زندگی بر اساس قوانین خاصی استوار است و درک این قوانین برای هر فرد ضروری است. داشتن یک جهان‌بینی درست به ما کمک می‌کند تا این قوانین را شناسایی کرده و آن‌ها را در زندگی خود به کار ببریم. اما نکته مهم این است که نفع واقعی از این قوانین تنها زمانی به فرد می‌رسد که آن‌ها را در عمل پیاده کند. در این فرآیند، حس به‌عنوان منبع اصلی دریافت اطلاعات عمل می‌کند. ما از طریق حس‌های خود دنیای اطرافمان را می‌شناسیم و اطلاعات را با دیگران به اشتراک می‌گذاریم. تمامی اعمال و واکنش‌های ما بر اساس ۵ حس و احساسات شکل می‌گیرد.
حس، مانند نام یک کتاب و عقل، مثل متن آن است. حس تنها مشاهده می‌کند، همان‌طور که نام کتاب روی جلدش نوشته شده است؛ اما برای درک محتوا، باید به عقل مراجعه کرد. در این‌جا است که احساس وارد عمل می‌شود؛ زمانی که به چیزی نگاه می‌کنیم، آن را حس می‌کنیم؛ اما چرا احساس لذت می‌کنیم؟ این به دلیل عقل است که هم خوبی‌ها و هم بدی‌ها را مشاهده کرده و آن‌ها را تحلیل می‌کند. وقتی حس چیزی را تجربه می‌کند، عقل وارد عمل می‌شود و آن‌چه را که حس کرده‌ایم تحلیل می‌کند، در نهایت، افکار به عمل تبدیل می‌شوند؛ یعنی احساس می‌کنیم. این افکار خود را ایجاد کرده و می‌توانند واقعیت‌های مختلفی بسازند. در حقیقت، تفکر است که می‌تواند خلق کند، فرمان دهد و عقل در این فرآیند به ما کمک می‌کند.
اگر به طور مداوم به فردی فکر کنیم و دسترسی به او نداشته باشیم، و او را در خواب ببینیم، این نشان‌دهنده امواج عقلی است که او را به سوی ما می‌کشاند. در واقع، این تفکر است که به انسان کمک می‌کند تا به آگاهی برسد. قرآن چه می‌گوید؟ قرآن راه صراط مستقیم را به انسان‌ها نشان می‌دهد مانند: دروغ نگویید، خیانت نکنید، تهمت نزنید، غیبت نکنید و... زیرا این اعمال در نهایت به خود انسان بازمی‌گردد. پیمودن این مسیر ممکن است دشوار به نظر برسد، اما این راه ممکن است. مسافر و همسفر حتی پس از ۲ هفته حضور در کنگره باید از این تغییرات لذت ببرند. چرا که تنها در این صورت است که به موفقیت خواهند رسید. اگر ما مسیر درست را انتخاب نکنیم، انرژی‌هایمان را از دست خواهیم داد. این‌ها قوانینی هستند که اگر رعایت نشوند، به مشکلات و چالش‌های زیادی برخورد خواهیم کرد.
خلقت بر اساس نظم و هماهنگی استوار است، هیچ چیزی منظم‌تر از آفرینش جهان وجود ندارد. ما با افکار و اندیشه‌های خود می‌توانیم هیولاهایی بسازیم که موجب جدایی میان درون و بیرون ما می‌شود، این جدایی معمولاً از ترس آینده یا فکر کردن به گذشته تأثیر می‌پذیرد و باعث از دست رفتن آرامش درونی می‌شود. به همین دلیل، توانایی تفکر و تعقل در انسان کاهش می‌یابد. برای رهایی از ترس‌ها و نگرانی‌های بیهوده، باید در لحظه حال زندگی کنیم. تنها در این صورت است که می‌توانیم آرامش درونی را بدست آورده و توانایی تفکر صحیح و تصمیم‌گیری درست را بازیابیم.
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محدثه(لژیون نهم)
رابط خبری لژیون نهم : راهنما تازه‌واردین همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محدثه (لژیون نهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر رباب رهجوی راهنما همسفر مریم(لژیون اول) دبیر سایت
نمایندگی همسفران صائب تبریزی
- تعداد بازدید از این مطلب :
77