جلسه پنجم از دوره سوم جلسات لژیون سردار با استادی همسفر پریسا، نگهبانی همسفر بتول و دبیری همسفر هانیه با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» ساعت ۱۵:۰۰ روز دوشنبه ۱۶ تیرماه ۱۴۰۴ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سپاسگزار و شاکر خداوند هستم که این اجازه را به من داد تا در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم. از خانم بتول، نگهبان محترم لژیون سردار، راهنمای عزیزم، خانم فاطمه، بابت فرصتی که برای خدمت در این جایگاه در اختیار من گذاشتند، نهایت قدردانی را دارم.
همانطور که جناب مهندس فرمودند: «قضاوت نیازمند چند پیشزمینه است؛ ولی جهالت هیچ پیشزمینهای ندارد». جهالت، به معنای نادانی و ناآگاهی است. برای نادان بودن، به هیچ زمینه خاصی نیاز نداریم. نادانی، همان تاریکی است. وقتی در اتاقی هیچ نوری نباشد، تاریکی بر فضا حاکم است. تا زمانی که کلید برق را نزنیم، چیزی قابلدیدن نیست؛ اما بهمحض آمدن نور، تاریکی کمکم از بین میرود.
نادانی یعنی دو نفر با هم صحبت میکنند، من صرفاً با یک نگاه، درباره آنها قضاوت کنم؛ گویی بدون مدرک و تجربه، نامهای برایشان نوشته باشم. جناب مهندس فرمودند: «انسان هرچه جاهلتر باشد، نادانتر است. دانایی تنها با آموزش بالا میرود». همچنین ایشان گفتند: «زمانی که خداوند انسان را خلق کرد، ساکنان آسمان را گرد هم آورد و اعلام کرد که موجودی را با صفاتی خاص آفریدهام از صفات پاک خود، مقداری در وجود انسان قرار دادهام».
قدرت اختیار که خداوند به انسان داده، منحصر به انسان است و به هیچ موجود دیگری اعم از نباتات، جامدات و حیوانات داده نشده است. با اعطای این قدرت، انسان در برابر دو راه قرار گرفت. در ادامه، قدرت قضاوت را نیز دریافت کرد تا با آن، مسیر خودش را انتخاب کند. در واقع، برای انسان یک صحنه شعبدهبازی طراحی شد یک مسیر به گلستان ختم میشود و دیگری به خارستان؛ اما این فقط صور آشکار ماجراست.
انسانی که در ابتدا راه قرار دارد، ممکن است مسیر گلستان را انتخاب کند. در ظاهر، آسانتر است؛ ولی سرانجامش به کجا ختم میشود؟ حتماً به کویر میرسد. مثالش کسی است که میخواهد یکشبه ثروتمند شود، بیتوجه به ارزشها و اصول، در نهایت، مسیرش به خارستان ختم میشود. در مقابل، کسی است که سالها تلاش میکند، سختیها را پشت سر میگذارد و در پایان، به گلستان واقعی میرسد.
ما انسانها باقدرت اختیار میتوانیم مسیر درست را انتخاب کنیم. باید بدانیم کجا قضاوت کنیم و کجا سکوت کنیم، جایی که به ما مربوط نیست، لزومی ندارد وارد قضاوت شویم. مثلاً یک فرد مصرفکننده زمانی وارد مسیر درمان میشود، با دشواریهای زیادی روبهرو است. اگر بخواهد این مشکلات را نادیده بگیرد و فرار کند، فکر میکند حالش خوب میشود؛ ولی در واقع مسیر درمانش را خراب میکند و به خارستان میرسد.
اختیار داده شده تا خودمان را قضاوت کنیم. ما روزانه تصمیماتی میگیریم: این لباس را بپوشم یا نه؟ به کنگره بروم یا نروم؟ این همان قضاوت درونی است؛ اما مشکل زمانی آغاز میشود که درباره دیگران قضاوت میکنیم. جایی که به من ارتباطی ندارد، نیازی به دخالت نیست. این دستور جلسه، بیارتباط با دستور جلسه هفته قبل حرمت کنگره ۶۰ نیست. حرمت؛ یعنی تجسسنکردن در امور دیگران، پس از تجسس، پای قضاوت به میان میآید.
وقتی در کار دیگران دخالت میکنم، نهتنها قضاوت، بلکه غیبت هم میکنم. اگر بتوانم حرمت را در کنگره رعایت کنم، در بیرون از آن نیز خواهم توانست. در نتیجه، دیگر قضاوت و غیبت نمیکنم و صفت من نیز تغییر میکند. میگویند: «صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است»؛ یعنی اگر امروز تغییر کنم، این تغییر در زندگی خارج از کنگره نیز جاری خواهد شد. چقدر زیباست اگر آموزههای کنگره را در بیرون نیز کاربردی کنیم؛ نه اینکه در کنگره یک نوع رفتار داشته باشیم و بیرون یک رفتار دیگر.
در مورد لژیون سردار هم باید بگویم: لژیونی امن است. ورود به آن، مثل بیمهکردن خودمان است. پرداخت مبلغ در اینجا نباید باعث توقع برگشت دوبرابر شود؛ چون خداوند هر نعمتی را که عطا میکند پس نمیگیرد. برکت لژیون سردار میتواند مادی و معنوی باشد و در زندگی فرد جاری شود. برای خود من بارها پیشآمده که بعد از پرداخت، برکت آن از نظر مالی و معنوی در زندگیام نمایان شده است. پس لازم است که قدر این مسیر را بدانم.
این دستور جلسه به ما میآموزد با دریافت آموزش و عملیکردن آن، صفاتمان را تغییر دهیم و از قضاوت دوری کنیم. حتی قاضی نیز قبل از صدور حکم، تحقیق و بررسی میکند. پس من هم نباید به خودم اجازه دهم در زندگی دیگران دخالت و قضاوت کنم.

تایپ: همسفر فرزانه رهجوی راهنما همسفراعظم (لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر مائده رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مهین رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم)
عکاس: مرزبان خبری همسفر مرضیه
همسفران نمایندگی خیام نیشابوری
- تعداد بازدید از این مطلب :
137