English Version
This Site Is Available In English

شعری به مناسبت هفته دیده بان از همسفر الهه

شعری به مناسبت هفته دیده بان از همسفر الهه

عاشق و چالاک و خندان، گام‌های تیز و بُرّان
از پی لبیک حقّی، می‌خرامی سوی بُستان


چون عقابی پاک سیرت، فارغ از  هر جنگ و حسرت
بر فرازِ آسمان‌ها پرگشایی در بیابان

با دلی آرام و روشن، می‌شتابی سوی گلخَن
در دلِ آتش روی تا زنده مانّد جمعِ مستان

دستی از غیب آید تا که جانی را رهاند
از اسارت، از جهالت، از ستیغِ یوغِ شیطان
 

یکّه و تنها و دل خوش، از همه احیای جان‌ها
پیش چشمانت  نیاید سختی و سرما و طوفان


چون‌که ظلمت رخ نموده سوی هر شهر و دیاری
با غمِ مردم، تو دلخون؛ از عذابِ خلق گریان

می‌روی در پیشِ یاران، باز-آغوش و غزلخوان
مشعلِ عشقت به دست و مشعلِ علمت فروزان

تیرِ ترس و تیغِ عصیان، در نهادم لانه کرده
دیده بان باید تو باشی تا شود آتش، گلستان

تو ستونِ بیتِ حقّی، از همه هستی رهیده
بر لبت لَبَّیکِ اِقبَل، ربّنا ای نور و رحمان


سراینده: همسفر الهه صادقی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .