خودم بهتر شود، که خودم بتوانم در مسیر درست قدم بردارم. برای دریافت آموزش، برای درست زندگی کردن، برای آپدیت و به روز بودنم همیشه به کنگره نیازمندم و هرگز این لطفی که خداوند و آقای مهندس به من کردند را فراموش نخواهم کرد که اگر چنین کاری کنم؛ یعنی وارد مرحله کفر شدم، ورود من به این مرحله یعنی پایان آرامش. هرگز نمیخواهم حس خوبی که الان دارم را از دست بدهم پس میمانم در کنگره و خدمت میکنم.
بزرگترین آگاهی که در سالهای حضورتان در کنگره۶۰ به دست آوردید چه بوده است؟
بزرگترین آموزش همان فرا گرفتن علم زندگی و آموختن راه حل مشکلات است، اینکه من به واسطه اضداد در رشد و تکامل هستم، اینکه هیچ انسان بدی وجود ندارد و در نهایت یاد گرفتم از دست نیرومندترین دشمن خودم که جهل و نادانی خودم هست تنها به خداوند پناه ببرم.
متد DST کشف شده، نسخه قابل استفاده برای درمان تمامی مخدرها و آنتی ایکسهای مختلف میباشد و کنگره۶۰ کلید طلایی را در آستین دارد، جهانی شدن آن توسط کاشف این متد، جناب مهندس دژاکام روز به روز بیشتر محقق میگردد و به گفته خود جناب مهندس همه خدمتگزاران سهیم هستند، شما که یک خدمتگزار دلسوز و با محبت در شعبه دانیال اهواز هستید، چه احساسی نسبت به این حقیقت دارید؟
قطعا همینطور خواهد بود و من به عنوان کوچکترین فرد خدمتگزار نهایت سعی خودم را خواهم کرد برای جهانی شدن این سیستم، به گفته آقای مهندس انسان پنهان کاری نباشم و این مکان را به هرکس در این تاریکی قرار گرفته معرفی کنم که هر روز برشعاع آن اضافه شود و اتصال این زنجیره همچنان برقرار باشد و مطمعنا شاهد میوههای شیرین خواهیم بود.
قبل از ورود به کنگره در ذهن شما یک مصرف کننده شیشه چگونه فردی بود و اکنون در کنگره۶۰ آن تصور ذهنی چه تغییری کرده است؟
تصور من قبل از کنگره در مورد فردی که شیشه مصرف میکرد با توجه به تخریبهایی که در مسافرم میدیدم این بود که آن شخص هرگز نمیتواند به یک انسان عادی تبدیل شود، کوچکترین تخریب آن بیمسئولیتی نسبت به اعضای خانواده، نسبت به اجتماع و نسبت به همه چیز بود؛ اینکه مسافرم را فردی میدیدم که توانایی انجام هیچ کاری را ندارد و کاملا غیر قابل اعتماد است؛ ولی بعد از کنگره متوجه شدم او با درمان در کنگره۶۰ کاملا انسانی مهربان، دلسوز و قابل اعتماد است، به این دلیل که در زمان اعتیاد مواد مخدر فرمانروای او بوده و الان اوضاع کاملا درست شده است. انسان در هر شرایطی باشد میتواند خود را تغییر دهد، صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است.
.jpg)
شاید هزار و یک فیلم در مورد آنتی ایکسهای مختلف ساخته شده است، برای به ظاهر آموزش اما در مواردی تاثیر معکوس این فیلمها را هم مشاهده کردهایم، شما به عنوان یک فردی که در خانواده، مصرف کننده داشتید برای آگاهی بیشتر فرزند و اطرافیان در این مقوله چه توصیههایی دارید؟
این سوال شما برمیگردد به همان آموزش درست و جهان بینی. هرچیزی که به صورت مجازی یا فیلم یا هر چیز دیگری در قالب آموزش در اختیار ما قرار میگیرد، صرفا جنبه آموزش را ندارد؛ بلکه برعکس ممکن است بسیار مخرب باشد؛ ولی من با آموزش درست جهانبینی یاد میگیرم که هر حرکت و هر چیزی را که میشنوم یا میبینم نپذیرم، سعی کنم از چیزهایی آموزش بگیرم، که تجربه شده و تفکر صحیح بر آن حکم فرما باشد این مسئله را ما به راحتی در کنگره آموزش میگیریم. خداوند را شاکر و سپاسگزارم که به من فرصت داد در این مکان حضور داشته باشم و از تمام آموزش های ناب استفاده کنم. به شما خدمتگزاران سایت خسته نباشید میگویم و امیدوارم توانسته باشم در این قسمت همکاری لازم را با شما داشته باشم.
مصاحبه کننده: راهنما همسفر الهام (لژیون شانزدهم)
مصاحبه گیرنده: همسفر الهام رهجو راهنما همسفر نوریه (لژیون دوازدهم)
تایپیست و طراح سوالات: همسفر مرجان رهجو راهنما همسفر زهره (لژیون دهم) و همسفر الهام رهجو راهنما همسفر نوریه (لژیون دوازدهم)
ویرایش و ارسال: همسفر ملیکا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دانیال اهواز
- تعداد بازدید از این مطلب :
331