اگر از قوانین دوری کنیم آسیب میبینیم

جلسه اول از دوره ششم  سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰، ویژه مسافران و همسفران نمایندگی دهخدا، با استادی: دیده بان محترم مسافر رضا ترابخانی، نگهبانی: ایجنت محترم مسافر مصطفی و دبیری: مسافر فرشاد، با دستور جلسه: «در استحکام پایه های مالی و علمی کنگره من چه کرده ام؟» در روز سه شنبه 30 اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ راس ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان رضا هستم یک مسافر
تشکر میکنم از دبیر جلسه بابت گزارش کاملی که ارائه نمودند، خیلی خوشحالم که امروز فرصتی شد کنار شما دوستان در شعبه دهخدا باشم؛
شعبه دهخدا از سال 96،95 کار خودش را شروع کرد و تا به امروز همچنان ادامه دارد، امسال هم از مسافران آقا حدود 10 نفر و از همسفران خانم حدود 9 نفر در آزمون قبول شدند به همه این عزیزان تبریک عرض میکنم؛ اینها همه نشاندهنده فعالیت هایی است که شعبه انجام میدهد. معمولاً شعبات نوساناتی دارند مثلا زمانی در نقطه اوج هستند و بعد از مدتی در نقطه پایین تری قرار میگیرند مهم این است که ما از این نقاطِ فرود و اوج چه برداشت و تجربیاتی برایمان اتفاق می افتد.
بنده چندوقت پیش فیلمی نگاه کردم تحت عنوان آخرین سامورایی در صحنه ای از این فیلم از شخصیت اصلی داستان سوال شد که « سامورایی ها در جنگ چگونه مردند شخص پاسخ داد از مردن آنها نمیگویم بهتر است از زندگی کردن آنها بگویم! خیلی مهم است فردی از یک نقطه دیگر زمین تحت تاثیر فرهنگ شرق قرار میگیرد، تفکراتی که داشته از دست میدهد و تفکرات جدیدی را به دست می آورد این قضیه مانند تفکرات خود ما است مثلا در دوران مصرف نیاز بوده یک سری برداشت ها انجام گیرد در نتیجه وقتی نبردی در درونِ ما شکل گرفت کسانی موفق هستند که این برداشت ها را انجام داده اند و درصد موفقیت ما به آموزش هایی که گرفتیم بستگی دارد
همه اینها اتفاق نمی افتد مگر اینکه یک سری قواعد و چهارچوب هایی را برای خودمان در نظر گفته باشیم فرقی ندارد در دوران مصرف باشیم یا در کنگره قواعد همیشه وجود دارند؛ اگر قوانین نباشند سر در گم میشویم به نظر بنده زمانی زندگی مفهوم پیدا میکند که ما در چهارچوب ها حرکت کنیم، این مفهوم برای هر فرد فرق میکند و مختصِ خود شخص میباید.
هرچقدر ما به حرمت ها احترام بگذاریم چهارچوب خودمان حفظ میشود، اگر از قوانین دوری کنیم آسیب میبینیم نباید از قواعدی که کنگره در نظر گرفته خارج شویم؛ بنده خودم هم وقتی وارد کنگره شدم این قوانین وجود داشت، اینها همه آموزش هستند ما داریم یاد میگیریم کسانی که به عنوان همسفر در کنار ما زندگی میکنند برای ما ارزش قائل اند و ما برای آنها ارزش قائلیم در نتیجه متوجه شدیم که برایشان جشن همسفر بگیریم تا آنها ببینند محبتی که میکنند دیده میشود؛ راهنمایانی که قواعد های تفکری را برای ما در کنگره ایجاد میکنند و این ها باعث از بین رفتنِ منیت ها،افکار منفی، خودخواهی، افسردگی و خیلی چیزهای دیگر میشود، همه اینها در کنار وادی هایی که وجود دارند اصول زندگی را برای ما شکل میدهند به ما یاد میدهند چطور با اینها ارتباط بگیریم برای همین هفته راهنمایان را جشن میگیریم.

