جلسه چهاردهم از دوره هجدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی پاکدشت با استادی همسفر زهره، نگهبانی راهنما همسفر معصومه و دبیری همسفر معصومه با دستور جلسه «جهانبینی ۱ و ۲ » روز سهشنبه ۱۶ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
قبل از اینکه بخواهم در مورد جهانبینی صحبت کنم، هدف خودم را از آمدن به کنگره میگویم. من هم مصرفکننده داشتم که قبل مصرفش خیلی خوب بود و روزی که فهمیدم مصرفکننده شده است؛ اصلاً باور نمیکردم و پذیرش آن برایم سخت بود. مسائل مشکوکی از او میدیدم؛ مثلاً میگفتم بوی آتش یا بوی سیگار میدهی و او انکار میکرد و بهانه میآورد و من هم نمیخواستم باور کنم که او مصرفکننده شده است؛ اما مهمترین مسئلهای که نتوانستم با آن کنار بیایم اخلاق و رفتارش بود که روزبهروز بدتر میشد. اول به قول خودشان تفریحی مصرف میکرد و قرار نبود اتفاقی رخ دهد؛ اما اخلاقش عوض شد و کمتر حرف میزد و با کوچکترین حرف از کوره درمیرفت و با دوست و آشنا هم درگیر میشد. تا اینکه سه سال از مصرف مواد مسافرم گذشت و زندگی من کمکم داشت رو به نابودی میرفت، ترکشهای مواد بیشترین آسیب را به من وارد کرده بود و تا طلاق هم پیش رفتم. یک روز به او گفتم: فردا من میروم، مسافرم گفت: من فردا به کمپ میروم؛ اما من با کمپ مخالف بودم. از آنجایی که دوستم، مسافرش به کنگره آمده بود و من واقعاً تغییراتی که در زندگی آنها ایجاد شده بود را با چشم خودم دیدم و برای همین کنگره۶۰ را به همسرم پیشنهاد دادم؛ چون مسافرم با مصرف مواد نه تنها جسم بلکه روح و روانش هم بهمریخته بود و مهمتر از همه حس او عوض شده بود و به همه چیز بدبین شده بود که من با خودش و جهانبینی و دید منفی که نسبت به همه آدمها پیدا کرده بود، مشکل داشتم. وقتی اولین سیدی مهندس که فاضلابهای جوشان بود را گوش کردم، با خودم گفتم چهقدر قشنگ صحبت میکند؛ انگار ذهن مرا میخواند و حرفهای دل مرا میزد، به مسافرم گفتم اگر همه انسانها حرفهای مهندس را گوش کنند زندگیشان گل و بلبل میشود.
خداوند را شکر میکنم که از وقتی به کنگره آمدم و معنی جهانبینی را یاد گرفتم، تازه فهمیدم که ما درجهانبینی به دنبال فراگیری قوانین زندگی هستیم؛ درصورتیکه قوانین زندگی کردن را بلد نبودیم. جهانبینی؛ یعنی آنچه ما نسبت به کل هستی دریافت، برداشت، ادراک و احساس میکنیم، در درون و برون. جهانبینی درون؛ درون خود ماست و جهانبینی برون؛ نگرش ما نسبت به جهان هستی، کائنات و دید و نگرش فرد نسبت به خودش، اطرافیانش و تمام هستی است. جهانبینی الفبای زندگی است و با جهانبینی ما به اهدافمان میرسیم. استاد امین در یکی از سیدی عرض کردند؛ اگر مطالب را بگیریم و فقط حفظ کنیم فایده ندارد؛ باید مفهوم آن را درک کنیم. اگر بخواهیم جهانبینی را در زندگی اجرا کنیم، از پایه باید قوی باشیم. پایه زندگی من مشکل داشت و من اول باید پایه زندگی خودم را محکم میکردم؛ مثل اینکه وقتی بخواهیم یک ساختمان را بنا کنیم، در ابتدا اصول و قوانینی دارد و اگر طبق قوانین بنا شود، پایه ساختمان محکم میشود. ما هم اگر بتوانیم مطالب جهانبینی را درست یاد بگیریم و آموزش ببینیم، به درستی میتوانیم آنها را انتقال دهیم و پایههای علمی را درست بنا کنیم. جهانبینی تنها برای افراد کنگره نیست؛ بلکه برای تمام انسانها است و در تمام مراحل زندگی نیاز است و راه درست را به انسان نشان میدهد. کل جهانبینی روی مسئله دانایی و شناخت انسان و اینکه چگونه میتواند حسهای خودش را تشخیص و خود را نجات بدهد، است. ما در کنگره با آموزشهایی که میبینیم، یاد میگیریم و متوجه میشویم که با مسائل و آسیبهای بهوجود آمده چگونه برخورد کنیم و نقاط ضعف و قدرت خودمان و نیروهای منفی را بشناسیم و تشخیص دهیم تا بتوانیم از تاریکی خارج شویم.

و در ادامه اهدای شال مرزبانی



.jpg)



تایپ: همسفر آذر رهجوی راهنما همسفر بهاره (لژیون چهارم)
ویرایش: همسفر یاسمن رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دهم) دبیر سایت
عکاس: همسفر نازی رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون نهم) و همسفر یاسمن رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دهم) دبیر سایت
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پاکدشت
- تعداد بازدید از این مطلب :
94