این آموزش ها نیاز به مکانی دارند که ارائه شوند برای همین این مکان یا این فضا توسط مرزبانان و ایجنت ها درحال نگهداری است برای همین بر تک تک ما واجب است در این مسیر حرکت بکنیم و اصل ها را پیاده بکنیم.
دیده بانان کسانی هستند در طی تجربیاتی که سالها به دست آورده اند برای حفظ هرچه بیشتر این مکان قوانینی را پایه گذاری میکنند.
دوستانی که وارد سفر اول میشوند به تدریج با این قوانین آشنا میشوند و زندگیشان دستخوش تغیراتی خوبی میشود در نتیجه وارد سفر دوم میشوند؛ باید این دانش و علمی که گفته شده را به دیگران انتقال بدهیم اگر راهنما هستیم مطالب را انتقال دهیم .
خدمت بی انتها است بر اساس دیدگاهی که به دست می آوریم چقدر خدمتگزار میشویم، بعضی ها هستند که این ساختار را ترک میکنند مثلا در سال  100 نفر مشاوره تازه وارد میشوند از این 100 نفر میبینیم 80 نفر وارد لژیون ها شدند و از این 80 نفر 50 نفر به رهائی میرسند و در نهایت از این 50 نفر تعدادی تولد یک سالگیشان را جشن میگیرند و این قضیه ادامه دارد.
همه ما باید از لحاظ اندیشه به قدری قوی باشیم تا بتوانیم در این ساختار تفکرات خودمان را حفظ بکنیم وقتی اینها را یاد بگیریم شعبه ای به ما سپرده میشود مثلا مرزبان ها همان کسانی هستند که روزی در سفر اول بودند.
هدف از جشن دیده بان این هست که هر دوره ای یا هر سالی در شعبات نفرات تغییر میکنند برای همین مهم است که اعضاء بدانند و ببینند سیستم کنگره چگونه اداره میشود.
کنگره در حال گسترش است مانند یک دانه بذری که چندین خوشه گندم میدهد، یک راهنما روزی مصرف کننده بوده ولی الان چندین رهائی دارد یا چندین راهنما پرورش میده؛ هر چقدر با این نگرش ها هم سو و هم راستا تر باشیم موفق تر هستیم. در کنگره هر فرد باتوجه به مسئولیتی که دارد جایگاهش مشخص شده است یکی دیده بانِ روابط عمومی است،
یکی دیده بانِ ورزشی است، یکی دیده بانِ انظباطی است و هر کدام بر اساس تعریفی که از مسئولیتشان شده در این جایگاه ها خدمتگزارن و این خدمت ها باعث رشد خودشان میشود؛ همانطور که بقیه اعضاء در جایگاه های دیگری مشغولِ خدمت هستند.
در این جایگاه ها ما همزمان هم آموزش میگیریم و هم آموزش میدهیم، هیچوقت نمیتوانیم بگوییم آموزش ما کامل شده همانطور که بعد از کلاس اول میرویم کلاس دوم و الی آخر.
حروف الفبا را که یاد میگیریم مانند الفبای زندگی است و مدام کلماتِ جدیدی ساخته میشود.
تفکراتی که در کنگره رشد پیدا میکنند باعث به وجود آمدن شعبات جدیدی میشود.
امیدوارم که تک تک ما در این مسیر و پیشرفت جایگاه فکری خودمان را پیدا بکنیم و با این اندیشه ها همسو باشیم
از اینکه به صحبت های من گوش کردین از همگی شما مچکرم.

در ادامه جشن هفته دیده بان با شکوه فراوان برگزار گردید:

مرزبان خبری: مسافر مجید

صدابردار: مسافر رضا( لژیون پانزدهم)
عکاس: مسافران داود و دانیال و سیاوش
تنظیم: مسافران علی و احمد و فرهاد
ارسال: مسافر فرهاد( لژیون یکم)

منبع: مسافران نمایندگی دهخدا